به گزارش
باشگاه خبرنگاران، به اعتقاد کارشناسان و به رغم توجه مردم و مقامات آسیای مرکزی به نظام جمهوری اسلامی ایران، طی دهههای گذشته به واسطه عملکرد متولیان و سیاستهای حوزه دستگاه دیپلماسی کشورمان، فرصتهای پرشماری در این منطقه از دست رفته است.
این در حالی است که چنانچه با نخبگان فرهنگی، علمی و فکری این کشورها صحبتی صورت بگیرد، بدون تردید بیشتر آنها از موضع و اقدامات جمهوری اسلامی ایران حمایت میکنند. حتی تعداد قابل توجهی از دولتمردان این کشورها نیز ضمن ملاقاتهای خصوصی بر حقانیت ایران در برابر قدرتها و بهخصوص آمریکا و غرب اذعان میکنند.
اما با وجود ورود کشورهای آسیای مرکزی به سومین دهه استقلالشان، هنوز هم سیمای جمهوری اسلامی نه به صورت مستقیم بلکه از طبق رسانههای بیگانه و عمدتاً غربی (و روسی همسو با غرب) ترسیم میشود.
شاید یکی از مواردی که اکنون به دستاویزی برای رسانههای معاند با نظام جمهوری اسلامی ایران تبدیل یافته است، مباحث مربوط به تونل استقلال است. تونل استقلال در سال 2006 از سوی رؤسای جمهور ایران و تاجیکستان افتتاح شد اما تاکنون مراحل تکمیلی آن به پایان نرسیده است.
این درحالی است که امروزه مقامات رسمی تاجیک با انتقاد از عملکرد طرف ایرانی از رسانهای شدن این موضوع پرهیز نمیکنند و در میان مدیران و حتی مردم عادی این ذهنیت بیش از پیش در حال تقویت شدن است که چنانچه این پروژه به چینیها واگذار شود در اسرع زمان با کیفیت مناسب تکمیل خواهد شد.
متأسفانه ایران نسبت به شکلگیری افکار عمومی منفی پیرامون تونل «استقلال» بیتوجهی نشان داده که این را نمیتوان حرکت درستی عنوان کرد.
براساس آمار وزارت حملونقل تاجیکستان بهطور متوسط روزانه از این تونل 2000 دستگاه ماشین (خودرو سواری، کامیون، مینیبوس) تردد میکنند و اگر برای هر دستگاه ماشین 3 نفر در نظر بگیریم، پس در یک روز شش هزار نفر در یک ماه 180 هزار نفر و در سال بیش از 2 میلیون نفر از تونل «شهرستان» که توسط چینیها ساخته شده، عبور میکنند که با مقایسه وضعیت این 2 تونل میتوان علت ذهنیت منفی و تصور غیرواقعی از توان مهندسی جمهوری اسلامی را به راحتی دریافت.
چند سال پیش که هنوز تونل شهرستان راهاندازی نشده بود، ایران باید به هر قیمتی که شده این پروژه را تکمیل میکرد زیرا جبران هزینههایی که برای شکلگیری افکار منفی ایران در سطح تاجیکستان و منطقه ایجاد کرده قطعا خیلی بیشتر از پنج میلیون دلار میباشد.
این درحالی است که یکی از ضعفهای جدی که از سوی ایران بهنظر میرسد، عدم حمایت از افرادی است که در جمهوری اسلامی تحصیل کردهاند و یا فارغالتحصیل بخشهای زبان و ادب فارسی دانشگاههای کشورهای آسیای مرکزی میباشند.
اکنون در ساختار دولتهای منطقه لابیهای کادری برخی از کشورها (نظیر آمریکا، اروپا، روسیه، چین، ترکیه) ایجاد شدهاند که از ورود تحصیلکردههای این کشورها به ساختارهای رسمی و دولتی حمایت میکنند اما چنین حرکتی در رابطه با ایران اصلا بهنظر نمیرسد.
عدم حضور لازم ایران در این عرصه از جذابیت جمهوری اسلامی برای عرصههای مختلف علمی، آموزشی و حتی مطالعاتی کاسته است و برخلاف اینکه در کشورهای آسیای مرکزی پژوهشگران مسائل کشورهایی نظیر آمریکا، اروپا، چین، ترکیه و... وجود دارد، تقریبا در هیچ یک از نهادهای پژوهشی این کشورها شامل مراکز مطالعاتی وابسته به ریاستهای جمهوری منطقه، کارشناسان مسائل ایران وجود ندارد.
