به گزارش
خبرنگار احزاب باشگاه خبرنگاران؛ محمدرضا
باهنر در سال زاده ۱۳۳۱ در کرمان متولد شد. وي بردار كوچكتر شهيد باهنر
است؛ باهنر سابقه نمايندگي در دورههاي مختلف مجلس اعم از دوره دوم، سوم،
چهارم، پنجم، هفتم، هشتم و نهم را در كارنامه سياسي خود دارد.
وي طي
چند سال گذشته نشان داده است كه به كارهاي تشكيلاتي و حزبي اهميت فراواني
ميدهد و به همين منظور به عنوان دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین و نايب رئيس
جبهه پيروان خط امام و رهبري برگزيده شد.
باهنر رئیس فراکسیون
اکثریت مجلس پنجم و نایب رئیس مجلس هفتم و هشتم و در حال حاضر نيز بر كرسي
نايب رئيسي مجلس نهم تكيه زده است، وي در دوره اخير نيز
از سوي مقام معظم رهبري به عنوان عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام برگزيده شد.
مشروح گفتگوي محمدرضا باهنر با خبرنگار احزاب باشگاه خبرنگاران را در زير ميخوانيد:باشگاه خبرنگاران:
بعد از تشکيل جمعيت آبادگران و شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب شما سمت مدير
امور اجرايي را بر عهده داشتيد، پس از اينکه ائتلاف آبادگران موفق شد
شوراهاي دوم و مجلس هفتم را فتح کند، درصدد برآمد تا براي نهمين دوره
انتخابات رياست جمهوري ائتلاف ديگري را تشکيل دهد اما اين ائتلاف نتايج
ملموس و منسجمي را در بر نداشت؛ با توجه به اينکه شما از نزديک شاهد امور
بوديد بفرماييد که چه اتفاقي افتاد که اين ائتلاف به ائتلافي ناموفق مبدل
گشت؟باهنر: براي
پاسخ به اين سوال فکر ميکنم که بايد به سال 76 بازگرديم در اين سال اتفاقي
به نام دوم خرداد افتاد که حاوي پيام روشني از طرف مردم براي مسئولين،
فعالان سياسي کشور و بالاخص جبهه اصولگرايان بود؛ ما احساس کرديم که بايد
نزديک شدن به بحثهاي بعد از انقلاب را در دستور کار قرار بدهيم و با
برنامههاي مشخصتري کار را دنبال کنيم، انجام فعال و روانتر گردش کار
ميان نخبگان يکي ديگر از پيامهاي داستان خرداد سال 76 بود؛ اتفاق سال 76
را هيچ کس يعني نه اصولگرايان و نه اصلاحطلبان پيش بيني نميکردند حتي خود
خاتمي هم بارها و بارها به اين مساله اذعان كرد؛
بعد
از انتخابات ما براي مذاکره نزد خاتمي رفتيم، من از وي سوال کردم که سياست
اقتصادي شما چيست؟ اعضاي دولتتان چه کساني هستند و آنان را چگونه انتخاب
ميکنيد؟ خاتمي با شوخي و جدي گفت که "من فکر نميکردم رئيس جمهور شوم، کانديداي انتخابات شدم تا مجموعهاي از نيروها را جمع کنم و فعاليت سياسي داشته باشيم".
سال
76 معلوم شد که آن مراجع فکري که قبلا وجود داشتند و ميتوانستند با اعلام
مواضع روشن آراي عمومي مردم را جلب کنند، مقداري تحت تاثير تحولات
اجتماعي، آگاه شدن نسلهاي بعدي، بالاتر رفتن سطح تحصيلات در کشور و توسعه
وسيع دانشگاهها و ... قرار گرفتند، بعد از سال 76 نيروهاي اصولگرا
تجمعاتي را با يکديگر تشکيل دادند و ما کار تشکيلاتيمان را تحت عنوان
آبادگران براي شوراي اسلامي دوره دوم آغاز کرديم، البته دوره اول شوراهاي
شهر دست اصلاحطلبان بود و آنان نتوانستند آزمون مديريتي موفقي را از خود
بر جاي بگذارند، اصلاحطلبان در شوراي اول آنچنان با يکديگر اختلاف و نزاع
کردند که دولت اصلاحات شوراي شهر اصلاحطلب را منحل اعلام کرد.
