باشگاه خبرنگاران- کیمیا زنی است که در کار تجارت قانونی لوازم آرایشی فعالیت می کند اما قاچاقی محصولات تقلبی به کسب و کارش صدمه زده و برای همین طی دو سال مدارکی علیه متقلیان جمع آوری کرده اما گاوصندوقی که حاوی این مدارک است توسط یکی از فروشندگان محصولات تقلبی به سرقت رفته.
کیمیا دزدان گاو صندوق را اجیر می کند تا آن را در ازای بیست میلیون تومان پول به او بازگردانند اما هنگامی که گاو صندوق و مدارک داخل آن پشت یک وانت نیسان در خیابان جردن است، قاچاقچی اولیه تماس گرفته و دو برابر این مبلغ را پیشنهاد می دهد دزدان خیابان جردن وسوسه می شوند و برمی گردند اما کیمیا دوباره زنگ می زند و چهار برابر مبلغ اولیه را وعده می دهد...
تا اینکه بالاخره پلیس وارد میدان می شود و مابقی فیلم هم از آنچه تا این جا دیدیم بی ربط تر است و تعریف نمی کنم!
در شروع کار زمانی طولانی معطل تیتراژ فیلم بودیم یک گاو صندوق باز می شد و کشوی آن بیرون می آمد و در آن اسم یکی از عوامل حک میشد بعد بسته می شد دوربین عقب می کشید و دنبال گاو صندوق بعدی میگشت...
یعنی سازندگان اثر اصرار دارند فیلمشان در ژانر گاوصندوق بررسی شود اما به عقیده من این فیلم جز گونه اگر نبینید بهتر است تعریف خواهد شد.
به هر ترتیب بالاخره وارد قصه شدیم و اگر بشود اسمش را قصه گذاشت و اوایل کار سامی سه سوت (چه اسم بی نمکی!) با یک دختر هم سالش آشنا می شود که نوع روایت آن فاقد حتی یک هزارم درصد جذابیت بود بعد میفهمیم که آن دخترک هم مثل خود او دزد است و سامی یک روز برای طراحی سرقت مجدد گاو صندوق در خانه آن ها قرار ملاقاتی می گذارد.
او همان جا از نسیم خواستگاری می کند و هوشنگ هم که همکار سامی است (شفیعی جم همیشه تکراری) آنجا عاشق مادر نسیم می شود و (رابعه اسکویی) و هر دو به همین راحتی میگوید آیا با من ازدواج می کنی و فرد مقابلش می گوید بله آن قدر این صحنه ها افتضاح است که شاید در تاریخ سینمای دنیا بی سابقه است و جائی از دنیا به بدترین فیلم های سال تمشک طلائی می دهند و حال شما بگوید ما به ا ین اثر که رد دنیا رکورد بد بودن را زده باید چه جایزه ای بدهیم؟ شلغم طلائی؟ کدوی بلورین؟ یا هندوانه ای زرین؟
در حالی که سطحی ترین مخاطب سینما هم از جزئیات کلیشه تر از کلیشه ای این فیلم ایراد خواهد گرفت معلوم نیست سازنده اثر با چه ذهنیتی سمت چنین ساختی رفته؟
بگذریم که دلیل حضور حمید گودرزی در کار مشخص نشد او در یک صحنه اوایل فیلم کنار سامی سه سوت در مکانی نامشخص برنامه موسیقی اجرا می کند و در آخر فیلم هم باز در همان مکان او را کنار همان افراد در حال انجام همان کار می بینیم همین طور تکلیف هوشنگ معلوم نشد تکلیف گاو صندوق معلوم نشد و ..
به نظر شما وقتی چنین فیلمی می بیینیم باید به چه مسائلی توجه کرد؟
اول اینکه سال گذشته چنین فضاحتی در جشنواره فجر چه میکرده؟
دوم اینکه مسئولان ممیزی که در مورد هر مسئله دیگری تا این حد سختگیر هستند و می توانند رد پای مورچه را از روی ترک دیوار پیدا کنند و گیر بدهند و مجوز ندهند چرا توهین مسلم یک اثر کیچ و چیپ مثل این را به شعور مخاطب نادیده میگیرند؟ اگر به دزدان خیابان جردن مجوز داده نمی شد صدای هیچ کس در نمیآید و اگر به جای آن فیلم های نسبتا بهتری که در نوبت اکران حبس شده اند می توانستند رنگ پرده را ببینند منطقی تر بود.
سوم اینکه چه کسی کار را به دست چنین فیلمسازی سپرده بودجه عمومی بیت المال را در اختیار فردی تا این حد نابلد قرار داده؟ امروز تمام کسانی که حتی مبلغی بابت بلیت این فیلم نپرداخته اند هم میتوانند طلبکار باشند چون ساخت اثر با بودجه بیت المال بود./ي2
يادداشت از ميلاد جليل زاده.