به گزارش خبرنگار
سياسي باشگاه خبرنگاران؛ هفته گذشته، مناظره‌اي ميان "حجت‌الاسلام سیدعباس نبوی"و
"صادق زيبا کلام" که خود را نماينده آيت‌الله رفسنجاني مي‌داند، برگزار
شد.
در اين مناظره، دو طرف به بحث و گفت‌وگو درباره حضور آيت الله
رفسنجاني در "يازدهمين دوره انتخابات رياست جمهوري" پرداختند.
صادق زيبا کلام به عنوان نماينده مواضع آيت‌الله اکبر رفسنجاني در اين جلسه
حرف‌هاي قابل تأملي زد؛ حرف‌هايي نظير اعتقاد رفسنجاني به نظام سرمايه‌داري غرب،
ساختن ترکيه‌اي ديگر در ايرن، عدم دشمني با آمريکا و عدم حمايت از دولت اسد؛ مواضعي
که همه آنها با سياستهاي کلي نظام و آرمان‌هاي انقلاب و منويات مقام معظم رهبري
تناقض دارد.
به گفته زيبا کلام، رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام مبارزه با استکبار
جهاني و رژيم صهيونيستي را رسالت انقلاب اسلامي ايران نمي‌داند! حرف‌هايي که با
"اصول بنيادي انقلاب اسلامي" و "آرمان‌هاي امام راحل" در تناقض آشکار و هشدار دهنده است.
در حالي که اگر نگاهي به مواضع "حضرت امام خميني(ره)" و بيانات مقام معظم رهبري درباره رژيم
صهيونيستي و آمريکا انداخته شود، متوجه تناقض شديد مواضع کسي که خود را نماينده آيت‌الله رفسنجاني مي‌داند با
آرمان‌هاي امام راحل و رهبر انقلاب خواهيم شد.
حضرت امام خميني(ره) در سخنراني‌هاي خود طرفداري از رژيم صهيونيستي را
براي مسلمانان يک فاجعه دانسته و در رابطه با اين رژيم فرموده‌اند:
"این ماده فساد که در قلب ممالک اسلامى، با پشتیبانى دول بزرگ
جایگزین شده است و ریشههاى فسادش هر روز ممالک اسلامى را تهدید مىکند، باید با
همت ممالک اسلامى و ملل بزرگ اسلام ریشه کن شود".
درباره مذاکره با آمريکا نيز مقام معظم رهبري در آخرين بيانات خود در حرم
مطهر رضوي در مشهد صراحتا فرمودند مذاکره با آمريکا خط قرمز ايشان بوده و صحبت
درباره رابطه با آمريکا در سطح اختيارات دولت‌ها نيست.
حضرت آيت‌الله خامنه‌اي در
رابطه پيشنهاد آمريکايي‌ها براي مذاکره با ايران فرمودند:
"برداشت ما این است كه پیشنهاد مذاكره از سوی آمریكائی‌ها، یك
تاكتیك آمریكائی و برای فریب دادن افكار عمومی است؛ افكار عمومی دنیا و افكار
عمومی مردممان. باید شما ثابت كنید این نیست. می‌توانید ثابت كنید؟ ثابت كنید.
ايشان در رابطه با اينکه کسي از مسئولان نظام حق ندارد درباره رابطه
با آمريکا سخن به زبان بياورد مي‌فرمايند:
"مي‌نشينند آقايان وراجى كردن و حرف زدن و استدلال
كردن، كه نبود رابطه با آمريكا براى ما مضر است. نه آقا! نبود رابطه‌ى با آمريكا
براى ما مفيد است. آن روزى كه رابطه‌ى با آمريكا مفيد باشد، اول كسى كه بگويد
رابطه را ايجاد بكنند، خود بنده هستم."
بر اساس مواضع حضرت امام خميني(ره) و مقام معظم
رهبري درباره رژيم صهيونيستي و رابطه آمريکا، حرف‌هاي نماينده آيت‌الله رفسنجاني و
مواضع وي در اين خصوص کاملا متناقض سياستهاي کلي نظام و رهبر انقلاب است و او
جايگاه اظهار نظر در اين موارد را ندارد.