حافظه
تاريخي فعالان سياسي اين مسئله را به خوبي به ياد دارد که شوراي شهر تهران
در اواخر دوره خود آن هم نه توسط گروه رقيب بلکه توسط دولت اصلاحات منحل
شد، اين مسئله باعث شد تا اصولگرايان انسجامي را به وجود بياورند و
تعداد زيادي از کرسيهاي شوراي شهر را به خود اختصاص دهند، اگرچه من به
ياد دارم که آن زمان حضور مردم حضور پررنگي نبود اما نتيجه آن شد که
اصولگرايان توانستند با اکثريت قاطع شوراي شهر را به دست آورند، اين روال
موجب شد تا اين همکاري و انسجام پيش برود تا اصولگرايان توانستند مجلس
هفتم را نيز به دست آورند؛ سال اول مجلس هفتم با سال آخر دوره اصلاحات
همراه بود اين فعاليتها ادامه پيدا کرد و
شوراي
هماهنگي نيروهاي انقلاب فعال شد کانديداهاي متنوعي نيز در عرصه حضور
داشتند و ما با بعضي از دوستاني كه سابقه همكاري با آنان نداشتيم اما از
دوستان خوب اصولگرا بودند در فرآيند رسيدن به کانديداي واحد مقداري دچار
اختلاف نظر تاکتيکي شديم ما معتقد بوديم که هرچه زودتر بايد براساس امتياز
بندي، سنجش افراد و نظر سنجي کانديداي خودمان را مشخص کنيم اما تعدادي ديگر
از دوستان معتقد بودند که بايد صبر کنيم تا کانديداها فعال شوند و در ايام
نزديک به انتخابات کانديداي نهايي را انتخاب كنبم؛ اما حس ششم و حس تجربه
به ما ميگفت که اگر اينها در کار خيلي جدي شوند ديگر کنار نميروند و بايد هرچه زودتر تکليف را روشن کنيم شايد اين مسئله نيز يکي از اختلافات آن زمان باشد.
من
به ياد دارم که در شوراي هماهنگي ما به کانديداتوري آقاي لاريجاني رسيديم و
آن را اعلام کرديم اما بعضي از دوستان اين مسئله را برنتابيدند و گفتند که
شما زود تصميم گرفتهايد بايد مقداري ديگر صبر ميکرديد، اما ما گفتيم
هرچه بيشتر صبر کنيم کار سختتر ميشود؛ عدهاي نيز روي کانديداتوري
قاليباف متمرکز بودند اما در نهايت 20 الي 25 روز مانده به انتخابات با
تغييراتي در فضاهاي اجتماعي مواجه شديم و نهايتا آقاي احمدينژاد و آقاي
هاشمي به مرحله دوم رفتند و نتيجه شد آنچه که شد.
