شرح این گفتگو را در ادامه میخوانید:
در ابتدا نظرتان را درباره تدوین «فرهنگنامه اسارت وآزادگان»، اثر جدید مسعود دهنمکی با همراهی 150 محقق دیگر بفرمایید.
در مورد کارنامه آقای دهنمکی باید بگویم جامعه ما ایشان را با "اخراجیها" شناختند. "اخراجیها" علی رغم وجود مشکلات فنی و محتوایی که ممکن است به آن وارد باشد، باعث آشنایی و چه بسا آشتی مردم کشورمان با مقوله فرهنگ جنگ و فیلم دفاع مقدس شد. مردم از آن موقع با احترام بیشتری از بسیجیان و جانبازان و فعالان عرصه جنگ برخورد میکنند. اثر مکتوب آقای دهنمکی که حاصل فاز اول و دوم آن یک مجموعه 80 جلدی است کاری بس عظیمتر از آثار سینمایی ایشان است است. از یک نظر به خاطر مکتوب بودن این اثر و از وجه دیگر به این علت که با همکاری یک تیم 150 نفره از محقق انجام شده است.
تجربهای که در دوره 8 ساله دفاع مقدس مردم ایران به وجود آمد را در مقایسه با جنگهای پیش از آن چگونه ارزیابی میکنید؟
ما در تاریخ چند صد ساله اخیر در کشور جنگی با این مشخصات و ابعاد را شاهد نبوده ایم. اگر مروری گذرا به تاریخ داشته باشیم به ویژه از زمان قاجار تا کنون در تمامی جنگها و تهاجماتی که به جغرافیای ایران صورت گرفته است جدا از مصیبتهای که در عرصه اجتماعی و بین المللی نصیب ایران شده است، هیچگاه نتوانسته بودند فرهنگ جهاد و شهادت را در بین آحاد مختلف جامعه به طور ملموس و مشهود نهادینه کنند.
ظهور و بروز این فرهنگ و نحوه برخورد جامعه ایران با این نوع نگاه به مقوله دفاع و مقاومت را چه طور ارزیابی می کنید؟
پس از پایان جنگ هشت ساله، فرهنگ جبهه و جنگ به طور مناسب و در خور توجهی در بین عامه مردم و حتی در بین اهالی دانشگاه و پژوهشگران شکل گرفته است و از همین رهگذر، فرهنگ دفاع مقدس از اقبال خوبی برخوردار است. تا پیش از این، اگر هم حماسهای در تاریخ دور ما شکل گرفته باشد، بیشتر در کتابهای ادبی و حماسی ما در قالب اسطوره و یا فتحنامههای پادشاهان توسط نویسندگان و شاعران و با استفاده از هنر و ظرافت شاعرانه مکتوب شده است و تا به امروز نسل به نسل به دست ما رسیده است.
ولی ما در زمان جنگ تحمیلی شاهد حضور داوطلبانه مردم در قالب نیروهای بسیج و مردمی در مقابل نیروی متخاصمی که از طرف تمامی ابرقدرتهای جهان حمایت میشدند هستیم. حتی مدت زمان جنگ هم به دلیل طولانی شدن بسیار حائز اهمیت است. از طرف دیگر وسعت درگیری و حجم حملات دشمن بسیار قابل ملاحظه بود. به طور کلی و باتوجه به موارد یاد شده هیچ جنگی در تاریخ کشورمان نه از نظر وسعت تهاجم و نه از نظر بسیج مردمی با جنگ تحمیلی قابل قیاس نیست و این نکته را باید یادآور شد که با تمامی این مسائل ما یک وجب از خاک پاک کشورمان در این جنگ را از دست ندادیم. حتی هیچ گونه امتیازی نصیب دشمن نشد.
مثالی از این رشادتها را در دوره های دیگر تاریخی در ذهن دارید؟
البته برای مثال در دوران صفویه زنان و کودکان تبریز برای مقابله با قشون عثمانی از جان خود گذشتند و یا در تاریخ مشروطه زنان تبریزی با پوشیدن لباس مردانه به مبارزه برخاستند. در طی جنگهای مختلفی که از زمان صفویه به بعد با همسایگان خود داشتیم افراد زیادی از سپاه ایران توسط نیروهای مهاجم به اسرات درآمدند.
پس چرا آن همدلیها به صورت یک فرهنگ این چنینی در نیامد؟
به این خاطر که هیچ وقت این حرکات به صورت گستردهای تبدیل به فرهنگ نشد. و یا حتی در تاریخ مکتوب ما به طور جدی به آن پرداخته نشد. هیچگاه سخنی و یا خاطراتی هرچند کوتاه از آن اتفاقاتی که برای آنان پیش آمده در تاریخ و یا حتی متون ادبی و یا حماسی ما ذکر نشده است. به طور کلی هیچ گاه ادبیات جنگ، اسارت، اردوگاه، جانبازی به این وسعت روایت نشده است. خاطرات جبهه و جنگ در هیچ کجای تاریخ ما به این صورت گسترده و با ذکر جزییات بیان نشده است.
از نظر شما پس از گذر از دوران جنگ هشت ساله مهمترین اتفاق در مواجهه با فرهنگ مقاومت چه بود؟
حائر اهمیتترین اتفاقی که در این دوران افتاده جدی گرفتن فرهنگ وادبیات جنگ است و حتی فراتر از آن خوشبختانه ما فرهنگ دفاع مقدس و جنگ را از خود جنگ جدیتر دنبال کردهایم که امری بسیار مبارکی است. و نتیجه آن شد که ما به چیزی رسیدیم که در هیچ کجای تاریخ ما وجود نداشته است. همانطور که در خزانه بانک مرکزی برای چاپ اسکناس به طلا به عنوان پشتوانه نیاز است، به پشتوانه همین ادبیات جنگ و دفاع مقدس است که ما میتوانیم در آینده با سربلندی اعلام کنیم که ادبیات ما، ادبیات سازش نیست و به واسطه این ادبیات ما میتوانیم جلوی هرگونه تهاجمی را به این کشور و انقلاب ایستادگی کنیم.
اسطورههای ادبیات حماسی در این دوره 8 ساله چگونه ظهور پیدا کردند؟
ما در این فرهنگ و ادبیات دیگر اسطوره به معنی کلاسیک نداریم، بلکه اسطورههای ما مانند حسن باقری، همت و... به اسوه بدل شدهاند. به بیان بهتر اسطورهها جای خود را به اسوه ها دادند. چرا که ما حضور این عزیزان را از نزدیک درک کردهایم. ما از اسطورههایی مانند آرش و سیاوش به اسوههای مانند جهان آرا و باکری رسیدهایم. این سیری که اتفاق افتاده باعث شکلگیری نوعی از ادبیات با نام «ادبیات مقاومت» در این دوران شده است.
سخن پایانیتان را بفرمائید؟
در پایان دوباره لازم میدانم از زحمات آقای دهنمکی و همکارانشان در به ثمر رسیدن این پروژه قدردانی کنم و بگویم کاری که مسعود دهنمکی با ساختن فیلمهایش پیش از این انجام داد درست مثل کار مرحوم آغاسی بود که شعر مقاومت را در میان مردم برد. با توجه به شنیدن خبر رونمایی از این مجموعه میخواهم بگویم روزی که این کتابها به دست من برسد بسیار خوشحال تر از روزی خواهم بود که اخراجیها را دیدم. چرا که این کارها اسناد مکتوبیاند که سربلندی ما را در آینده به دنبال خواهند داشت.
انتهای پیام/