زيبا کلام که در اين مناظره مدل فکري آيت‌الله
رفسنجاني را نمايندگي مي‌کرد، در ادامه به ويژگي ديگر رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام
اشاره کرده و اعتقاد دارد چيزي که اکبر رفسنجاني را از چپ و راست متمايز مي‌کند
باور و اعتقاد وي به اقتصاد غربي و نظام سرمايه‌داري غرب است. به گفته زيباکلام، آقای هاشمی معتقد است که اقتصاد دولتی ایران باید
کاملا از بین برود و به جای آن یک اقتصاد آزاد مشابه این کشورها(کشورهاي غربي) به وجود بیایید.
در دوران سازندگي، "آزادسازی اقتصادی" در قالب سیاست تعدیل
اقتصادی، جایگزین الگوی اقتصادی دوره قبل شد، بنابراین استرات‍ژی مشارکت گروه‌های
خارجی در بخش خصوصی و دولتی به عنوان الگوی مناسبی برای بهبود مدل اقتصاد ایران
مطرح گردید و مجموعه ای از مدیران و سیاست‌گذاران اقتصادی، که عموماً در دانشگاه‌های
ایالات متحده آمریکا تحصیل کرده و دارای گرایش‌های لیبرالی در حوزه اقتصاد بودند،
وارد کابینه شدند.
در زمان رياست جمهوري آيت‌الله رفسنجاني، پیگیری سیاست‌های لیبرالی و کم رنگ شدن عدالت اجتماعی و افزایش فساد و
شکاف میان طبقات اجتماعی باعث شد تا شرایط اقتصادی کشور به طور روزافزون از آرمان‌های انقلابی و اسلامی فاصله بگیرد. اقشار آسیب پذیر و مستضعفین در زیر چرخ‌های
توسعه سیاست‌های تعدیل آقای رفسنجاني له شدند و دولت سازندگی آن را بهای حرکت به جلو
می‌دانست. به این ترتیب میزان وابستگی کشور به خارج افزایش یافت.
نکته قابل توجه اين است که مواضع آيت‌الله رفسنجاني دقيقا عکس
رهنمودهاي رهبر انقلاب درباره اقتصاد سرمايه‌داري غرب و ليبراليسم است.
مقام معظم رهبري بارها و بارها نظام سرمايه‌داري غرب را موجب تباهي
اقتصاد دانسته و مسئولان را از اين امر بر حذر داشته‌اند.
آخرين مورد همين چند روز پيش در ديدار حضرت آيت‌الله خامنه‌اي با
کارگران و فعالان بخش توليد کشور به مناسبت هفته کارگر بود.
ايشان در اين ديدار خطاب به مسئولان کشور، بحران شديد مالي در غرب را
نتيجه همين نظام سرمايه‌داري دانسته و مي‌فرمايند:
"اين افراط و تفريط‌هايى كه با نامهاى گوناگون به وجود آمد، چه
در منطقه‌ى فعاليت اقتصاد ليبرال و به قول خودشان آزاد
- آزاد يعنى آزاد براى سرمايه‌دار، اما زندان و حبس و
فشار براى طبقه‌ى مظلوم و فقير؛ كه امروز شما داريد در اروپا واكنشها و
بازخوردهايش را ملاحظه ميكنيد- و چه در عرصه‌ى سوسياليسم، به وجود نمى‌آمد.
بزرگترين دليل بر غلط بودن اقتصاد به اصطلاح ليبرال همين حوادثى است كه امروز در
اروپا و به شكل ديگرى در آمريكا وجود دارد. در ميدان عمل و در عرصه‌ى تجربه، اقتصاد سرمايه‌دارى نشان داد كه غلط است، ناكام است؛
حتّى به سود خود آن طبقاتى كه اين اقتصاد براى حمايت از آنها به وجود آمد، نيست.
حالا طبقه كارگر كه سال‌هاى متمادى در آنجاها لگدمال ميشد، اما حتّى به سود خود
سرمايه‌دار و بانكدار و صاحبان كارتل‌ها و تراست‌ها هم نيست؛ و اين هنوز اولِ كار
است، بعد از اين بدتر هم خواهد شد. هى وعده ميدهند كه درستش ميكنيم؛ نخواهند
توانست درست كنند. اين راه، راه سراشيبِ لغزان است؛
دارند ميروند پائين، و اين يك بخشى از تزلزل تمدن مادى و غلط غرب است؛ بخش اخلاقى
و اعتقادى و نظرى و فكرى‌شان هم كه جدا است. اينها براى
ما تجربه است. آن بخش عرصه‌ى سوسياليسم و اينها هم كه خب، سالها پيش
ناتوانى و ناكامى‌اش ظاهر شد."