باشگاه خبرنگاران:
آقاي ناطق نوري آن زمان رئيس شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب بود و گفته
ميشد که شخصيتهاي اصولگرا ريش سفيدي ناطق را تا حدي قبول نداشتند، آيا
جنابعالي اين تحليل را قبول داريد؟باهنر: اتفاقاتي
که در سال 84 افتاد اتفاقات خوب و مطلوبي براي اصولگرايان نبود بعضي از
مراجع فکري قدرت نفوذشان کم شد و بعضي از نيروهايي که تازه پا به عرصه
گذاشته بودند، زير نظر خرد جمعي و مجموعه مسائل نرفتند و از همه اينها
مهمتر اينکه خود
آقاي احمدينژاد هم با
وجود اينکه اسمش در مجموعه مطرح بود سهمش را گرفت و مسير خود را رفت و
بعدها نيز بارها و بارها اعلام کرد که من مديون تشکلها و شوراي هماهنگي
نيستم بلکه خودم رفتم و کار را جلو بردم.باشگاه خبرنگاران: نظرتان درباره کانديداتوري آقاي ناطق نوري چيست؟باهنر:
چند دوره با آقاي ناطق مذاکره شده است و مطابق آخرين خبرهايي که دارم
ايشان قاطعانه و جدي ميگويند که من کانديدا نيستم، اگر واقع قضيه انگيزه
شخصي وجود نداشته باشد قاعدتا سرمايه گذاري کردن و فشار آوردن بيشتر، تلف
کردن وقت و موقعيت است و من تقريبا مطمئن هستم که
ناطق آمادگي حضور در اين ميدان را ندارد و بايد روي ديگران فکر کنيم.باشگاه خبرنگاران: گفته ميشود که ناطق نوري جلسات ماهانهاي را با استانداران برگزار ميکند آيا شما نيز در اين جلسات شرکت کردهايد؟
باهنر: آقاي
ناطق نوري از زمان وزارت کشوري خود، جلسات ماهيانهاي را با استاندارانش
برگزار ميکرد و آن زمان نيز هنوز اين اختلافات نبود و ترکيب استاندارن از
انواع واقسام آدمها بودند؛ آقاي ناطق آن جلسات را دنبال ميکرد اما آخرين
خبرها را ندارم كه آيا در حال حاضر نيز اين جلسات تشکيل ميشود يا خير؟ من
در مدت کوتاهي در زمان وزارت کشوري، ناطق معاون سياسي استاندار بود و بعضا
در جلسات دعوت ميشدم و بعدا هم همان موقعها گفتم که من عملا عضو جلسه
نيستم چرا که استاندار نبودم و مهمان بودم البته عموما نه دعوت ميشدم و نه
در جلسات شرکت ميکردم اما اطلاع دارم
تا
يکي دو سال قبل جلسات تشکيل ميشد چون گرايشها نيز گرايشهاي متفاوت بود
آقاي ناطق سعي ميکرد بحث سياسي نشود، فقط بحث عاطفي مثلا ديدن دوستان
قديمي باشد.باشگاه خبرنگاران: همانگونه
که اطلاع داريد چندي پيش ائتلاف 1+2 توسط آقاي ولايتي، قاليباف و حداد
عادل تشکيل شد درحال حاضر نيز اين نگراني مطرح ميشود که ممکن است اين
ائتلاف نيز به نتيجه نرسد به نظر شما مهمترين نقطه ضعف اين ائتلاف چه چيزي
است؟باهنر: ما
در مجموع يک طرفهاي تصميمگيري داريم و فکر ميکنم ناديده گرفتن هر کدام
از آنها کار را سخت ميکند، يک سري اشخاص حقيقي صاحب نفوذ هم داريم که
حتما بايد نظرشان لحاظ شود و يک سري اشخاص حقوقي مانند احزاب، جريانها،
تشکلها، گروهها و جبههها نيز در عرصه فعالاند البته خود اينها کانديدا
نيستند اما تمايل دارند به يک کانديدا برسند در مقابل اين قضايا نيز يک سري
افراد حقيقي وجود دارد که خودشان کانديدا هستند و نامشان مطرح است
بنابراين کانديداها از جريانها، گرايشها و قطبهاي مختلفي هستند و براي
رسيدن براي وحدت نظر و انسجام هيچ کدام از اين ظرفيتها را نبايد فراموش و
رها کرد اين جلسه سه نفرهاي که شما گفتيد نيروهاي خوب و قابل تاملي هستند
شايد هم نهايتا يکي از آنها رئيسجمهور شود اما
اين مجموعه اصلا جامع و مانع نيست و ما فکر ميکنيم که بايد حداقل شش يا هفت نفر ديگر نيز به اين ائتلاف اضافه شود و بنشينند و با يکديگر گفتگو كنند
خصوصا که مقام معظم رهبري نيز طي چند روز گذشته فرمودند که کار اجرايي
بسيار سخت است و به تدبير، برنامه، تيم، خرد جمعي و عقل نياز دارد.
