به گزارش
خبرنگار حقوقي قضايي باشگاه خبرنگاران، مساله "برابری یا نابرابری دیه زن و مرد مسلمان" یکی از مسایل بحث برانگیزی است که امروزه درجوامع بشری مورد توجه قرار گرفته است، بر اساس فتوای مشهور فقهاء دیه زن نصف دیه مرد است و دیه غیرمسلمان را نیز کمتر از دیه مسلمان میدانند. (گرچه در مقدار آن میان فقهای شیعه و اهل سنت اختلاف است) ودر جراحات بر این باورند که زن و مرد تا یک سوم دیه برابرند و بیش از آن دیه زن نصف میشود.
معنی لغوی و اصطلاحی دیهدیه مفرد دیات است، دیه از ریشه « ودی» به معنای راندن و رد کردن است، دیه مصدر است و در اصل « ودی» بوده که واو آنرا حذف کرده ودرعوض « ه» به آخرآن افزوده اند. درمبانی تکمله المنهاج آمده است: دیه مالی است که درصورت وقوع جنایت برنفس و یا اعضای بدن ویا ایراد جرح باید ادا شود. دکترگرجی درکتاب دیات خود (که طرح پژوهشی اجراشده بوسیله او و همکارانش بوده است) مینویسد دیه مالی است که پرداخت آن به سبب قتل و یا جنایت بر نفس ویا عضو برعهدهء جانی و یا قائم مقام اومی باشد و باید آنرا به مجنی علیه ویاولی او ادا کند.
ماده ۱۵ قانون مجازات اسلامی درتعریف دیه میگوید: دیه مالی است که از طرف شارع برای جنایت تعیین شده است. ماده ۲۹۴ همین قانون درتکمیل این تعریف گفته است: دیه مالی است کـه بـه سبب جنایت بر نفس یا عضو به مجنی علیه یا به ولی یا اولیای دم داده میشود.
همچنين نظرات مقام معظم رهبری پیرامون دیه بدين شرح است كه "اسلام هیچ فرقی بین زن و مرد نمی بیند.جنسیت زن و مرد،کوچکترین تأثیری ندارد،... نه در جوهر انسانیت آنها تفاوت و اختلافی وجود دارد، نه در حقوق اساسی آنها هیچ گونه اختلاف و تفاوتی هست ،او هم آزاد است، این هم آزاد است، او هم حق انتخاب دارد، این هم حق انتخاب دارد، او هم تکلیف دارد، این هم تکلیف دارد، او هم میتواند درجات عالی انسانی را طی کند، این هم میتواند طی کند، او هم حق فرا گرفتن علم را دارد، این هم حق فراگرفتن علم را دارد، تکالیف الهی که فرصتهای عروج انسانند و به وسیله این تکالیف است که انسان میتواند عروج پیدا کند، هم بر او، هم براین واجب است، همه اینها بدون هیچ گونه تفاوتی، در مقابل زن و مرد یکسان گشوده است، لذا شما ملاحظه میکنید که قرآن در موارد زیاد، زن و مرد را با هم می آورد.
همچنين در كلامالله مجيد آمده كه (ان المسلمین والمسلمات والمؤمنین والمؤمنات والقانتین والقانتات والصادقین والصادقات والصابرین والصابرات والخاشعین والخاشعات والمتصدقین والمتصدقات والصائمین والصائمات والمحافظین فروجهم والحافظات والذاکرین الله کثیراً والذاکرات اعدالله لهم مغفره و اجرا عظیماٌ)همانا خداوند برای مردان و زنان مسلمان ،مردان و زنان مؤمن، مردان و زنان مطیع امر الهی، مردان و زنان راستگو، مردان و زنان شکیبا، مردان و زنان متواضع، مردان و زنان انفاقگر، مردان و زنان روزه دار، مردان و زنان مسلط بر امیال جنسی و مردان و زنانی که پیوسته مشغول به اذکار الهی هستند، برای همه ی اینها آمرزش و پاداشی والا و ارزشمند آماده فرموده است .اینجا مردها نمیتوانند بگویند که ما این امتیاز یا این ترجیح را داریم، یا زن بگوید که چرا به مرد این ترجیح داده شده است، نخیر. در همه اینها زن و مرد یکسان مورد ملاحظه الهی قرار میگیرند.
یا حتی در مواردی شما میبیند خدای متعال برای این که نمادی در مقابل چشم بشر قرار بدهد، یک زن را انتخاب میکند، این معنا دارد. در مقابل آن مردم جاهلی که خیال می کردند بین زن و مرد فرقی هست، قرآن میگوید: ( و ضرب الله مثلا للذین امنوا امراه فرعون) زن فرعون را به عنوان نمونه مؤمنان مثال میزند.
میتوانست حضرت موسی را مثال بزند، اما زن فرعون را مثال میزند (اذا قالت رب ابن لی عندک بیتا فی الجنه) هنگامی که گفت: پروردگارا نزد خود در بهشت خانهای بنا کن. در طرف بدی هم همین طور است: ( و ضرب الله مثلا للذین کفروا امراه لوط ) زن نوح و زن لوط را به عنوان نمونههای بدی مثال میزند، یعنی در میدانهای انسانی و تکامل و تعالی از طرف عروج و سقوط از طرف تکالیف و حقوق هیچ تفاوتی بین زن و مرد نیست اینها دو موجود انسانی هستند.
منظر دوم نگاه به دو جنس از دیدگاه واقعیتهای دو جنس است. برای این دو جنس واقعیتهایی وجود دارد، مثلا شیر دادن به بچه یک تکلیف بر دوش زن است، یا فرض بفرمایید حضانت کودک یک تکلیف و یک حق است، هم تکلیف است هم به یک معنا حق است- که مربوط به زن است. یا مثلا نانآوری خانواده یک تکلیف بر دوش مرد است، زن اگر همه ثروت دنیا را هم داشته باشد، وظیفه ندارد که مخارج خانه و هزینههای زندگی را از جیب خودش بدهد، مرد باید این کار را بکند.
اینها ناشی از واقعیتهای دو جنس است، یعنی خدای متعال این دو جنس را برای مصالحشان، برای بقای نسل برای آبادانی این عالم، برای اداره صحیح عالم طبیعت به دو گونه مختلف جسمانی و احساسی آفریده است. یکی از چیزهایی که عامل تفاوت زن و مرد است، مسئله مال و اقتصاد است که در جاهایی این تاثیر میگذارد اما در مسئله قصاص دو چیز وجود دارد: اول جان در مقابل جان است.
در این جا بین این دو جنس هیچ تفاوتی وجود ندارد زن مرد را بکشد باید قصاص بشوند، هرگز گفته نمیشود که اگر مرد زن را کشت، حکمش چنین است، اگر زن مرد را کشت حکمش چنان است، نخیر هر دو حکمشان قصاص است و باید قصاص بشوند، یعنی از دیدگاه اهمیت نفس (من قتل نفسا...فکانما قتل الناس جمیعا ) کسی که فردی را به قتل برساند، پس مانند آن است که همه مردم را کشته است.
هیچ فرقی بین زن و مرد نیست. اما از جنبه مالی بین زن و مرد اختلاف وجود دارد، چون برای مرد یک امتیاز مالی قرار داده شده است، این امتیاز مالی که برای مرد قرار داده شده، در مقابل تکلیف مالی ای است که بر دوش مرد وجود دارد، نه در امر خانواده بلکه چون تولید مال و ثروت عمدتاً به وسیله مرد انجام میگیرد، این ربطی به ارزش انسانی ندارد. آدمها متناسب با کار انتخاب میشوند. مرد برای ورود در میدانهای اقتصادی و مالی است، نه این که زن حق ندارد، چرا ولی زن گرفتاری دارد، زن زایمان دارد، شیر دادن دارد، ظرافت جسمانی دارد، ظرافت احساسی دارد، اینها در ناحیه مالی و اقتصادی و فعالیتهای مربوط به اینها، برای زن محدودیتهایی را ایجاد میکند، اما مرد این محدودیتها را ندارد، اصلاً برای این است که بار مسائل اقتصادی را بر دوش بکشد.
بنابراین در امر دیه، بین دیه مرد و زن تفاوت وجود دارد، اما نه به خاطر این که قیمت مرد بیشتر از زن است، نه، قصاص در مورد همه هست – نفس در مقابل نفس – اما چون در میدان مسائل مالی، مرد عمدتاً فعال و منشا مال و ثروت تولید است، دیه او با زن متفاوت است.البته همه اینها مبنی بر غلبه است، والا ممکن است زنی هم خلاف این قاعده پیدا بشود. در زمان ما و درگذشته هم بوده، اما این ها موارد غالبی نیست. احکام عمومی بر اساس موارد نادر وضع نمیشود بر اساس غلبه و موارد غالب وضع می شود. بنابراین از لحاظ جنبه انسانی قضیه- که ارزش نفس است- زن و مرد یکسانند، اما از جهت مالی و مادی- که به نقش عمومی مرد در زمینه تولید ثروت مربوط می شود- اینها با هم متفاوتند."
