سرزمین لرستان در جنوب غربی ایران از اواخر دوره پلاستوسن (دوران چهارم زمین شناسی) دارای شرایط اقلیمی سازگاری بوده است.

به گزارش گروه استان هاي باشگاه خبرنگاران ، وجود آب سرشار، غذای کافی و سوخت فراوان را می توان از مهمترین عوامل استقرار بشر در این خطه برشمرد. از دوره های دور نشانه هایی از استقرار گروههای انسانی که به برکت این مواهب زندگی ساز پدید آمده اند، در کرانه رودها، در پناهگاهها، یا در غارهای طبیعی لرستان کشف و مورد مطالعه قرار گرفته اند.

 در اين گزارش آمده است : قدیمی ترین آثار زندگی گروههای پراکنده انسانی در لرستان،  در محلی به نام ((پَلّْ باریک)) در کرانه  رودخانه سیمره به دست آمده است. قدمت این شواهد را بعضی پژوهشگران دوره آشولین (حدود 800000 سال ق تا یکصد هزار سال ق) و برخی قبل از آشولین تعیین کرده اند. در دوره های بعد از فرهنگ آشولین نیز در غارها و پناهگاههای هُمیان، میرملاث، کنجی، گرارجنه، یافته، اشکفت قمری، پاسنگر و ... آثار و شواهدی از استقرار انسان، که مدتی طولانی از دوره ((شکار و گردآوری خوراک)) را در برمی گیرد بدست آمده است.

قدیمی ترین نقاط مسکونی لرستا (غارها و پناهگاهها)

بر اساس اين گزارش : همیان یک و همیان دو - این دو غار (پناهگاه) مسکون و منقوش مجاور هم واقع شده و در محلی به نام ((چالگه شَلَهْ)) در یکی از دره های رشته کوه شمال کوهدشت بنام ((سَرسورن)) قرار گرفته اند. پژوهشگران سابقه سکونت و ابزار غار همیان یک را به قدیمی ترین دوره موسترین (حدود 100000 تا چهل هزار سال ق) نسبت می دهند، بر اساس بررسیهای انجام شده غار همیان دو نیز ادامه فرهنگ همیان یک شناخته شده است. در غار همیان دو علاوه بر ابزار و شواهد سکونت، نقاشیهایی از ادوار بعد بر بدنه غار شناسایی و مطالعه شده است، این نقاشیها به گروههای انسانی 17 تا 15 هزار سال پیش نسبت داده شده اند.

لازم به ذکر است : غار میرملاث- این غار مسکون و منقوش در تنگه ای به همین نام در شمال غرب کوهدشت قرار دارد. تعدادی از نقاشیهای بدنه غار و برخی آثار به دست آمده از آن قدیمی تر از دوره نئولتیک (حدود 16000 سال تا 11000 سال ق) تشخیص داده شده و پاره ای دیگر از تصاویر و شواهد آنرا به دوره نئولتیک (حدود 10500 سال تا هزار ششم ق.م) مربوط می دانند.

شايان ذکر است : علاوه بر نقاط باستانی فوق، شواهدی در غارهای پنجگانه دره خرم آباد از همین دوره کشف و مورد مطالعه قرار گرفته است. این اماکن باستانی در کوهپایه های غربی و جنوبی دره واقع شده و به فاصله های نزدیکی از تپه و قلعه فلک الافلاک قرار دارند.

غارهای پنجگانه دره خرم آباد

گفتني است : غار کنجی-  این غار در جنوب شرقی دره خرم آباد قرار دارد. ابزار به دست آمده از آن به قدیمی ترین مرحله از دوره شکار و گردآوری خوراک یعنی موسترین تعلق دارد. غار کنجی را یکی از اقامتگاه های اصلی این دوره به شمار آورده اند و شواهد آن از سکونتی دامنه دار و مداوم در زاگرس حکایت می نماید.

اين گزارش مي افزايد : پناهگاه سنگی گرارجنه - این غار در جنوب شهر و دره خرم آباد واقع شده است. ابزار بدست آمده از این پناهگاه به دو دوره متوالی فرهنگی یعنی ((موسترین)) و ((برادوستین)) تعلق دارد. مطالعه شواهد به دست آمده از آن نوعی تکامل ابزار و توالی فرهنگی را نشان داده است. این پدیده مطالعاتی به لحاظ شناخت استمرار ابزارسازی در زاگرس از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است.