به
نظرم برخي از مواردي كه مقام معظم رهبري اشاره كردند در دولت نهم و دهم
وجود نداشت؛ اوضاع و احوال کشور نيز بسيار حساس است ما در بخش اقتصادي بايد
به سمت اقتصاد مقاومتي برويم تحريمهاي خارجي نيز فشار ميآورد اما من
معتقدم که بيتدبيريها و نابخرديهاي داخلي بيش از تحريمهاي خارجي فشار
ميآورد و تاثير منفي را در روند اقتصادي کشور دارد بايد به سطح عمومي
قيمتها مطالبات مردم توليد بنگاههاي اقتصادي و اشتغال به صورت جديتري
رسيدگي شود همه اينها نيز باعث ميشود که ما بايد براي دوره آينده کلانتر
فکر کنيم به نظرم اين سه نفر نيروهاي خوب و قابل تاملي هستند اما اصولگرايي
و جريانات انتخابات حتما به اين سه نفر محدود نيست و بايد مجموعه بزرگتري
تشکيل شود و اين افراد با اشخاص حقيقي و حقوقي مشورت کنند و کار را جلو
ببريم تا در نهايت به يک کانديدا برسيم.
باشگاه خبرنگاران: نظرتان درباره اينكه برخي شخصيتها همچون
هاشمي رفسنجاني نيز اظهارنظرهايي را درباره انتخابات آزاد دارند، چيست؟باهنر: مسئله "انتخابات آزاد" واژهاي است که از اول انقلاب بحث بود و هر کسي نيز با نيتي اين مساله را مطرح ميكرد،
متاسفانه
اکثرا واژه انتخابات آزاد را از کساني ميشنويم که خيلي دل خوشي با نظام
نداشتند، اول انقلاب ليبرالها و منافقين اين مسئله را مطرح ميکردند
بعدها که جلوتر ميرفتيم عموما تيمهايي که در انتخابات راي نميآوردند و
يا اينكه کم ميآورند از کليد واژه "انتخابات آزاد" زياد استفاده ميکردند،
اوج آن نيز در فتنه 88 بود، آنان يک کليد واژه راه انداختند و به نام تخلف
توهمي ايجاد کردند و خودشان نيز متوهم بودند، بعدا نيز اين را توسعه دادند
و خواستند يک هنجارشکني سنگين را در نظام جمهوري اسلامي انجام دهند،
بيانات حضرت آقا بسيار حکيمانه و به موقع بود،
در حال حاضر انتخابات آزاد را از گروههاي مختلف ميشنويم البته
نميخواهيم به نيتها هم خيلي وارد شويم، اما اينها کم کم درصدد ايجاد
حلقهاي هستند از يک طرف آن ضد انقلاب خارجنشين و يک طرف ديگر سران و
طرفداران فتنه، خوب شما نيز گفتيد که هاشمي نيز تاکنون چندين بار اين بحث
را مطرح کرده است، متاسفانه من اخيرا از زبان بعضي از مسئولين اجرايي سطح
بالا نيز اين را ميشنوم که ميگويند: "بايد انتخابات آزاد باشد و مردم به
هر کسي که خواستند راي بدهند" به نظرم بعضي از اين مسائل نيز داستان نظارت
استصوابي را مطرح ميکنند که اصلا به نظارتي در انتخابات نياز است يا خير؟
هنگامي که قانون اساسي ميگويد که رئيسجمهور بايد مدير، مدبر، رجل سياسي و
مذهبي باشد بايد چه کسي اين شرايط را تطبيق دهد و ضابطهمند کند؟ و طبيعي
است که در کشورهاي مختلف نيز هر کسي نميتواند کانديداي رياست جمهوري شود.