طبق منويات مقام معظم رهبري اقتصاد سرمايه داري و ليبرال غلط بوده و
بايد براي کشور ما تجربه‌اي شود تا ما هم دچار بحران‌هاي نشويم، اما علاقه و باور
وافر کسي که مواضع آيت‌الله رفسنجاني را نمايندگي مي‌کند به اين نظام اقتصادي و چه
دليلي مي‌تواند داشته باشد؟
نماينده رفسنجاني، مواضع اصولي حمايت از دولت سوريه به عنوان نماد مقاومت را اشتباه و اصولي اينچنيني را غير منطقي مي‌داند.
فردي که خود را نماينده مواضع آيت‌الله رفسنجاني مي‌داند، مواضع رفسنجاني درباره سوريه را اينگونه بيان مي‌کند:
"آیت‌الله
هاشمی رفسنجانی حمایت بی‌چون‌و‌چرا از یک رژیمی مانند سوریه که در حال سقوط است را
خبط و خطا می‌بیند.
آيت‌الله رفسنجاني در حالي چنين مواضعي را اتخاذ کرده است، که دولت
بشار اسد همواره از جبهه مقاومت و اهداف سياسي جمهوري اسلامي ايران در منطقه حمايت
کرده است.
آيا جناب رفسنجاني حضور
هزاران تروريست خارجي در سوريه و اقدامات شنيع آنها در رابطه با کشتار مردم سوريه
و هتک حرمت اماکن مقدس شيعه توسط تروريست‌هاي تکفيري را ناديده گرفته است؟ يا
اينکه رييس تشخيص مصلحت نظام، تشخيص نداده است در صورت سقوط دولت اسد، با پيروزي آمريکا در سوريه، ارکان جبهه مقاومت در منطقه از دست مي‌رود؟ آيا ايشان نمي‌دانند با
سقوط اسد، رژيم صهيونيستي بيش از پيش قدرتمند شده و سوريه تبديل به پايگاهي براي تهديد
نظامي و سياسي عليه مقاومت خواهد شد؟
به علاوه رهبر انقلاب اسلامي در بيانات خود در اجلاس جهانی علما و
بيداري اسلامي در تهران با اشاره به حضور صهيونيست‌ها در سوريه فرمودند:
"تبليغات غرب و رسانه‌هاي منطقه‌اي وابسته و مزدور، جنگ ويرانگر
در سوريه را نزاع شيعه و سني وانمود مي‌كند و حاشيه‌ي امني
براي صهيونيست‌ها و دشمنان مقاومت در سوريه و لبنان پديد مي‌آورد، درحالي‌که
دو طرف نزاع در سوريه، نه سنّي و شيعه، بلكه طرفداران مقاومت ضدصهيونيستي و
مخالفان آنند."
آيا مواضع نماينده آيت‌الله رفسنجاني در راستاي منافع نظام است؟!
آيت‌الله رفسنجاني در بيانيه‌هاي
انتخاباتي خود، دائما بر اين نکته تاکيد مي‌کنند کشور به ثبات و آرامش نياز دارد و
بايد از تنش‌زايي پرهيز کرد، اما بر اساس مواضعي که صادق زيباکلام به نيابت از
کانديداي احتمالي يازهمين دوره رياست جمهوري در مناظره با نبوي به اتخاذ کرد، در
صورت رسمي شدن اين مواضع، نه‌تنها کشور روي ثبات و آرامش را به خود نخواهد ديد،
بلکه باعث ايجاد تنش و آشوب خواهد شد.
شايان ذکر است، مواضع نماينده آيت‌الله رفسنجاني، نه تنها اصل سياستهاي کلي
نظام را زير سوال برده، بلکه صحبت در اين موارد و اتخاذ چنين تصميم‌هايي در سطح
اختيارات ايشان هم نيست.
انتهای پیام/