ياد آور مي شود : غار قمری - این غار یکی دیگر از محلهای باستانی است و در غرب شهر خرم آباد قرار گرفته است. بر اساس شواهد و ابزار مطالعه شده، این غار نیز در دوره موسترین مورد سکونت بشر قرار گرفته است.

 در اين گزارش آمده است : غار یافته - این غار در دامنه جنوب غربی قله مرتفع یافته و 7 کیلومتری جنوب غربی شهر خرم آباد قرار دارد. ابزار به دست آمده از این غار متعلق به دوره برادوستین (حدود 38000 سال تا 200000 سال ق) است، ولی چند نوع از ابزار آن متعلق به اواخر دوره موسترین می باشد. این ابزار بهترین نشانه های تحول ابزار سازی اواخر موسترین و اوایل دوره بعد یعنی برادوستین می باشد. وجود این ابزار از دو دوره فرهنگی از ارزنده ترین شاخص های شناسایی روند تکاملی ابزار سازی در دو مرحله زندگی انسان در دره خرم آباد است. اهمیت فوق العاده این غار از نظر شناخت استمرار فرهنگهای زاگرس همپایه شواهد غار ((گرارجنه)) می باشد. ابزار هر دو غار چگونگی پیوستگی ابزار سازی را در مراحل مختلف نشان می دهد.

شايان ذکر است : پناهگاه سنگی پاسنگر- این غار یا پناهگاه سنگی در جنوب غربی دره خرم آباد قرار دارد. ابزار به دست آمده از این مکان باستانی به دو دوره فرهنگی ((برادوستین)) و ((زارزین)) تعلق دارد. مطالعه ابزار پناهگاه پاسنگر به لحاظ شناخت تحول تکنولوژی در دو برهه از تاریخ زندگی بشر در زاگرس بسیار مهم و ارزشمند است. به علاوه این مطالعات نشان داده است که سازندگان میکرولیت ها در این زمان یک نوع تکنولوژی تازه را با مهارت و استادی تمام آغاز کرده اند که بعدها به تیغه های کوچک و بسیار ماهرانه در (((دوره تولید غذا)) منجر شده است.

بنابراین، مطالعه ابزار این پناهگاه، علاوه بر وجوه ارزشمند فوق از نظر شناخت تکنیک ساخت ابزار و اثبات پیوند زیستی در پایان دوره زارزی (پایان دوره شکار و گردآوری که احتمالا با ذخیره مواد غذایی مخصوصا دانه های خوراکی نیز همراه بوده است) و مراحل تکاملی این ابزار در دوره بعدی که ((تولید غذا)) نامیده می شود بسیار ثمربخش و سودمند بوده است. در نتیجه با درنگی اندیشمندانه می توان فهمید که غار ((پاسنگر)) احتمالا در آستانۀ تکمیل چرخه طبیعی داشت، کاشت و برداشت، متروک شده است.

همچنين : بهره گیری مطلوب از پیشینه تجربی ارزشمند و اتکا به چنین فرهنگی غنی و ریشه دار است که مردمان زاگرس را قادر می سازد تا در فاصله زمانی 13 تا 12 هزار سال پیش به استفاده از دانه های خوراکی روی آورند، و در حدود 11 هزار سال پیش بر اهلی کردن حیوانات دست یازند.

نتیجه مطالعات نشان می دهد که ساکنین زاگرس میانی یعنی لرستان در هزاره نهم پیش از میلاد علاوه بر دارا بودن معیشتی مبتنی بر کشاورزی و دامداری با هنر معماری نیز آشنایی داشته اند، و با بریدن و خشت کردن رسوبات طبیعی خانه هایی تک اطاقی با ابعاد 2*2/5 متر ساخته اند. این ساخت و سازها خود هسته تشکیل نخستین روستاها در کوهپایه ها به شمار می رود. کشف فلز (مس) توسط مردمان زاگرس میانی در هزاره هفتم پیش از میلاد افق تازه ای به روی مردمان این قسمت از ایران گشوده است و از این زمان به بعد است که فرهنگ رو به تکامل این مردمان سرعت و شتاب لازم را می یابد و در هزاره چهارم قبل از میلاد با ورود به مرحله ای جدید به اوج می رسد.

