به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، نام و آوازه مرحوم میرزا محمد حسین نائینی عالم وارسته و مجاهد تشیع با نهضت مشروطیت عجین است، با اینکه سالها از رحلت این عالم ربانی میگذرد، اما همچنان اندیشههای سیاسی اسلامی این بزرگوار در تاریخ این مرز و بوم میدرخشد.
آیتالله محمدحسین نائینی که در سال 1240 شمسی (1277 قمری )در شهر نائین دیده به جهان گشود، در محیطی رشد که خانواده ایشان در اصفهان به بهرهمندی از خوبیها شهره عام و خاص و از جهت علم و دینداری زبانزد همگان بودند.
در همین محیط معنوی و فرهنگی بود که میرزا تحصیلات حوزوی را در زادگاه خویش گذراند تا اینکه در 27 سالگی به حوزه علمیه اصفهان مراجعت کرد و در این حوزه دروس عالی فقه، اصول، فلسفه و حکمت را از اساتید به نام اصفهان نظیر شیخ محمد باقر ایوانکی و جهانگیر خان قشقایی فرا گرفت.
عشق و علاقه به تحصیل میرزا را روانه عراق کرد، وی پس از زیارت نجف اشرف راهی حوزه سامرا شد و از حضور میرزا محمد حسن شیرازی کسب فیض کرد و مدت 9 سال از دانش سرشار استاد عالی مقام خویش بهره برد.
پس از رحلت میرزای شیرازی همراه با استاد خویش سید اسماعیل صدر به حوزه علمیه کربلا رفت، مدت اقامت او در کربلا 2 سال به طول انجامید و بعد از آن راهی حوزه علمیه نجف شد و در کنار تدریس در جلسه علمی آخوند خراسانی حضور مییافت.
مقام والای علمی، سیاسی و معنوی میرزای نائینی با تربیت شاگردانی نظیر سید محسن طباطبایی حکیم، سید جمالالدین گلپایگانی، سید محمد حجت کوهکمری، سید محمد هادی میلانی، میرزا هاشم آملی و سید محمدحسین طباطبایی بسیار آشکار و هویداست.
با این وجود با نیمنگاهی به کتاب «تنبیه الامة» آیتالله نایینی که در بحران انقلاب مشروطه در سال 1327 قمری به زبان فارسی نوشته شده است، میتوان به خوبی به اندیشههای سیاسی اسلامی ایشان دست یافت، زیرا میرزا در این کتاب حاکمیت اسلام ناب محمدی(ص) را با دلیل و برهان قاطع اثبات کرده و پرده از چهره حکومتهای استبداد برداشته است.
همچنین او تمام مناصب و شئون اعتباری امام معصوم(ع) را برای فقیه جامع الشرایط ثابت دانسته است، با این حال طبق نظر میرزا نائینی بدون شک علما شرعاً مسئول دستگاه حکومتی هستند و جلوگیری از بینظمی و بیعدالتی در جامعه از مسایل پر اهمیتی است که از وظایف و مسئولیتهای آنهاست و در غیبت امام عصر(عج) رهبری جامعه به عهده آنان است.
این نوع طرز تفکر سیاسی در رفتار و عمل میرزا به خوبی هویدا بود، زیرا واکنش آیتالله نائینی به انتخاب یک حاکم انگلیسی در عراق و دادن فتوا مبنی بر حرام بودن انتخاب فردی کافر برای حکومت بر مسلمانان، موجب تبعید ایشان به همراه آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی به ایران شد.
در آن زمان این دو مرجع بزرگوار مورد استقبال پرشور مردم مذهبی ایران و علما و روحانیون شهرهای مختلف مخصوصاً علمای قم قرار گرفتند، حدود یک سال بعد از این حادثه حاکم عراق مجبور به عذرخواهی شد و در نهایت این دو بزرگوار به حوزه علمیه نجف بازگشتند.
هر چند که پرداختن به تمام زوایای میرزا محمدحسین نائینی در این مجال نمیگنجد، اما در ادامه به شرح ماجرایی از زبان شاگرد ایشان آیتالله سید محمدحسینی همدانی میپردازیم که در آخرین روزهای زندگانی مرحوم نائینی کنار بسترش حضور داشته است.
«آقای نائینی بیماری تب داشتند، هر یکی دو ساعت تب میکردند و به حالت بیهوشی میرفتند، ساعت 3 از شب گذشته بود، من گفتم اگر آقا بلند شوند، ببینند ساعت 3 از شب گذشته است، ناراحت میشوند که چرا ایشان را برای نماز بیدار نکردهایم و دوباره حال ایشان منقلب خواهد شد، به این جهت چهار - پنج عدد ساعت که آنجا بود، همه را به عقب برگرداندیم و روی ساعت یک از نیمه شب تنظیم کردیم، وقتی مرحوم آیتالله نائینی بعد از چند ساعت بیحالی و حالت غشوه به حال آمدند، نگاهی به آسمان کردند و با عجله فرمودند، ساعت سه است، چرا برای نماز (نماز شب و تهجد) بیدار نکردید؟
بسیار ناراحت شدند، من عرض کردم: آقا! ساعت 3 نیست، ساعت یک است، ایشان فرمودند: نه! من چند ساعت تنظیم شده را خدمت ایشان نشان دادم... ایشان نگاه کردند و با ناراحتی فرمودند: من از وضع آسمان و ستارهها میفهمم که ساعت 3 از شب گذشته است، همان جا با آن حال برای ایشان ظرف آب آوردیم، وضو گرفتند و با حالت نشسته مشغول نماز شدند».
سرانجام این عالم ربانی و مجاهد فی سبیل الله پس از عمری تلاش و خدمت در پرورش شاگردان گرانمایه و تعالی اسلامی و مسلمین در 26 جمادی الاولی سال 1355 قمری ندای حق را لبیک گفت و به جوار رحمت ایزدی پیوست و پیکر مطهر او در کنار حرم مطهر حضرت علی(ع) به خاک سپرده شد.