بر آنیم تا در این مجال، قطعاتی کوتاه و بلند از کتاب وحی را با نگاهی به انعکاس آن در ادب پارسی، پیشکش طالبان حق و جوینگان حقیقت کنیم تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.

مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،
آیه  15 - 16  سوره طه
إِنَّ السَّاعَةَ ءاَتِيَةٌ أَكَادُ أُخْفِيهَا لِتُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا تَسْعَى ﴿۱۵﴾ فَلاَ يَصُدَّنَّكَ عَنْهَا مَنْ لاَ يُؤْمِنُ بِهَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَتَرْدَى ﴿۱۶﴾

در حقيقت قيامت فرارسنده است میخواهم آن را پوشيده دارم تا هر كسى به [موجب] آنچه می‏كوشد جزا يابد (۱۵)  پس هرگز نبايد كسى كه به آن ايمان ندارد و از هوس خويش پيروى كرده است تو را از [ايمان به] آن باز دارد كه هلاك خواهى شد (۱۶)

*این ندانستن است که هزار برکت به زندگی می بخشد، فکر و خیال می آفریند و دانستن، لطف و ذوق چیزها را از میان می برد.
حجاب و پنهان بودن است که قوۀ تخیل را به کار می اندازد و عشق و ذوق و رمانسو عواطف لطیف و شعر و موسیقی و نقاشی و هنرهای دیگر خلق می کند.

*وقتی نور کم می شود خیال قوت می گیرد، وقتی آگاهی صریح و روشن نیست هزار اندیشه در ذهن خلق می شود، هزار راه و چاره در پیش می آید، هزار چراغ در دل بر می افروزد.

*اگر در نور مهتاب همه چیز خیال انگیز و اسرار آمیز به نظر می رسد به همین خاطر است که آن نور ملایم صراحت را به ابهام بدل می کند و آن ابهام است که بر جاذبه می افزاید چنانکه اهل ادب گفته اند: «الکنایه ابلغ من التصریح» یعنی کنایه بلیغ تر و رساتر از صراحت است، و تأثیر بیشتری بر دل می گذارد.

*خانم امیلی دیکشن شاعر روح و جاودانگی در قطعه زیبایی گفته است:

آسمانها نمی توانند رازشان را نگه دارند
آنها راز را به تپه می گویند و تپه ها به باغها به نرگس ها
و آنگاه پرنده ای که از آن حوالی گذر می کند، همه چیز را آهسته می شنود
و من با خود می گویم اگر این مرغک را رشوه ای بدهم
ای بسا که راز را به من بگوید
اما بهتر است چنین نکنم
ندانستن خوشتر است.
اگر تابستان یک اصل مسلم بود
برف و بوران دیگر جاذبه و افسونی نداشت
نه، ای پدر، رازت را برای خود نگه دار
که من حتی اگر می توانستم دلم نمی خواست بدانم
که یاران این ایوان فیروزه رنگ
در این جهان نو ساختۀ تو در چه کارند.

برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار