به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ، پس از گذشت بیش از یک سال از انتقال اولین گروه از اعضای منافقین از پادگان اشرف به لیبرتی و تلاشهای زیاد سازمان ملل برای جلب موافقت کشورهای پناهنده پذیر به منظور پذیرش تعدادی از اعضای این گروهک، کشور آلبانی با پذیرش 210 نفر از اعضای منافقین تحت عنوان پناهنده موافقت کرد.
هر چند پیش از این نیز زمزمههایی غیر رسمی مبنی بر پذیرش تعدادی محدود از اعضای این گروهک از سوی برخی از کشورها شنیده شده بود، اما این اولین اعلام رسمی برای انتقال 210 نفر از اعضای این گروه است که البته رقم مناسبی هم در پذیرش پناهنده محسوب میشود و این اقدام در صورت وقوع میتواند شروعی برای خروج منافقین از عراق نیز باشد.
اما رفتارها و موضعگیریهای سرکردگان منافقین در قبال این موضوع کاملاً بر خلاف خواست و سر و صداهایی است که پیش از این از خود بروز داده و طی آن خواستار رسیدگی به وضعیت اعضای خود در کمپ لیبرتی بودند.
سرکردگان منافقین در اولین اقدام همه توجه و تمرکز رسانهای خود را صرف این موضوع کردند که نقش سازمان ملل را در اعلام موافقت دولت آلبانی کمرنگ نشان داده و این موضوع را حاصل رایزنیهای عوامل و عناصر خود در اروپا معرفی کنند. هر چند که اساساً منافقین به عنوان یک فرقه از هیچ جایگاه بینالمللی برای رایزنیهای دیپلماتیک با سران کشورها برخوردار نیستند و قطعاً این اتفاق حاصل فراخوانهای سازمان ملل برای حل موضوع اخراج اعضای این گروهک از عراق انجام گرفته، اما سرکردگان این گروهک قصد دارند از این طریق تسلط خود بر سرنوشت اعضای حاضر در عراق را اثبات کنند و در نهایت بتوانند در جایگاه تصمیمگیری برای هر اقدامی در قبال اعضای خود قرار بگیرند که به لحاظ قوانین بینالمللی نه تنها پذیرفته نیست بلکه تلاشها برای حل مشکل اخراج از عراق را پیچیدهتر میکند، زیرا که اولاً بر همه طرفین این دعوا و حتی نماینده سازمان ملل در عراق اثبات شده که سرکردگان منافقین هیچ تمایلی به خروج از عراق و لااقل پناهندگی در چند کشور مختلف را که باعث از هم پاشیدگی کامل تشکیلات میشود ندارند؛ ثانیاً اگر این سازمان همچنان بخواهد مانند یک تشکیلات فرقهای عمل و برای اعضای خود تصمیمگیری کند همان یک فرصت برای پذیرش پناهندگی را نیز از اعضای خود گرفته است. زیرا مسئله اساسی که تا بحال مانع پیش قدم شدن کشورها برای پذیرش اعضای این گروه به عنوان پناهنده شده است همان زندگی تشکیلاتی و فرقهای منافقین است که اروپاییها به شدت از آن پرهیز دارند و این مسئله را مخل امنیت ملی خود میدانند.
به هر حال سخنگوی منافقین طی مصاحبهای با خبرگزاری آسوشیتدپرس مخالفت این گروهک را با انتقال به آلبانی اعلام و دلایلی واهی همچون عدم تضمین امنیت سایر اعضا را بیان کرد، اما به راستی چرا سرکردگان منافقین اینقدر از خروج اعضای خود از عراق وحشت دارند؟ این مسئله حتی در مراحل ثبت نام نوبت پناهندگی 2 هزار نفر از اعضای این گروهک نیز خود را نشان داد. در آن زمان نیز سرکردگان منافقین به شدت مخالف انجام مصاحبه به صورت انفرادی با اعضا بودند و به گفته تازه جدا شدههای این گروه، حتی جوابهای اعضا به سوالات نمایندگان کمیساریای عالی پناهندگان را نیز از قبل تعیین میکردند و حتی مانع انجام مصاحبه با اعضای زاویهداری میشدند که از قبل در خصوص تمایل شدید آنها به جدایی از گروهک اطمینان داشتند.
در پاسخ باید اشاره کرد که سرکردگان منافقین به خوبی میدانند که انتقال تعدادی از اعضای این گروه به کشوری دیگر به منزله پراکندگی اعضا است و این اتفاق اگر به هر نحوی صورت بگیرد مساوی با از بین رفتن تشکیلات خواهد بود. زیرا آنچه در صحبتهای جداشدههای این گروهک مشهود است تمایل بیش از نیمی از اعضای حاضر در لیبرتی به جدایی از تشکیلات و زندگی اسفبار در این گروه است.
همین موضوع سبب شده که روز به روز بر میزان تدابیر حفاظتی و امنیتی منافقین افزوده شود تا از فرارهای بیشتر جلوگیری شود. به همین دلایل که گفته شد، در مصاحبه سخنگوی منافقین و همچنین بیانیههای دیگر این گروهک نیز به خوبی مشاهده میشود که آنها خواستار انتقال اعضا به صورت دسته جمعی به کشوری ثالث هستند و بر حفظ بالاجبار تشکیلات خود اصرار دارند.
اما موضوع دیگر اساس زندگی در اروپا است که دیگر با شرایط زندگی در بیایانهای عراق تفاوت اساسی دارد. اول از همه همانطور که گفته شد اروپاییها مخالف شدید ظهور و بروز فرقهگرایی هستند و با این موضوع به مثابه تهدیدی برای امنیت ملی خود برخورد میکنند و دیگر اینکه سرکردگان این گروهک دیگر توانایی حبس اعضای خود در محیط ایزوله را در کشورهای اروپایی به خاطر ترس از محکومیت به نقض حقوق بشر ندارند. این دو نکته مانع ادامه زندگی تشکیلاتی منافقین در اروپا به همان شیوه زندگی در بیایانهای عراق میشود که قطعاً مساوی با فروپاشی تشکیلات است.
با توجه به نکات گفته شده سرکردگان منافقین در اقدامی ضد بشری همه سعی خود را بر باقیماندن اعضا در عراق قرار دادهاند و قربانی کردن نیروهای خود را گزینهای بهتر در مقابل با از دست دادن تشکیلات میدانند.