بر آنیم تا در این مجال، قطعاتی کوتاه و بلند از کتاب وحی را با نگاهی به انعکاس آن در ادبیات پارسی، پیشکش طالبان حق و جوینگان حقیقت کنیم تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.

مجله شبانه باشگاه خبرنگاران؛
آیه ٣٤ سوره لقمان
إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَيُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْأَرْحَامِ ۖ وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَّاذَا تَكْسِبُ غَدًا ۖ وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ 
آگاهی از زمان قیام قیامت مخصوص خداست، و اوست که باران را نازل می‌کند، و آنچه را که در رحم‌ها (ی مادران) است می‌داند، و هیچ کس نمی‌داند فردا چه به دست می‌آورد، و هیچ کس نمی‌داند در چه سرزمینی می‌میرد؟ خداوند عالم و آگاه است!

خداوند باران را از آسمان فرو می فرستد و این نفی واسطه نیست که بگویند باران از ابر می بارد بلکه چون علت اولی در هر کاری خداست بنابراین خداست که باران را نازل می کند و خداست که جانها را می میراند و خداست که نور می افشاند، اگر چه خورشید و عزرائیل و ابر نیر در کار باشند.

البته این باران علاوه بر باران طبیعت می تواند باران های غیبی از باران رحمت الهی تا سنگ باران عذاب را نیز شامل شود.

باران رحمت است که به چشم ما اشکی و بر لبهای ما آهی در غمِ نیازمندی پدید می آید و باران عذاب وقتی است که در نگاه ما برقی از قهر و بر لبهای ما کلماتی چوت رعد و در دستهای ما حرکاتی چون صاعقه ظاهر می شود.

با توجه به اینکه موارد اشاره شده در این آیه همه از جنس آگاهی است در اینجا نیز اگر چه فرمود که خداوند باران را نازل می کند اما شاید معنی چنین باشد که تنها خدا می داند زمان نزول باران رحمت یا عذاب کِی خواهد بود.

خداست که می داند در رحِم مادران چه نطفه ای ایجاد شده است. آنچه بشر امروز به علم دریافته ذره ناچیزی است در برابر علم حقیقی ای که خداوند به حقیقت و ماهیت نطفه دارد.اوست که می داند این نطفه در عالم چه خواهد کرد.

اوست که می داند این نطفه از کجا آمده است و اوست که شرح حال نطفه را از ازل تا ابد تقدیر کرده است. البته علم بشر رو به افزایش است. امروزاصحاب بدن می توانند دریابند که آنچه در رحم است دختر است یا پسر و حتی در می یابند که ژنهای آن نطفه ممکن است دچار مشکلاتی باشد و امثال آن.



اما یک نکته مهم اینجاست و آن اینکه هر چه برعلم بشر افزوده شود دایرۀ مجهولاتش نیز بزرگتر می شود، چنانکه اگر تصور کنیم علم آدمی دایرۀ کوچکی است از روشنایی در میان ظلمتِ نامتناهی که جهل اوست، هرچه آن دایره بزرگتر شود بر محیط آن می افزاید و سطح تماس آن با تاریکی بیشتر خواهد شد و به زبان دیگر دایرۀ جهل بشر افزون خواهد شد و به همین سبب است که بشر هرچه داناتر می شود حیران تر می گردد.

گر تو را دانش و گر نادانی است        آخِر کار تو سرگردانی است
عطار
چو هر دری که گشودم رهی به حیرت داشت        کنون دگر من و ساقی و وصف بی خبری  
حافظ

برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار