طبق آمار، مرسدسبنز سال 2011 میلادی توانست 106.5 میلیارد یورو درآمد داشته باشد که از این رقم 5.6 میلیارد یوروی آن، سود خالص بود..
اساساً پیش از آنکه خبری از تولید پیکان در ایران باشد، ایرانناسیونال سابق اتوبوس 302 و شرکت خاور کامیون مرسدسبنز را تولید میکردند.
مرسدسبنز پیش از انقلاب ، 30 درصد از سهام موتور سازی تبریز «ایدم» را میخرد. به این طریق قصد داشت با تولیدات ایران بازار قاره آسیا و بخشی از آفریقا را تامین کند.
برخلاف تصور، اولین خودرویی که به ایران وارد شد، یک بنز 170 نبود. در حقیقت خیلی پیش از تولید این خودرو مظفرالدین شاه در سال 179 طی یکی از سفرهای خود دو دستگاه سواری رنو را با خود به ایران آورده بود. اطلاعات دقیقی درباره چگونگی حضور و واردات اولین مرسدسبنز به بازار ایران در دست نیست ولی گفته میشود نخستین دیدار ایرانیها با تولیدات این شرکت، حدود سالهای 1320 با نسل اول W15 موسوم به 170 آن هم در حد سه چهار دستگاه مخصوص دربار قاجار باشد.
به طور حتم اولین واردات انبوه مربوط به اتوبوسهای بود که سال 1332 وارد شده بودند. بعد از آن در دوره پهلوی اول، اینطور به نظر میرسد که سری جدیدتر W136 موسوم به 170V بیش از پیش مورد توجه دربار، ثروتمندان و افراد متمول جامعه قرار گرفت. نسخههای لیموزین و کروک این خودرو به عنوان نماد لوکسگرایی غربی شناخته میشد.
اواخر دهه 30 و شاید اوایل دهه 40 میلادی تحولیدر دنیای رابطه بنز و ایران شکل گرفت. چندین دستگاه از مدلهایPonton با کد W120 و W121 با نامهای معروف 180 و 190 وارد ایران شد. این سری از خودروها به دلیل امکانات خاص چون رادیو و صندلی چرم، بیاندازه با اقبال مشتری مواجه شد. مرسدسبنزهای 180 و 190 جزو قویترین مدلهای چهار درب خانوادگی این شرکت محسوب میشدند.
کمی
بعد در سالهای 1344 به بعد تقریباً همزمان با بازارهای جهانی، عرضه نسخه W110 معروف بهFintailدر ایران نیز
آغاز شد. مدلهای 190، 200 و 230 در این ایام پا به خاک ایران گذاشتند. فروش این
خودروها فراتر از پیشبینیها بود.
به
موازات عرضه این سری، بازرگانان ایرانی واردات مدلهای فوق لوکس W111 را نیز آغاز کردند. این
خودرو در زمره نخستین تولیدات Sکلاس مرسدسبنز
قرار میگیرد. 230S و 230SE در این دوره آمدند و ماندند.
در
دهه 40 شمسی، ایرانیهایی با درآمد اندک شاید سراغ رنو و ولوو میرفتند. وضعیت
مالیاشان که بهتر بود خودروهای آمریکایی چون شورولت، کادیلاک و فورد را میخریدند.
خواص نیز فقط سراغ مرسدس میروند.
بعد از فینتیل، دوران طلایی W115 آغاز شد. در اواخر دهه 40 بود که سیل 230ها و 240ها و 280ها روانه ایران شد. از تهران تا شهرستان. شهرت این خودرو به طرز باورنکردنی در حال شیوع بود. بسیاری از افراد معمولی جامعه نیز نخستین بنزی که خریدند این مدل بود.
در همین سالها اگر کسی وضعیت مالی بهتری داشت، سراغ گزینهای چون W108 میرفت. یک لوکس واقعی. نسخه مشهور 300SL با آن کیفیت مثالزدنیاش در این تاریخ وارد بازار شد.
با شروع دهه 50 شمسی، مرسدس دیگر یکهتاز کلیه بازارهای جهانی بود. اگرچه در آن ایام جنرال موتورز آمریکا بزرگترین خودروساز دنیا بود ولی ستاره نقرهای آلمان اعتباری بینظیر برای خودش دست و پا کرده بود. 280E، 230CE، 240D و سری کمیاب 280TE در این تاریخ به بازار متوسط ایران عرضه شد. در آن سو نسخههای لوکس W116 با نامهای معروفی چون 280SE، 350SE و نمونه رویایی 450SEL نیز زیر پای خواص دیده شد. بد نیست بدانید مرسدسبنز در دهه 70 میلادی از ترمزهای ABS برای خودروهایش استفاده میکرد.