خاطر نشان مي شود : در آستانه عصر فلز قبایل ساکن زاگرس مرکزی نیز پا به پای مردمان هم نژاد خود که از کوهها فرود آمده اند و دشتهای حاصلخیز ((سوزیانا)) یا جلگه های غنی بین النهرین را از طریق چمچال (دامنه های غربی زاگرس) اشغال کرده بودند به قدرت و اعتبار شایان توجهی دست می یابند.

اين گزارش مي افزايد : رابطه مردمان زاگرس میانی که ((کاسی)) یا ((کوسی)) نامیده شده اند با مردمان ساکن کانونهای مترقی دنیای آن زمان مخصوصا ایلام و سومر رابطه ای بسیار تعیین کننده و تنگاتنگ بوده است. پیوند ریشه دار فرهنگی سیاسی، اقتصادی کاسیان با مردمان ساکن ایلام علاوه بر خویشاوندی و قرابت نژادی، بر یک همبستگی سیاسی، و نوعی وحدت ملی-مذهبی نیز استوار بوده است. ضرورت حفظ این هویت تاریخی مشترک سبب شده است که کوسیان گاه در ستیزهای سرنوشت ساز نیروهایی جنگنده و پرتوان در اختیار ایلامیان بگذارند. پاره ای متون تصریح کرده اند که کاسیان برای دفاع از تمامیت ارضی، استقلال سیاسی و هویت ملی-مذهبی کشور کوهستان (ایلام) که خود تابع آن بوده اند، گاه نیرویی در حدود 13000 هزار تیرانداز کماندار به یاری جنگاوران ایلام گسیل داشته اند. این چنین حضوری نیرومند دوش به دوش دیگر جنگاورانی که از حیثیت ملتی بزرگ و مقدسات و مرزهای سرزمینی غنی دفاع کرده اند، نه آغاز مجاهدات سرسختانه مردمان زاگرس در تحقق این اهداف متعالی بوده است، و نه، پایان آن، بلکه گوشه ای از همراهیهای زلال و صمیمانه، و کوششهای بی دریغ آنان در کنار دیگر مردمان ایران بوده و هست تا همواره اقتداری تحسین انگیز و غرور آفرین، و استقلالی جاودان را بخصوص در دوره های تاریک تاریخ این سرزمین به ارمغان آورد.

مفرغ کاری لرستان

در اين گزارش آمده است : پژوهشگران دست آفریده های هنرمندانه و ارزشمندی را که تنوع موضوعات نقشی و ظرافت تحسین انگیزشان، نشانه خلاقیت، ابتکار عمل و چیره دستی افزار سازان زاگرس است، مدتهاست تحت عنوان ((مفرغهای لرستان)) در بوتۀ شناسایی و بررسی نهاده  در کانون توجه قرار داده اند. این شاهکارهای هنری اعجاب انگیز یادگار قومی دامدار و کشاورز، سوار کار و جنگاور است که کوسی یا ((کاسی)) نامیده شده و از نژادهای قدیمی منطقه یعنی آسیایی به شمار آمده اند.

گفتني است : برخی هنر حقیقی ایران را هنر بازمانده از این قوم می دانند که با وجود آغشتگی با افکار و تصورات درگذشتگان مبین تمام موضوعات تصویرشناسی مردمان بیابانگردی است که زندگی مشابه دارند. توجه به این نکته ما را به قانونمندی رشته دار و استواری که در هنر لرستان متبلور است راهنمایی می کند، این قانونمندی که نشانه بینش علمی و شناخت دقیق از اصول پابرجای زندگی است در درونمایه عمیق و مفاهیم ویژه موضوعات نقشی و گسترده اشیاء هنری لرستان نهفته است، مفاهیمی که جنبه های گوناگون زندگی یک قوم را بدون تاثیرپذیری از هنر اقوام وملل مجاور در برمی گیرد. /ک

 

برچسب ها: اقلیمی ، سوخت ، سرشار
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.