باتوجه به موارد فوق میتوان گفت بطور کلی اسلام نسبت به زن و مرد و همه خلایق یک دید واقعبینانه و متکی بر فطرت و طبیعت و نیازهای حقیقی دارد و از آیات قرآن استفاده میشود که سخنان و احکام خداوند حق و عادلانه است و نسبت به بندگان در تکوین و تشریع ظلم نکرده است: (و ما ربک بظلام للعبید) و پروردگارت هرگز به بندگان ستم نمیکند.
اساسا مقررات قصاص و دیه زن و مرد در نظام حقوق اسلامی با دیگر مقررات موجود در این نظام ارتباط نزدیک دارد و مانند تکههای یک پازل یکدیگر را کامل میکنند و تغییر برخی از این مقررات موجب ناهماهنگی در این نظام حقوقی میشود. زیرا در نظام حقوقی اسلام مسؤلیت اقتصادی خانواده به عهده مرد است و مشروط نمودن قصاص در برابر زن به پرداخت نصف دیه مرد یا تعیین دیه زن به میزان نصف دیه مرد در ارتباط کامل با این مسئله است.
از این رو تاثیر زمان و مکان در این حکم و تغییر آن، مستلزم تغییر و تحول در سایر حقوق و وظایف زن و مرد است، از جمله این که زن نیز بسان مرد موظف به کار کردن برای تامین هزینه زندگی مشترک باشد، زن در هنگام ازدواج مهریه نگیرد و ... این تغییر و تحول را اکثریت قریب به اتفاق زنان مسلمان نمیپسندند و شارع مقدس نیز آن را نمیپذیرد. زیرا تکالیف سنگینی بر زن تحمیل میشود و این با دیدگاه اسلام نسبت به خانواده و جامعه ناسازگار است. اسلام منع نمیکند که اگر زنی توان و تمایل داشت در فعالیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شرکت کند، یا در تامین هزینه زندگی مشترک به همسرش یاری رساند، لیکن این بر او واجب نمینماید تا مبادا به نظام خانوادگی و اجتماعی خللی وارد شود. بر این بنیاد حکم قصاص و دیه زن و مرد در اثر تغییر دیدگاهها، حضور پررنگ زنان در عرصههای مختلف اجتماعی و مشارکت داوطلبانه آنان در تامین هزینه زندگی مشترک تغییر نمیپذیرد.
ديه زن و مرد در اصل برابر استمحمد رسولي در گفتگو با
باشگاه خبرنگاران، درباره برابري ديه زن و مرد اظهار داشت: در اصل ديه زن و مرد با هم برابر بوده است چراكه كرامت و ارزشهاي اين دو با هم يكسان است. اين حقوقدان و پژوهشگر گفت: با اين وجود قانونگذاري بايد راهكاري را براي محدوديت در نظر گرفته، به وجود آورد.
حقوقدان با تاكيد بر حدود، قصاص و ديات در لايحه جديد مجازات اسلامي، خاطرنشان كرد: در قانون فعلي تنها راهكاري كه ميتوان كسري ديه زنان را در قانون ايجاد كرد بهرهگيري از نوآوريهايي نظير تامين آن از طريق صندوق تامين خسارتهاي بدني بيمه مركزي است.
باید شیوهای برای برابری دریافت دیه زن و مرد تنظیم کنیم، نه تساوی آن
نعمت احمدی، حقوقدان با بیان اینکه «دیه یک اصل شرعی است» اظهار کرد: برابر قانون اساسی، قوانین در کشور ما نباید مخالف اسلام باشد و شورای نگهبان هم برابری دیه زن و مرد را تایید نمیکند زیرا وظیفه شورای نگهبان حفظ و حراست از دین و جلوگیری از تصویب قوانین مغایر و مخالف اسلام است، لذا مطرح شدن تساوی دیه زنان و مردان در جامعه درست نیست.
این حقوقدان با طرح این سوال که چرا باید در زمینه پرداخت دیه، با شورای نگهبان درگیر شویم؟ تصریح کرد: همانطور که برابر اصل سوم قانون اساسی و دیگر اصول این قانون از حقوق زنان حمایت شده است و اصل بر برابری انسانها در برخورداری از حقوق یکسان است لذا ضروری است که صندوقی را به پرداخت دیه زنان اختصاص دهیم و با قراردادن سنواتی در این صندوق، مابه التفاوت دیه آنان را پرداخت کنیم.
انتهاي پيام/