به نظر روان‌شناسان هيچ مرد يا زني نمي‌تواند بطور کامل از عدم تعادلي که منجر به نشانه‌هاي رواني عقده حقارت مي‌شود، فرار کند.

به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران اراک، ولي اين عدم تعادل گاه رسيدن به موفقيت‌هاي بزرگ را سبب مي‌شود. در واقع بعضي پيروزي‌ها را ممکن است نتوان بدون محرک قوي احساس حقارت بدست آورد.
تفاوت بين شخصي که از احساس طبيعي حقارت استفاده مثبت مي‌برد و از آن براي کسب موفقيت بيشتر بهره مي‌برد، با کسي که تسليم آن مي‌شود، فراوان است. اما از نقطه نظر علمي هم آن پيروزي خارق‌العاده و هم آن شکست و حالت منفي هر دو ، دو درجه مختلف از عقده حقارت است.چنين شخصي هنگام مواجهه با پيشامدهاي تازه ، کوشش دارد با آنها برخورد نکند يا وضع دفاعي بخود بگيرد و يا به نحوي موقعيت خود را عوض کند.
حتي ممکن است در اين راه مبالغه نموده وحالت دفع تهاجمي به خود بگيرد و اين وضع تهاجمي گاه به صورت مبالغه‌آميز درآمده و به احساس برتري مبدل مي‌شود. تفاوت بين يک شخص معمولي و کسي که مبتلا به عقده رواني حقارت يا برتري است ، در کوشش براي کسب قدرت است. اولي براي انجام بهتر کار و وظيفه‌اش و دومي قدرت را براي نمايش دادن شخصيت خود به مردم مي خواهد.
در احساس حقارت ، شخص را مي‌توان به سهولت به طرف پيشرفت‌ها و پيروزي‌ها راهنمايي کرد. ولي وقتي احساس حقارت به عقده حقارت تبديل شد، امکان هدايت و بهره برداري از آن از بين مي‌رود. احساس حقارت ممکن است هم اشخاص سالم و هم آنهايي که دچار عقده حقارت هستند را وادار به فعاليت کند، براي اشخاص سالم رسيدن به هدف ، احساس برتري بوجود مي‌آورد. ولي کسي که دچار عقده حقارت است، هرگز موفق نمي‌ شود و حتي با رسيدن به هدف‌هايش نمي‌تواند بر احساس ناتواني و بي‌کفايتي خود مسلط شود. /س

برچسب ها: شکست ، پیروزی ، حقارت
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.