در
دورههاي گذشته هم ديديم که صدا و سيما سي دي تهيه کرده بود كه هزار نفر
کانديداي رياست جمهوري شدند از يکي از کانديداها ميپرسيدند که شما چرا
کانديدا شديد؟ ميگفت من هرچه گشتم شغلي پيدا نکردم آمدم و کانديدا شدم و
يا اينکه احساس کردم که رئيس جمهور شدن چقدر خوب است؛ خوب همه اينها مايه
وهن است و در هيچ کشوري هم از اين خبرها نيست از آن طرف هم بحثهاي بعدي را
مطرح ميکنند که هزار نفر ثبت نام کردند و شش يا هفت نفر تاييد شدند و با
طرح اينگونه مسائل بازي در ميآورند، در حالي که قريب به اتفاق افرادي که
تاييد نشدهاند از همان ابتدا نيز صلاحيت ثبت نام نداشتند مثلا يک فردي که
فقط سواد خواندن و نوشتن دارد و در روستاي خودش هم ممکن است چند راي بيشتر
نداشته باشد چگونه خود را رجل سياسي، مذهبي، مدير و مدبر به حساب ميآورد؛
متاسفانه ممکن است که بعضي اين کليد واژه را از روي غفلت و بعضي ديگر
آگاهانه مطرح کنند توصيه مقام معظم رهبري به آنهايي که آگاهانه ميگويند
اين بود که دقت کنند که تکرار نکنند و اگر عدهاي ميخواهند خود را به خواب
بزنند ممکن است که هشدارهاي رهبري نيز در آنان موثر نباشد، اما افکار
عمومي افرادي را که از اين کليد واژه استفاده ميکنند و ميخواهند فتنه
ديگري را کليد بزنند، بشناسند؛ البته مسئولين اجرايي کشور هم اين مسئله را
مطرح ميکنندو اين نيز از همان حرفهايي است که بايد دقت شود.
باشگاه خبرنگاران: سازوکار جبهه متحد را براي انتخابات آتي مناسب ميدانيد؟ و رايزنيهايتان براي انتخاب سازوکار مناسب به کجا رسيده است؟باهنر:
در هر دوره ترکيب جبهه متحد براي انتخابات عوض شده است مثلا در دورهاي
5+6 بود و در دوره اي ديگر7+8 بود؛ درحال حاضر به نظرم يک سري اشخاص حقيقي
داريم که قصد کانديداتوري دارند و تعدادي از آنان نيز قابل تأمل هستند
البته عدهاي ديگر نيز هستند كه در عين اينكه كرادان هستند اما در حد و شان
رياست جمهوري نيستند و بايد از آنان خواهش کنيم که خودشان را مطرح نکنند
و کنار بروند؛ يک سري اشخاص حقوقي داراي نفوذ کلام نيز فعال هستند،
ما
بعنوان اصولگراها همواره سعي کردهايم زير سايه جامعه روحانيت و جامعه
مدرسين حرکت کنيم، البته آنها هم براي خودشان تعيين تکليف ميکنند و حتما
مردم را رها نميکنند، مشورت ميدهند، اگر هم در نهايت به اين تصميم برسند
كه بر روي مصاديق بروند و بررسي کنند، خوب است و ميتواند چراغ راهنماي
خوبي براي جامعه باشد؛ يک سري اشخاص حقوقي ديگري هم هستند که ميخواهند
کانديدا معرفي کنند.
من فکر ميکنم که بايد رايزنيهاي جامعي
صورت بگيرد که مجموعه ما بتوانيم به يک وحدت قابل قبول و خوبي در ميان
اصولگرايان برسيم و فكر ميكنم در حال حاضر نيازمند يک تيم قدرتمند هستيم و
آن تيم نيز رئيس مي خواهد که همان رئيس جمهور است و اگر کسي خودش فکر مي
کند به تنهايي و بدون همراهي تيم مي تواند از پس کارها بربيايد کار را سخت
مي کند پس ما به دنبال يک تيم قدرتمند هستيم.
