به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران، اشپيگل بعنوان نخستين سئوال خود از بشار اسد رئيس جمهور سوريه پرسيد: آيا رئيس جمهور آيا شما وطن خود را دوست داريد؟ اسد با بيان آنکه پاسخ به اين سئوال، آسان و آشکار است، خاطرنشان کرد: هر انساني عاشق زادگاه خود است. اما اين سئوال تنها به روابط احساسي محدود نمي شود بلکه به اينکه هر انساني براي خانه (و زادگاهش) خصوصا اگر صاحب منصب باشد، چه مي تواند انجام دهد نيز ارتباط پيدا مي کند. اين اقدامات بويژه در دوران بحراني بيشتر ضرورت مي يابند. وقتي من همينک بايد از کشورم حمايت کنم، معلوم مي شود که من چه ميزان عاشق کشورم هستم.
اشپيگل پرسيد: اگر شما يک وطن پرست واقعي هستيد چرا استعفا نمي دهيد و راه را براي مذاکرات تشکيل يک دولت انتقالي و يا آتش بس با مخالفان مسلح هموار نمي کنيد؟ اسد با بيان آنکه اين مردم سوريه هستند که بايد در مورد سرنوشت من تصميم بگيرند، گفت: اين، مساله گروه يا حزبي ديگر نيست. اسد افزود: صحبت از احزاب شد. بگوييد اين احزاب که هستند و چه کساني را نمايندگي مي کنند؟ براستي آنها نماينده مردم سوريه اند يا شايد هم حداقل، نماينده بخشي از مردم اين کشور باشند؟ اگر واقعا همينطور است پس صندوقهاي راي، تکليف را مشخص مي کنند. اسد در واکنش به اين سئوال که آيا شما براي برگزاري انتخابات در سوريه آمادگي داريد، گفت: دومين دور رياست جمهوري من در اوت سال آينده پايان خواهد يافت و ما بايد دو ماه قبل از آن، انتخابات رياست جمهوري را برگزار کنيم. البته الان نمي توانم در مورد اينکه در انتخابات بعدي شرکت کنم يا نه تصميم بگيرم. هنوز زود است. چون پيش از آن بايد از موضع و همچنين اراده مردم در اين خصوص آگاه شويم. اسد ادامه داد: اگر من بفهمم که ديگر اراده مردم سوريه را در پشت خود ندارم در انتخابات نيز شرکت نخواهم کرد. در اينحال خبرنگار اشپيگل گفته هاي اسد را قطع کرد و از وي پرسيد: يعني راستي، شما قدرت را کنار مي گذاريد؟ اسد در پاسخ اظهار داشت: بهر تقدير چه با روشنفکري با اين مساله برخورد کنم و چه با تعصب، تصميم، از آن مردم سوريه است. اينجا کشور آنها است؛ فقط کشور من که نيست.
اشپيگل سئوال کرد: اما علت شورشها وجود شما است. آيا واکنشي داريد؟ اسد گفت: وقتي شما در مورد احزاب و گروهها سخن مي گوييد، نخست بايد از خودتان اين سئوال را بپرسيد که اينها، اپوزيسيون يا حامي، که را نمايندگي مي کنند؟ خودشان را يا کشوري که در آن متولد شده اند؟ آيا آنها به نفع آمريکا، انگليس، فرانسه، عربستان سعودي يا قطر سخن مي گويند؟ پاسخ من به اين سئوال بايد صادقانه و مستقيم، بسوي جواب باشد. بله، اين مناقشه از خارج به کشور ما وارد شده است و نيروهاي آن نيز در خارج از سوريه سکونت دارند. آنها افرادي هستند که در هتلهاي پنج ستاره زندگي مي کنند و آنچه را که اين کشورها به آنها مي گويند، انجام مي دهند. در واقع آنها در سوريه، ريشه اي ندارند.