تردیدی نیست که آغازگر دوران مدرن بنز، W124 یا اولین تولیدات کلاس E بود. مرسدسبنز در دهه 80 میلادی از سیستم 4WD (چهار چرخ متحرک) یا همان دو دیفرانسیل براس Eکلاسهای سری 4Maticبهره میبرد.
بعد از انقلاب شرایط برای خرید مدلهای لوکس چندان محیا نبود ولی با خروج محصولات آمریکایی از بازار ایران، شرایط برای اروپاییها محیا شد. کم اینکه در دوره جنگ بازار خودروهای ژاپنی و کرهای نیز قدری قوت گرفته بود.
با شروع دهه 90 میلادی، در دورهای که Eکلاسهای 91 و 92 با بهترین کیفیت و امکانات تولید میشدند، کسی رغبتی به خرید آن نداشت. مردم ترجیح میدادند از انواع اوپل کورساها، فولکس گلفها بهره ببرند تا زیر هزینههای کمرشکن نگهداری چیزی چون بنز قرار بگیرند.
روند رو به رشد واردات بنز در سالهای دهه 70، روندی مستقیم را در پی گرفت. مشتری ستاره نقرهای کم شد و فقط آنها که از قدیم بنزسوار بودند و پولش را داشتند سراغش میرفتند.
با بهبود شرایط اقتصادی، مرسدسبنز بر آن شد تا رابطهاش را با بازار پرسود ایران از سر بگیرد. سال 1380 مذاکرات اولیه آغاز شد و سرانجام در سال 1381 شرکت ستاره ایران به نمایندگی از دایلمر (مالک برند بنز) در ایران فعالیت خود را شروع کرد.
در سال 1385 ایران خودروییها توسط زیرمجموعهاشان تاپ خودرو، حتی تولید Eکلاس را نیز در برنامه قرار دادند.
تاپ
خودرو ساخت و عرضه دیگر مدلهای این شرکت مانند کامیون، مینیبوس، آمبولانس و
خودروی آتشنشانی را نیز در برنامه داشت. آمار نشان میدهد هر خودروی مرسدسبنز Eکلاس در ایران تولید میشد، شامل هزار و ۷۴۴ قطعه منفصله وارد کشور میشد. آن زمان قیمت خودروهای مرسدسبنز Eکلاس بین ۶۰ تا ۱۷۰هزار یورو اعلام شد.
پس
از آنکه ایرانخودرو خط تولید مرسدسبنز
Eکلاس
را جمع کرد، تولید RD و بعدها با اسم
دیگرشRoaرا روی همان
تجهیزات ادامه داد. این بدان معنا بود که نه ایرانخودرو و نه مرسدسبنز برنامهای
برای همکاری مجدد ندارند.
از آن ایام به بعد عرضه رسمی مرسدسبنز متوقف شد ولی نمایشگاهداران و واردکنندگان، جدیدترین محصولات این شرکت را با قیمتهایی کنترلنشده و کهکشانی به بازار عرضه کردند. مشتری مرسدسبنز محدود به افرادی شد که از نظر طبقه اجتماعی غیر قابل مقایسه بودند.
شرکت
بنز در ادامه سهام ستاره ایران را در مقابل حدود یک میلیون دلار به ایران خودرو می
فروشد و با این کار تولید سواری بنز در ایران رو به خاموشی میرود. سپس، تولید کامیونهایی
با ظرفیت بیشتر از 20 تن و سه محور در ایران متوقف میشود.
اواسط
سال جاری بود که عنان قیمتگذاری خودرو از دست همه در رفت. از پراید گرفته تا
مازراتی. بحران نرخ ارز در تابستان، معضل را دوچندان کرد. دلار، به سختی به دست
مشتری واقعیاش میرسید ولی واردکننده با ارز دولتی خودرو میخرید ولی با ارز آزاد
آن را در بازار میفروخت. از سویی دیگر انتقادات نسبت به لوکسگرایی و اشرافیت
ناگهانی عدهای از مردم، بالا گرفته بود. انواع پورشهها و بنزها و مازراتیها در
حالی میآمدند و میرفتند که قیمت خودرویی مثل پراید روز به روز افزایش مییافت.
تا اینکه سرانجام در دی ماه سال جاری قانون ممنوعیت واردات خودروهای خارجی با حجم
موتور بالای 2500 سیسی ضمانت اجرایی گرفت.