گروهي از ظريفان شهر به در خانه بخيلي رفتند تا از او چيزي بگيرند، خواجه خبردار شد و به غلام خود گفت: بيرون برو و بگو که خواجه ديشب فوت کرده است. غلام بيرون آمد و پيام خواجه را رسانيد. آن ها گفتند: خواجه ولي نعمت ما بود و بر گردن ما حق بسيار دارد. منتظر مي مانيم که او را بيرون بياورند و برايش نماز ميت بخوانيم و او را به خاک بسپاريم.
لطايف الطوايف/مولانا فخرالدين
برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید