به گزارش باشگاه خبرنگاران؛اولین بار که گذشته فرهادی را دیدم گمان داشتم که فیلم از لحاظ فروش موفق نخواهد بود و اگر هم استقبالی مختصر از آن به عمل آید عمدتاً به خاطر برند نام سازنده اش خواهد بود دلیلم برای این پیش بینی، یکی زبان فرانسوی فیلم بود که برای تماشاگران ایرانی عادت زده به دوبله، دافعه برانگیز می نمود و دیگری نوع ضرباهنگ روایت اثر که در قیاس با کارهای قبلی فرهادی، اروپایی تر به نظر می رسید و دیگر آن که لحن بسیار تلخ داستان برای تماشاگری که می خواهد فیلمی خارجی را برای تماشا برگزیند چندان خوشایند نمی نمود.
خوش بختانه پیش بینی ام غلط از آب درآمد و به شکل حیرت انگیری، با وجود محرومیت از تیزرهای تلویزیونی و حتی ممنوعیت تبلیغات محیطی شهری( به دلیل بی حجاب بودن برنیس بژو) با فروش خوبی مواجه شده که قطعاً اگر موانع یاد شده نبود این استقبال بیشتر می شد البته که بخش مهمی از این فروش بالا به محبوبیت و اعتبار فرهادی نزد تماشاگران و سینما دوستان بر می گردد اما همه ماجرا در این عامل خلاصه نمی شود و قطعاً دلیل های دیگری هم در میان است که لازم است برای شناخت و تحلیل شان، دست به یک تحقیق میدانی علمی زد، موضوع فقط به فیلم مربوط نمی شود، این فرضیه که نمایش فیلم خارجی با زبان اصلی و زیرنویس چندان در ایران مخاطب نخواهد داشت دست کم با این یک مصداق مخدوش شده و اکنون ضروری است که از جانب جریان ها و سازمان هایی هم چون دانشجویان، بنیاد فارابی، حوزه هنری و ... با انجام تحقیقات مزبور، اوضاع مخاطب شناسی در سینمای ایران را در مواجهه با آثار داخلی و یا خارجی، با بهره گیری از سنجه های علمی و منطقی شفاف تر سازند، حدس و گمان برای چگونگی فروش یک فیلم، شاید گاهی و در برخی ابعاد، کارساز باشد و درست از آب درآید، اما گاهی هم معکوس است و نتیجه های منفی در برخواهد داشت با رویکرد های علمی این استنتاج های آفت زا را می توان به حداقل رساند.
یادداشت از: مهرزاد دانش
منبع: ماهنامه فیلم