خبرنگار اشپيگل سئوال کرد: يعني منظور شما اين است که شما وجود يک اپوزيسيون قدرتمند عليه خود را در سوريه مورد ترديد قرار مي دهيد؟ اسد گفت: اين، طبيعي است. چون اگر شما مخالف نداشته باشيد، يعني همه مردم، حامي شما هستند و اين غيرممکن است.
اشپيگل سئوال کرد: اما ما تنها افرادي نيستيم که اين حرف را مي زنيم. اوباما هم در مجمع همين را گفت. بشار اسد در پاسخ گفت: نخست بايد به شما بگويم که داريد در مورد رئيس جمهور آمريکا صحبت مي کنيد نه رئيس جمهور سوريه. چون او (اوباما) فقط مي تواند در مورد کشور خودش اظهارنظر کند. اوباما صلاحيت و مشروعيت قضاوت در مورد سوريه را ندارد. رئيس جمهور آمريکا همچنين حق ندارد به سوريها بگويد که رئيس جمهور آينده اشان که خواهد بود. نکته دوم در اينباره آن است که مواضع او با واقعيت تناسب ندارد. اوباما مدام يک چيز مي گويد و آن اينکه رئيس جمهور (سوريه) بايد کناره گيري کند. يکسال و نيم است که اوباما همين را مي گويد. به نظر شما آيا اتفاقي افتاد؟ خير، هيچ چيز اتفاق نيفتاد.
اشپيگل گفت: اما از منظر ما شما همان کسي هستيد که واقعيت را انکار مي کنيد. آيا اگر شما از سمت خود استعفا مي کرديد، اين همه مردم خود را به سختي و مشقت مي انداختيد؟ اسد در پاسخ با اشاره به اينکه تمامي مشکل سوريه به وجود رئيس جمهور آن باز نمي گردد، اظهار داشت: آيا کشتار مردم بي گناه، انفجارها و تروريسمي که القاعده در اين کشور براه انداخته است به من ارتباط دارد؟
خبرنگار اشپيگل در اينجا گفت: اما اينها متوجه رئيس جمهور است. چون نيروها و سرويسهاي اطلاعاتي شما مسئول بخشي از اين فجايع دهشتناکند. آيا اين، مسئوليت شما نيست؟ اسد با يادآوري آنکه تصميمش از همان آغاز، پاسخ به درخواستها و مطالبات تظاهرات کنندگان بود، ابراز داشت: البته آن تظاهراتها حقيقتا در شروع، تظاهراتهاي مسالمت آميزي نبودند. در هفته هاي اول درگيري، ما سربازان و ماموران پليس خود را از دست داديم. با اينحال کميته اي با اعمال تغيير در قانون اساسي تلاش کرد به رفع دغدغه هاي معترضان پاسخ گويد و حتي بعد از آن ما يک همه پرسي نيز در سوريه برگزار کرديم. ما بايد براي دفاع از کشورمان با تروريسم مبارزه کنيم. اسد در اينحال گفت: البته من مي پذيرم که در طول اجراي اين تصميم، اشتباهاتي هم داشتيم.
اشپيگل پرسيد: آيا اين خشونت ها، اشتباه شما به شمار نمي آيند؟ رئيس جمهور سوريه در پاسخ گفت: اما براي انجام هر کاري در دنيا، شما اشتباهاتي داريد؛ چون شما انسان هستيد.
او در واکنش به اين سئوال که آيا قبول داريد اعمال خشونت عليه معترضان يک اشتباه بود، تصريح کرد: اين اشتباهات، اشتباهات شخصي افراد بودند. همه ما اشتباه مي کنيم. حتي يک رئيس جمهور هم مي تواند اشتباه کند. با وجودي که قبول داريم در اجرا اشتباهاتي داشتيم اما تصميمات ما تاکنون تصميمات درست و صحيحي بوده اند.