یعنی هیچ فردی در این کشورها بهعنوان ایرانشناس مطرح نیست که بهنظر میرسد نهتنها کوتاهی از سوی این کشورها بلکه از سوی ایران نیز هست که با وجود بیش از 2 دهه حضور سفارتخانههای خود نتوانسته بهاصلاح وضع دست یابد.
ایجاد تیم روزنامهنگاران و کارشناسان همسو با ایران از نیازهای مبرم روز خواهد بود
یکی از دلایل عدم شناخت لازم کشورهای آسیای مرکزی از ایران ارتباط ضعیف سفارتخانهها و نهادهای ایرانی با رسانههای محلی میباشد.
به استثنای تاجیکستان در بقیه کشورهای آسیای مرکزی عملا نه تنها رسانههای همسو با ایران وجود ندارد بلکه مطالب دارای نگاه مثبت نسبت به جمهوری اسلامی نیز به ندرت به نظر میرسد.
این درحالی است که مورد تاجیکستان، ذهنیت و علاقه تاریخی مردم تاجیک نسبت به ایران نقش اساسی در نوع نگاه رسانههای این کشور دارد و حداقل امروز در تاجیکستان تعداد قابل توجهی از روزنامهنگاران و رسانهها وجود دارد که تلاش میکنند تا ایران را از چشم خود ببینند، نهطوری که رسانههای غربی ترسیم میکنند.
البته برخی از رسانههای تاجیک بهدلیل کمبود مطالب مربوط به ایران از منابع غربی و روسی استفاده میکنند که این خلاء را میتوان با اقداماتی حسابشده تکمیل کرد.
در چند سال گذشته سفارتخانههای ایران و همچنین دفتر صدا و سیمای ایران در تاجیکستان سعی کردند حداقل اخبار ایران را بهصورت بولتن برای رسانههای محلی ارائه دهند اما بهدلیل غیرتخصصی بودن کار و عدم توجه به نیازهای مخاطبان، این تلاشها مقطعی و بدون نتیجه لازم بوده است.
بنابراین ضروری است تا روی فراهم کردن زمینه کار با رسانههای محلی کشورهای آسیای مرکزی بهطور جدی فکر شود تا در کنار اقدامات نهادهای مربوطه ایران، بهترین روش این خواهد بود تا چنین پروژههایی به صورت کامل از سوی کارشناسان و روزنامهنگاران محلی دنبال شود که این امر برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی منطقه بهمراتب مؤثرتر خواهد بود.
(با همت "محمدحسین عابدینی" رایزن سابق ایران در قرقیزستان 12 شماره مجله ادبی فرهنگی «ادب» بهزبان قرقیزی و فارسی منتشر شد که مورد توجه فرهنگیان این کشور قرار داشت ولی با پایان مأموریت ایشان انتشار این مجله متوقف شد که نشان میدهد این پروژه برنامهای و با هدف بلندمدت نبوده است)
در جمهوریهای آسیای مرکزی به دلیل توجه نظام آموزشی شوروی به آثار ادیبان بزرگ ایرانی، هنوز هم به بزرگان ادب فارسی توجه بالایی نشان میدهند.
بنابراین در اقدامات فرهنگی باید به مشاهیری توجه شود که در این کشورها شناخته شدهاند از طرفی اینگونه شخصیتهای برجسته ادبی و علمی (رودکی، فردوسی، خیام، سعدی و...) میتوان زمینه اعتماد را بیشتر و قویتر کرد تا پذیرش دستاوردهای امروزی ایران در عرصههای فرهنگی بیشتر قابل درک و پذیرش باشد.
در این راستا برگزاری برنامههای مختلف فرهنگی نظیر کنفرانسهای علمی، ادبی، هفتهنامههای فرهنگی و از جمله فیلم ایران و... تأثیر زیادی خواهد داشت.
چنین برنامههایی باید با آمادگی لازم صورت بگیرد و از طریق رسانهها تبلیغ شود اما متأسفانه در بخش تبلیغ رسانهای اینگونه برنامههاي ایران ضعیف عمل کرده که این موضوع در رابطه با برگزاری هفته فیلم و برنامههای موسیقی ایران در قرقیزستان و تاجیکستان بارها اتفاق افتاده است.
این درحالی است که اکنون دیگر برنامههای فرهنگی ایران در کشورهای منطقه بهندرت پخش میشود.
انتهاي پيام/
منبع:فارس