هسته اصلي اقتصاد رفتاري اعتقاد به افزايش واقع گرايي زيربناهاي روانشناختي علم اقتصاد است که سبب بهبود نظريه هاي اقتصادي در انجام وظايف خود نظير توصيف بهتر تئوريها، پيش بيني بهتر حوادث و پيشنهاد سياست هاي اقتصادي بهتر مي شود البته اين ديدگاه در جايگاه نفي اساس اقتصاد نئوکلاسيک بر پايه حداکثر کردن مطلوبيت به انگليسي utility maximization تعادل به انگليسي equilibrium و کارايي به انگليسي efficiency قرار ندارد چرا که ديدگاه نئوکلاسيک مفيد است و چارچوب تئوريک مناسبي براي تحليل هاي اقتصاد دانان فراهم مي آورد که در خيلي از زمينه ها نيز پيش بيني هاي صحيحي انجام مي دهد اما در برخي موارد ناکارامد است و مي بايستي تعديل شود که اين مجراي بروز علم اقتصاد رفتاري است اکثر مقالات در زمينه اقتصاد رفتاري تعدادي از فروض بنيادين اقتصاد نئوکلاسيک را با توجه به واقع گرايي روانشناختي تعديل مي کند البته اقتصاد رفتاري را نبايد به عنوان نظريات راديکال در نظر گرفت چرا که فقط به دنبال آزاد کردن فروض ساده کننده اساس اقتصاد نئوکلاسيک است براي مثال اقتصاد دانان نئوکلاسيک به طور مشخص ابراز مي کنند که انسان ها در مورد انصاف و عدالت نگران نيستند که با حذف اين فرض مي توان به نظريات واقعي تر در علم اقتصاد رسيد.

**موضوعات اقتصاد رفتاري

در اينجا بايد به تقسيمات اقتصاد رفتاري اشاره اي کوتاه نمود که شامل 5 توضيح مي باشد.

ماليه رفتاري: ايده اصلي ماليه رفتاري تبيين اين موضوع است که چرا شرکت کنندگان بازار خطاهاي سيستماتيک انجام ميدهند اينگونه خطاها در قيمت ها و هر بازدهي را  تحت تاثير قرار مي دهد و بازارها را ناکارآمد مي کند ماليه رفتاري همچنين به بررسي و داوري براي ساير شرکت کنندگان بازار د راينگونه ناکارامدي ها مي پردازد.

ماليه رفتاري کمي: از اين روش در جهت روانشناسي رياضي و آماري براي فهم تبعيض هاي رفتاري استفاده مي کند که در يک  مطالعه تحقيقات بازاريابي نشان ميدهد که شواهد اندکي سبب تعيض هاي بدتر مي شود و اثر آن تصميمات بازاريابي را تحت تاثير قرار ميدهد.
انتقاد گرايي: فرضيه هاي بازار کار را تائيد مي کنند و در واقع ماليه رفتاري بيشتر مجموعه اي از استثنائات است تا شاخه اي حقيقي از ماليه باشد اين مجموعه استثناها يا در بازار به سرعت از طريق بالا رفتن قيمت از بين مي رود يا ساختارهاي جزئي بازار به وسيله آن توضيح داده مي شود.

نظريه بازي رفتاري: موضوعي است که به بررسي تصميمات و رفتار متقابل استراتژيک با روش هاي نظريه بازي ها، اقتصاد آزمايشگاهي تجربي و روانشناسي آزمايشگاهي تجربي مي پردازد آزمايش ها شامل آزمودن انحراف از ساده سازي هاي رايج تئوري هاي اقتصادي نظير قاعده استقلال و صرفنظر کردن از نوع دوستي انصاف و آثار قالب گيري مي باشد و در بعد اثباتي روش ها براي شناخت روابط متقابل و ترجيحات اجتماعي به کار بسته شده است و به عنوا ن يک برنامه پژوهشي اين موضوع در سه دهه اخير پيشرفت قابل توجهي داشته است.

استدلال اقتصادي در حيوانات غير انساني: اين مطالعات به اصول رفتارشناسي روانشناسي نزديک مي باشد تا جايي که هدف اصلي کشف شباهت رفتاري حيوانات غير انسان به رفتار انساني در شرايط آزمايش قابل حصول بوده است./س

کاترين دادرس کارشناس بازرگاني