اشپيگل مجددا پرسيد: يعني کشتار «حوله» نيز بر اثر اشتباهات فردي بود؟ اسد گفت: اما در آن قتل عام، تروريستها و شبه نظاميان بودند که به ساکنان روستا حمله کردند و دولت يا حاميانش، هرگز در آن کشتار، دست نداشتند. اين، دقيقا همان چيزي بود که اتفاق افتاد. اگر هم شما مي خواهيد مستند صبحت کنيد به شما بگويم که هيچکس سندي خلاف آنچه که به شما گفتم، ندارد. حقيقت آن است که حاميان ما همانهايي بودند که کشته شدند. ما حتي مي توانيم اسامي خانواده هاي قرباني را که در واقع حامي ما در مبارزه با تروريسم بودند، در اختيارتان قرار دهيم.
خبرنگار اشپيگل ادامه داد: ما مدارک زيادي داريم. خبرنگاران ما در «حوله» حضور داشتند و توانستند تحقيقات عميقي را انجام دهند. آنها با بازماندگان و بستگان قربانيان صحبت کردند. کارشناسان سازمان ملل هم در نهايت به اين جمع بندي رسيدند که يکصد و هشت روستايي کشته شدند که چهل و نه نفر از آنان، کودک و سي و چهار نفر نيز زن بودند. آنها قرباني شما شده اند. چطور مي توانيد مسئوليت خود را در اين خصوص انکار کنيدد؟ اسد در پاسخ ابراز داشت: با تمامي احترامي که به گزارشهاي شما قائلم اما ما سوري هستيم (نه شما). ما اينجا زندگي مي کنيم و بنابراين واقعيات را بهتر از گزارشگران شما مي دانيم. اين ما هستيم که مي دانيم چه درست است و ما مي توانيم براي (اثباتش)، سند و مدرک بياوريم. بگذاريد با شما صادق باشم. در سئوال شما پر از اظهارات کذب و نادرست وجود دارد. اما بدانيد که دروغ، دروغ است و آنچه شما مي گوييد، درست نيست.
خبرنگار اشپيگل باز پرسيد: يعني شما وجود شبه نظاميان «شبيحه» را انکار مي کنيد؟ اسد گفت: منظورتان از «شبيحه» چيست؟ اشپيگل پاسخ داد: اين شبه نظاميان، «شبح» هايي هستند که به شما وابسته و نزديکند. اسد در پاسخ با بيان آنکه، «شبيحه» يک واژه ترکي است، گفت: در سوريه کسي را به «شبيحه» صدا نمي زنند. در بسياري از مناطق دور افتاده يعني جاهايي که امکان حضور ارتش يا پليس براي امدادرساني و دفاع از مردم وجود ندارد، افرادي هستند که چنين مسئوليتهايي را خود، برعهده مي گيرند و نيروهاي کوچکشان را براي دفاع از خود و برضد حملات شبه نظاميان بکار مي گيرند. اما اينکه برخي از آنها با ارتش مبارزه مي کنند، قبول دارم. اما آنها شبه نظامي نيستند که براي حمايت از رئيس جمهور سازمان يافته شده باشند. بهرتقدير اينجا کشور آنها است و آنها مي خواهند در برابر القاعده از خود و کشورشان دفاع کنند. اشپيگل سئوال کرد: آيا قتل عام و تروريسم تنها متوجه طرف مقابل است و شبه نظاميان، نيروهاي امنيتي و سرويسهاي مخفي شما ارتباطي به اين مسائل ندارند؟ بشار اسد با بيان آنکه شما نمي توانيد افراطي، مسائل را نگاه کنيد و همه چيز را مطلق ببينيد، اظهار داشت: اين درست نيست که بگوييم آنها همه کار کردند و ما هيچ کاري نکرديم. ما صد در صد و صفر در صد نداريم. واقعيت، سياه و سفيد نيست بلکه حقيقت، سايه هاي خاکستري دارد. بنابراين اگر شما مي خواهيد در مورد ما و تصميمات ما صحبت کنيد، ما نيز به شما مي گوييم که در حال دفاع از کشور خود هستيم. من باز هم مي گويم اين اشتباهات، فردي بوده اند و من بعنوان رئيس جمهور در مورد اشتباهات فردي، صحبت نخواهم کرد. چون در سوريه، ما بيست و سه ميليون نفر جمعيت داريم. رئيس جمهور سوريه با اشاره به اينکه هر کشوري، جنايتکاراني دارد که بايد با آنها مقابله کرد، افزود: آنها هر جايي مي توانند وجود داشته باشند؛ حتي در دولت يا ارتش و همينطور در خارج از دولت يا ارتش. اين طبيعي است. اما ما اطلاعات کافي در اين رابطه نداريم و اگر شما از من بخواهيد که اين مساله را عموميت دهم، نمي توانم اينکار را کنم.
