مجله شبانه باشگاه خبرنگاران؛وَتَرَی الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِیَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ صُنْعَ اللَّهِ الَّذِی أَتْقَنَ کُلَّ شَیْءٍ إِنَّهُ خَبِیرٌ بِمَا تَفْعَلُونَ
و کوهها را میبینی [و] میپنداری که آنها بیحرکتند و حال آنکه آنها ابرآسا در حرکتند [این] صنع خدایی است که هر چیزی را در کمال استواری پدید آورده است در حقیقت او به آنچه انجام میدهید آگاه است
صدرالمتألهین شیرازی گفته است که نظریه حرکت جوهری را از این آیه الهام گرفته است بدین بیان که جبال تمثیلی از جوهرند که پیوسته ساکن به نظر می رسند در مقابل سحاب (ابرها) که مظهر اعراضند و مانند اعراض، که گفته اند: «العَرَضُ لایَبقی زمانین» در تغییر و در حرکت دائمند.
اکنون خداوند می فرماید همان کوهها را که ساکن می بینید نیز مانند ابرها در حرکتند، معلوم می شود که ساکنی در عالم غیر از خدا نیست.
موجودات چه جوهر و چه عرضی در حرکت دائمند الّا آنکه حرکت عرض تابع حرکت جوهر است یعنی نخست حرکتی در جوهر و ذات شیء رخ می دهد و سپس آن در اعراض ظاهر می شود.

بحث جوهر و عرض را نخستین بار ارسطو مطرح کرده است که در عالم جوهری هست و عرَضی و جوهر آن است که به ذات خود قائم باشد و برای تحقق در عالم خارج نیاز به چیزی دیگر نداردکه در آن ظاهر شود.
عرض اما آن است که هر چند در تصور برای خودش استقلال دارد و تعریفی و مرزی و ماهیتی، اما اگر بخواهد در عالم خارج موجود شود باید در موجودی دیگر ظاهر شود.
مثال جوهر مانند گل و درخت و ماه و زمین، و مثال عرَض مانند حرارت در آب و حرکت در ماه و رنگ در گل است که این معانی مانند رنگ و حرارت و حرکت نمی توانند بدون ظهور در چیز دیگری به استقلال خود را نشان دهند.
برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید