به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از نشريه تايمز اسرائيل ؛ چاک هيگل وزير دفاع ايالات متحده در سال 2006 که بعنوان يکي از افسران ارشد از اسلام آباد، پايتخت پاکستان ديدار کرد طي سخناني نسبت به اقدام نظامي عليه تهران هشدار داد و اظهار داشت: گزينه نظامي در مورد ايران غير عملي بوده و نمي تواند نتايج مطلوب و پايداري ايجاد کند.
وزير دفاع آمريکا در نوامبر 2007 نيز در سخنراني خود در "انديشکده واشنگتن" با تاکيد بر سخنان پيشين خود در مورد حمله نظامي به ايران خاطر نشان کرد: بديهي است در برنامه اي که کاخ سفيد براي مذاکره با تهران در پيش مي گيرد "گزينه نظامي" جايي نخواهد داشت. هيگل اکنون نيز بعنوان وزير دفاع آمريکا همين ايده را بيان مي کند.
ريچارد کلارک ، يکي از مقامات سابق حوزه امنيت خارجي در کاخ سفيد در گفتگويي در اين باره مي گويد، بيش از 20 سال است که واشنگتن براي اجرا يا لغو " گزينه نظامي" عليه تهران تحقيق و بررسي انجام مي دهد. اکنون بايد بپذيريم که لغو آن بهترين گزينه خواهد بود چرا که مي دانيم اولين حرکت اين بازي در دست ماست اما اطلاعي از ادامه يا چگونگي پايان آن نداريم. توان نظامي ايران در حدي است که پيش بيني نتيجه جنگ براي مقامات آمريکايي را غير ممکن کرده است.
علاوه بر هيگل و کلارک ، شمار ديگري از مقامات آمريکايي نيز خواستار اجراي" ديپلماسي و مذاکره" در قبال برنامه هسته اي ايران بوده و هستند . طي سالهاي متمادي حاميان اين نظريه دچار تقليل يا تکثير شده اما هرگز تغيير نکرده اند.
سياستمداران کاخ سفيد بطور مستمر تهران را تهديد به حمله مي کنند تا بتوانند آن را به توقف برنامه هسته اي اش متقاعد سازند. جمله تکراري" همه گزينه ها روي ميز است" بارها و در شرايط مختلف از دهان مقامات آمريکايي شنيد شده اما حقيقت آن است که ايالات متحده هنوز نتوانسته خسارات هنگفتي که از دو جنگ افروزي خود در عراق و افغانستان متحمل شده ، جبران کند. با اين شرايط چطور مي تواند خود را درگير جنگ ديگري آن هم عليه کشور توانمندي نظير ايران کند.
نه تنها رهبران و سياستمداران آمريکايي بلکه کارشناسان استراتژيک ديگر کشورها نيز مخالف اظهارات مقامات اسرائيلي درباره تهديد آميز بودن حضور " ايران هسته اي " در منطقه خاورميانه هستند. هيگل در يکي از سخنراني هاي خود در سال 2007 خاطر نشان ميکند : در خاورميانه قرن بيست و يکم "ايران" يک کشور مهم ، تاثير گذار و قوي خواهد بود و بعنوان قدرتي برتر باقي مي ماند. اين يک واقعيت است و ايالات متحده نمي تواند آنرا تغيير دهد.
اين اظهارات اذعاني مستقيم به ناتواني غرب و اسرائيل براي متوقف ساختن روند پيشرفت نظامي ، علمي، هسته اي و سياسي ايران در منطقه و جهان به شمار مي رود . اين پيشرفت ها خبري تلخ براي دشمنان نظام جمهوري اسلامي است اما چاره اي جز پذيرش آن و يافتن راهکارهاي مسالمت آميز براي ادامه همکاري ها وجود ندارد.
در ادامه اين مقاله آمده است : اقدام نظامي عليه فعاليت هاي هسته اي ايران مي تواند حجم گسترده اي از اقدامات تلافي جويانه چه از سوي تهران و حاميان خاورميانه اش و چه از سوي ساير مخالفان سياستها و جنگ افروزهاي آمريکا و اسرائيل را به دنبال داشته باشد. آمريکا بخوبي مي داند که به محض شليک موشکي به سمت نيروگاههاي اتمي ايران صدها راکت به سوي ناوها و پايگاههاي خود در خليج فارس شليک خواهد شد. علاوه بر پاسخ کوبنده ايران، حاميان اين حکومت بخصوص حزب الله مي توانند بسياري از اهداف آمريکا و هم پيمانانش را در سراسر دنيا منهدم کنند.
تخريب حجم زيادي از ذخاير نفتي دنيا تنها بخشي از عواقب چنين تجاوزي به خاک ايران است. بديهي است اين سناريو ، بدترين گزينه اي خواهد بود که کابينه تل آويو يا دولت آمريکا مي توانند در قبال پروژه هسته اي ايران انتخاب کنند.
نويسنده در انتهاي گزارش خود مي نويسد، برخي از کارشناسان تجاوز جنگنده هاي رژيم صهيونيستي به خاک سوريه را در راستاي تلاش تل آويو در متقاعد کردن واشنگتن براي مؤثر بودن حمله نظامي به نيروگاههاي ايران مي دانند اما کاخ سفيد اين اقدام اسرائيل را فاکتور موفقي براي تحقق اهداف خود در خاورميانه نمي داند.