اشپيگل سئوال کرد: اما مشروعيت يک رئيس جمهور به بيانات و بيانيه هاي او نيست. شما را با اعمال و رفتارتان نيز مي سنجند. شما مشروعيت خود را از دست داده ايد. اسد در پاسخ با بيان آنکه ما از تسليحات شيميايي استفاده نکرديم، خاطر نشان کرد: اين، کذب است و همانند تصويري مي ماند که شما بر روي من نقاشي کرده ايد تا اينطور نشان دهيد اين مرد دارد مردم خود را مي کشد. بفرماييد امروز، چه کسي عليه من نيست؟ شما آمريکا، غرب، ثروتمندترين کشورهاي جهان عرب و ترکيه را داريد. آيا مي شود که با اين همه من در حال کشتن مردم خود باشم و آنها نيز همچنان از من حمايت کنند؟ نکند من يک انسان برتر يا در اصطلاح «سوپرمن» هستم؟ خير. بگوييد من چطور مي توانم با گذشت دو سال و نيم همچنان در قدرت باشم؟ چرا؟ چون يک بخش بزرگي از ملت سوريه از من يعني از دولت و کشور حمايت مي کنند. البته من نمي خواهم بگويم که اين بخش، بزرگتر است. اما همين بخش بزرگ يعني آنکه شما مشروعيت داريد. درکش، بسيار ساده است. کجاي ديگر را سراغ داريد که در شرايط مشابه، رهبرش همين مشروعيت را داشته باشد؟
اشپيگل سپس به موضع اوباما در مورد سوريه اشاره و تصريح کرد: رئيس جمهور اوباما پس از بازرسي هاي سازمان ملل گفت: هيچ شکي وجود ندارد که نظام شما در بيست و يکم اوت گذشته با استفاده از تسليحات شيميايي، بيش از يکهزار نفر را کشته است. اسد گفت: من يکبار ديگر از اوباما مي خواهم فقط يک مدرک به ما نشان دهد. تنها چيزي که او دارد، توسل به دروغ است.
اشپيگل پرسيد: اما نتيجه گيري ها و جمعبندي هاي بازرسان سازمان ملل را چه مي گوييد؟ اسد گفت: چه نتيجه گيري هايي؟ وقتي بازرسان به سوريه آمدند اين ما بوديم که از آنها خواستيم به بازرسي هاي خود ادامه دهند. ما اميدواريم کسي که مسئوليت دارد در اين زمينه توضيح دهد.
اشپيگل گفت: با توجه به مسير راکتهايي که شليک شده اند، احتمال محاسبه محل شليک آنها وجود دارد. منظور پرتاب اين موشکها از لشگر چهارم شما است. اسد در اين حال گفت: اما اين، چيزي را ثابت نمي کند. چون تروريستها مي توانند هر جا باشند. امروز شما مي توانيد آنها را در دمشق نيز پيدا کنيد. آنها توانسته اند حتي از نزديک خانه من، يک موشک پرتاب کنند.