باشگاه خبرنگاران: برنامههاي انتخاباتي جبهه پيروان در چه مرحلهاي قرار دارد؟باهنر:
جبهه پيروان از مدتي قبل رايزنيهاي خود را با جامعه روحانيت، جامعه
مدرسين، تشکلهاي همسو و ساير اصولگرايان آغاز کرده است و سياست راهبردي
ما حرکت به سمت ايجاد وحدت قابل قبول است.
باشگاه خبرنگاران: آقاي باهنر شما نيز به عنوان يكي از كانديداهاي احتمالي انتخابات آتي مطرح هستيد آيا تصميمي در اينباره گرفتهايد؟باهنر:
من قصد کانديداتوري در انتخابات را ندارم البته يک شوخي در عالم سياست
وجود دارد که ميگويند در دنياي سياست هيچ چيز غيرممکني وجود ندارد اما من
دلايل زيادي دارم که فکر ميکنم لازم نيست کانديدا شوم.باشگاه خبرنگاران: اگر درخواستهاي مردمي و دانشجويي از شما براي کانديداتوري افزايش پيدا کند، پاسختان چه خواهد بود؟باهنر: سعي ميکنم قانعشان کنم که درخواست نکنند.
باشگاه خبرنگاران: برنامههاي انتخاباتي جبهه پيروان در چه مرحلهاي قرار دارد؟
باهنر:
جبهه پيروان از مدتها قبل رايزنيهاي خود را با جامعه روحانيت، جامعه
مدرسين، تشکلهاي همسو و ساير اصولگرايان آغاز کرده است و سياست راهبردي
ما حرکت به سمت ايجاد وحدت قابل قبولي است.
باشگاه خبرنگاران: بي بي سي فارسي در جريان فتنه سال 88 بسيار فعال بود، لطفا درباره نقش بي بي سي در دامن زدن به فتنه 88 بفرمايد؟باهنر:
بيبيسي، صداي آمريکا، ضد انقلاب و گروههاي اپوزيسيون هر کدام نقش ويژه
خود را دارند و دستشان در يک کاسه است به نظرم اينها مجموعا يک سبد سياستي
را که از قبل از پيروزي انقلاب کليد خورده است، دنبال ميكنند، اما با فراز
و نشيبها و شدت و ضعفهايي مواجه بوده است و هيچ زماني خباثت آنان عليه
ملت ايران قطع نشده است، هر اندازهاي که نظام جمهوري اسلامي به موفقيتهاي
بيشتري دست يابد، فشارهاي آنان نيز سنگينتر خواهد شد؛ بيبيسي و اصولا
دولت انگليس در حافظه تاريخي مردم ايران جايگاه ويژه اي دارد و هيچگاه از
ذهن اين مردم پاک نميشود چرا كه آنان سوء استفادههاي سنگيني را از ملت
ما كردهاند؛ اگر بخواهيم يک زماني سياستهاي استعمارگر دولت انگليس و بي
رحميهاي آنان را در رابطه با ملت مظلوم دنيا و کشورهاي وسيع بازخواني
کنيم، بيش از مثنوي چندصد خروار ميشود در هر صورت اين شيطنتها ادامه دارد
اماخوشبختانه اين استمرار و طولاني شدن زمان موجب شده است که اذهان ملت
ايران و ساير ملل آزادي بخش دنيا نسبت به سياستهاي توطئهآميز استكبار
بيدارتر، دقيقتر و ظريفتر شود به گونهاي كه در مقابل آن عکس العمل نشان
ميدهند.
باشگاه خبرنگاران: با توجه به نزديک بودن انتخابات، آيا مجلس طرح و برنامهاي براي جلوگيري از نقشآفريني اين رسانهها در ايجاد فتنه شود؟باهنر:
ما در كشور يک ديپلماسي عمومي و يک ديپلماسي دولتي داريم و مجلس در كار
اجرايي دخالت نميكند و در ديپلماسي عمومي فعال است و سياست خارجي کشور
نيز توسط دولت و وزارت علوم خارجه دنبال ميشود، در بعضي از سياستهاي کلان
و کليدي نيز نظرات مقام معظم رهبري را داريم که لازم التباع است؛ در مجلس
گروههاي بين المجالس و اجلاسهاي بينالمللي را داريم که در تمامي اينها
فعال هستيم و بعضا رئيس مجلس نيز سفرهاي زيادي را به کشورهاي مختلف انجام
ميدهد و مسئولين کشورهاي مختلف به كشورمان ميآيند و عموما با رئيس مجلس،
نواب رئيس و اعضاي کميسيونها ملاقات ميکنند اما
بنابراين اين مسئله در ذهن مردم ملکه شده است كه هر ناهنجاري، رذالت و غارتگري را ميبينند به ياد استعمارگري
سياستهاي بيبيسي و ارباب آن که انگليس، نخ نما شده است و ما فکر
ميکنيم نياز به روشنگري چنداني نداشته باشد البته روشنگري هميشه نياز
جامعه است اما خوشبختانه افکار عمومي کشورمان به حدي نسبت به خباثتهاي
انگليس روشن شده است که معمولا هر اتفاق بدي هم كه ميافتد مردم در کليد
واژههاي عام خود ميگويند که اين از سياستهاي انگليس است انگليس ميافتند.
باشگاه خبرنگاران: آقاي باهنر بالاخره طرح جدايي ري از تهران به کجا رسيد؟باهنر:
ما فکر ميکنيم که قانون بايد اجرا شود و دولت نيز حق ندارد که تخلف
قانوني انجام دهد، اقدامي که دولت درباره جدايي ري از تهران انجام داده بود
توسط ديوان عدالت اداري رد شد و فعلا نيز اين مسئله متوقف شده است و اگر
قرار است كاري انجام شود، حتما قانونمند باشد.
باشگاه خبرنگاران: براساس
بيانات مقام معظم رهبري درباره الگوسازي نسل جوان از مفاخر ايراني، نظرتان
درباره اينکه نسل جوان بتواند از مفاخر ايراني الگوسازي کند، چيست؟باهنر: فرهنگ
ايراني و اسلامي بيش از هزار سال است كه در هم آميخته شدهاند و اوج آن
نيز در کتاب فيلسوف عالي مقام شهيد مطهري تحت عنوان خدمات متقابل ايران و
اسلام وجود دارد، بسياري از الگوهايي که در کشورهاي ما شکل گرفته است به
ايراني بودن و اسلامي بودن باز ميگردد؛ اختلاف فرهنگ ايراني و اسلامي
فرهنگ بسيار غني را براي کشورمان بوجود آورده است البته قبل از اسلام نيز
کشور ما افتخاراتي داشت و ما نيز به تاريخمان افتخار ميکنيم، اما بعد از
ورود اسلام به ايران تحولات بسيار عظيمي در کشورمان اتفاق افتاد و درحال
حاضر فرهنگ بسيار غني داريم؛ بعضي از کتابهايي که در دانشکدههاي دنيا
تدريس شود ريشه تأليف آن به رازي، ابنسينا و يا ابوريحان باز ميگردد در
علم رياضي، نجوم، پزشکي و .. نيز ايران اسلامي غناي فرهنگي درخشاني است که
قابل افتخار است
شايد اغراق نباشد كه
اگر بگوييم هيچ ملتي اين همه افتخار را يکجا نتوانسته براي خود جمع کند و
مفاخر ايراني ميتوانند الگوي بسيار مناسب و خوبي براي جوانان ايراني باشند
كه داراي ضريب هوش بالا، پشتوانه قابل افتخار فرهنگي، اراده و تلاش خوبي
هستند.انتهاي پيام/