به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،انتخابات رياست جمهوري در شرايطي به روز برگزاري نزديک ميشود که اصولگرايان به مانند چند سال اخير درگير اختلافهاي درون جرياني هستند و البته اين بار در شرايطي چنين فضايي را تجربه ميکنند که رقيبي چون آيتالله هاشمي را در عرصه ميبينند.
« اصولگرايان مشکل خاصي ندارند و در انتخابات هم توانند موفق شوند. اما در مجلس آنها رقباي جدي نداشتند و به همين دليل اين طور بايد گفت که به دليل حضور رقيب جدي، امکان دارد که جريان اصولگرايي به يک همنوايي و اتحاد دست پيدا کند و کانديداي خود را وارد انتخابات کند.»
نايبرييس دوم در گفتوگويي کوتاه با مردمسالاري که پيش از پايان ثبت نام انجام شده است، به سوالات مطرح شده پاسخ داد:
ميتوان گفت که انتخابات آتي انتخاباتي متفاوت با انتخابات گذشته است؟انتخابات متفاوت، منظورتان چيست؟
چند دستگي موجود در اصولگراها و البته احتمال حضور جدي طيف دولت، اينها ميتواند نشانههايي باشد در متفاوت بودن انتخابات 92؟انتخابات سال جاري انتخاباتي است که سه قطب در آن به رقابت خواهند پرداخت. اصولگرايان، مجموع اصلاحطلبان و به قول شما دولتي که تصميم به حضوري جدي دارد. پس بايد گفت که هر قطب بايد به رويارويي با دو قطب ديگر برود و به همين دليل معتقدم که رييس دولت يازدهم در انتخاباتي دو مرحلهاي تعيين خواهد شد.
البته مسايل اجتماعي و اقتصادي باعث شده تا فضاي انتخاباتي شکلي خاص بگيرد، اما مردم مهم هستند و آنها هم نشان دادهاند که تحت تاثير مشکلات قرار نميگيرند و تحت هر شرايطي به وظيفه مليشان عمل ميکنند. البته هر انتخاباتي ويژگي خاص خودش را دارد.
به نظر ميرسد که هر سه قطب حاضر با مشکلاتي مواجه هستند، اصولگرايان همچنان چند پاره هستند و اصلاحات ادعا دارند که محدوديتهايي را تجربه ميکنند و البته دولتي که موانعي را پيش روي خود ميبينند. مشخصا وضعيت اصولگرايان را چطور ميبينيد؟اصولگرايان مشکل خاصي ندارند و در انتخابات هم توانند موفق شوند. اما در مجلس آنها رقباي جدي نداشتند و به همين دليل اينطور بايد گفت که به دليل حضور رقيب جدي، امکان دارد که جريان اصولگرايي به يک همنوايي و اتحاد دست پيدا کند و کانديداي خود را وارد انتخابات کند.
حتي با پايداري؟ببينيد! واقعيت اين است که جبهه پايداري يک جريان تازه شکل گرفته است و به همين دليل نبايد بيش از حد جدي گرفته شوند، آنها تا به جايي برسند که همه اعضايشان يک مانيفست واحد را تجربه کنند و بتواند آنطور که انتظار ميرود، فعاليت کنند، خيلي مانده است.
هماکنون شاهد اين هستيم که در دورن خود هم اختلاف نظرهايي جدي است و حتي ديده ميشود که بخشي از آنها طرفدار دولت هستند و برخي هم به رابطه داشتن با اصولگرايان تمايل دارند. خب! طبيعي است که اين شرايط ما را به اين نتيجه برسانند که آنها نبايد خيلي جدي گرفته شوند.
فکر نميکنيد تعداد کانديداهاي اصولگرا از حد معمول فراتر رفته است؟اينکه اشخاص و چهرههاي متعدي براي ورود به صحنه اعلام آمادگي کردهاند، نميتواند نگرانکننده باشد، چون با نزديک شدن به زمان برگزاري اينها به دو يا سه بلوک تبديل ميشوند که در نهايت هر بلوک کانديداي خود را معرفي خواهد کرد.البته شايد خودمان را ملزم به اين بدانيم که در نهايت با يک يا حداکثر دو کانديدا وارد انتخابات رياست جمهوري شويم که اين مهم است.
به بحث اصلاحات برسيم، آنها ميتوانند فضايي رقابتي را در انتخابات تجربه کنند يا...اصلاحطلباني که بخواهند در چارچوب نظام اسلامي فعال باشند و به بايدها و نبايدهاي قانوني احترام بگذارند، مشکلي براي حضور در عرصههاي مختلف ندارند و اصولا اگر غير از اين باشد جاي تعجب خواهد داشت و اصولا اصولگرايان هم حتما از حضور چنين چهرههايي استقبال خواهند کرد، چرا که انتخابات به ورود همه سليقهها احتياج دارد. اما برخيها اگر دنبال اين باشند که فضا را تند کنند، بنا به مصلحت به حاشيه رانده خواهند شد.
«فضاي تند» را توضيح ميدهيد؟برخي هستند که بعد از 4 سال هنوز موضع خود را در خصوص اتفاقات سال 88 اعلام نکردهاند و بنا به دلايل نامعلومي به شفاف سازي در خصوص مسايل مهم رغبتي نشان نميدهند. خب! سوال اين است که آيا نظام ميتواند به چنين اشخاصي اعتماد کند که مطمئنا اين پرسش پاسخي جزء نه نميتواند داشته باشد.
البته آنها هم به مانند اصولگراها دچار چنددستگي و اختلافنظر شديد هستند که اجازه فعاليت منسجم را سلب کرده است. عدهاي هم هستند که دنبال تخريب نظام هستند و برخي هم اصرار به قانونگريزي دارند.