اشپيگل پرسيد: اما مخالفان شما ظرفيت شليک تسليحات حاوي گاز «سارين» را ندارند. چون اين کار به تجهيزات نظامي، آموزش و همچنين دقت نياز دارد. بشار اسد اظهار داشت: چه کسي گفته است که آنها چنين ظرفيتي را ندارند؟ در سالهاي دهه نود ميلادي، تروريستها از گاز سارين در توکيو استفاده کردند. آنها به اين گاز، «گاز آشپزخانه» مي گفتند. چون مي توانستند هرجا که خواستند آنرا درست کنند.
اشپيگل ادامه داد: اما شما نمي توانيد اين دو حمله «ساريني» را با هم مقايسه کنيد. آنها قابل مقايسه نيستند. حمله (اخير) يک اقدام نظامي بود. اسد در پاسخ با بيان آنکه هيچکس نمي تواند در مورد استفاده از اين راکتها با قطعيت اظهارنظر کند، تصريح کرد: ما هيچ مدرکي در اين خصوص نداريم. در حال حاضر تنها حتمي که وجود دارد، محرز شدن استفاده از گاز سارين است. شايد اين اتفاق زماني رخ داده است که يکي از راکتهاي ما به يکي از مواضع تروريستها اصابت کرده است و يا شايد هم آنها (تروريستها) زماني که در حال نقل و انتقال و جابجايي اين موشک بوده اند، اشتباهي مرتکب شدند و چنين حادثه اي رخ داد. اسد اضافه کرد: ما مي دانيم که آنها گاز سارين دارند. چون پيشتر از آن در حلب نيز استفاده کرده بودند.
اشپيگل گفت: در مجموع تاکنون در چهارده مورد، استفاده از سلاحهاي شيميايي در سوريه محرز شده است که هرگز به آن اندازه که در اوت گذشته مورد استفاده قرار گرفته بودند، بکار گرفته نشده بودند. شما چطور؟ آيا شما نيز تحقيقات و بررسي هاي خود را آغاز کرده ايد؟ اسد گفت: هر بررسي بايد با شناسايي شمار قربانيان واقعي يک حادثه شروع شود. از يکطرف شبه نظاميان، صحبت از سيصد و پنجاه قرباني مي کنند اما از طرف ديگر، آمريکايي ها يکهزار و دويست نفر را اعلام مي کنند. خلاصه، يک چيزي اين وسط درست نيست و تناقضاتي در تصاوير مشاهده مي شود. بعنوان مثال يکي از کودکان مرده در دو موقعيت و در دو تصوير ديده شده است. آنچه مي خواهم بگويم آن است که شما بايد اين مساله را به دقت بررسي کنيد. اما تاکنون هيچکس چنين نکرده است. ما نمي توانيم اينکار را انجام دهيم. چون اين، يک حوزه تروريستي است.
اسد در واکنش به اين سئوال اشپيگل که گفت آنها (تروريستها) چقدر به پايتخت نزديک شده اند، گفت: آنها هم به دمشق و هم به پادگانهاي ما خيلي نزديک شده اند. آنها مي توانند سربازان ما را بکشند و اين مسئله نبايد اتفاق بيفتد. او در پاسخ به اينکه آيا فکر مي کنيد مي توانيد زميني را که از دست داده ايد، بار ديگر، باز پس گيريد، خاطر نشان کرد: مبارزه ما بر سر برد يا باخت نيست. ما دو کشور نيستيم که يکي، آن ديگري را اشغال کرده باشد؛ درست مثل اسرائيل که در ارتباط با مساله بلنديهاي جولان همينطور عمل کرده است. اما مساله ما از بين بردن تروريستها است. اگر ما تکه اي از اين خاک را آزاد کنيم؛ چيزي که در بسياري از بخشها در سوريه هم اکنون در حال رخ دادن است، اين بدان معني نيست که برنده شماييد. چون اين تروريستها به جاي ديگري مي روند و آنجا را ويران مي کنند. اما زماني که مردم، ما را حمايت کنند، ما پيروز ميدانيم.
اشپيگل سئوال کرد: سرويسهاي اطلاعاتي غربي، مکالمات تلفني افسران شما را که به استفاده از تسليحات شيميايي اصرار داشتند، شنود کرده اند. چه واکنشي داريد؟ اسد در پاسخ ابراز داشت: اين حرف، کاملا ساختگي و جعلي است. من نمي خواهم مبناي اين گفتگوي خود را يک چنين اتهاماتي قرار دهم.
او در پاسخ به اين پرسش که آيا اينکه ما در غرب، اينقدر متفاوت، اوضاع را متوجه مي شويم شما را عصباني مي کند، گفت: منطقه شما همواره، خيلي دير به درک واقعي اوضاع مي رسد. وقتي ما در حال صحبت درخصوص اعتراضات خشونت بار بوديم، شما هنوز در مورد «تظاهراتهاي مسالمت آميز» سخن مي گفتيد و آن هنگام که ما صحبت درباره افراطيون را شروع کرديم، شما از برخي شبه نظاميان مي گفتيد. زماني هم که شما از افراطيون صحبت کرديد ما در مورد القاعده مي گفتيم. موقعي هم که شما در مورد معدودي تروريست سخن مي گفتيد، صحبت ما از يک اکثريت بود. البته جان کري، وزير خارجه آمريکا همچنان در گذشته بسر مي برد. او هنوز هم مي گويد که تروريستها بيست درصدند.
اشپيگل پرسيد: آيا اين مي تواند به اين علت باشد که ارزيابي هاي ما از اوضاع بخاطر بي اعتمادي به شما است؟ اين فقدان اعتماد را چطور ارزيابي مي کنيد؟ اسد در جواب گفت: من فکر مي کنم غرب به القاعده بيش از من اعتماد دارد.
اشپيگل ادامه داد: اما اين حرف بيهوده اي است. اسد گفت: خير. پس آزادي بيان چه مي شود؟ اين نظر من است. من دارم به شما صادقانه سخن مي گويم. تمامي آنچه را که غرب، ظرف ده سال گذشته انجام داده به حمايت القاعده منجر شده است. شايد آنها چنين نيتي نداشتند. اما واقعيت امر، هماني است که اتفاق افتاده است. بخاطر همين است که ما امروز اينجا هم از هشتاد کشور، القاعده داريم. ما با دهها هزار مبارز روبروييم؛ آنهم جنگجوياني که به اعتقاد من فقط خارجي اند.
اشپيگل سئوال کرد: شما امروز در حال از دست دادن نظامياني هستيد که در حال ملحق شدن به گروههاي اپوزيسيونند. به نظر شما آيا آنها يک شبه به حاميان القاعده تبديل شده اند؟ اسد ضمن پاسخ منفي به اين سئوال گفت: من نگفتم که امروز هر کسي (که عليه ما مي جنگد)، القاعده است. من از اکثريت سخن گفتم. چون اقليت، متشکل از فراريان يا ياغيان است. در آغاز اين بحران، شصت هزار ياغي و شورشي سوري، آزادانه، خارج از زندان در حرکت بودند. حتي آنها به تنهايي مي توانستند يک ارتش تشکيل دهند. من نمي توانم در مورد تعداد مبارزاني که عليه ما مي جنگند به شما چيزي بگويم زيرا اکثر آنها بطور غيرقانوني و از طريق مرزها به اينجا آمده اند. آنها به اينجا آمده اند تا (به زعم خود) با جهاد عليه کافران و غيرمسلمانان به بهشت بروند بنابراين حتي اگر شما نيز از شر هزاران تن آنها خلاص شويد باز هم آنها از يک پشتوانه خارجي هميشگي برخوردار خواهند بود.