بنای تاریخی قلعه صعلوک در بخش شمال غربی دشت اسفراین، در 4 کیلومتری شمال روستای زاری از توابع دهستان دامنکوه شهرستان اسفراین واقع شده است. قلعه در یکی از دره­های باریک جبهۀ جنوبی کوه سالوک به نام درۀ زاری و برفراز صخره­ای بسیار بلند و نفوذناپذیر در ارتفاع 2135 متر بالاتر از سطح قرار گرفته است.

به گزارش خبرنگارباشگاه خبرنگاران بجنورد، منابع تاریخی نشان می دهد در گذشته این منطقه از نظر حیات وحش و به ویژه پوشش گیاهی بسیار غنی بوده و چنانکه کلنل ادوارد ییت در 1896 میلادی گفته در آن درختان سرو کوهی فراوان بوده که منبع عمدۀ تأمین چوب و ذغال مردم منطقه بوده است(ییت 382:1900). امروزه ارتفاعات مورد بحث در پهنۀ منطقۀ حفاظت شدۀ سالوک قرار گرفته و از نظر حیات وحش و پوشش گیاهی بسیار غنی است. انواع پرندگان همچون تیهو، کبک، و مرغان شکاری همچون باز و عقاب طلایی در این زیستگاه وجود دارد. آهو، قوچ، میش نیز در این منطق فراوان است.

همچنین گونه­های مختلف گیاهان، درختان و درختچه­ها مانند ارس، سرو کوهی، زرک/ قره‌میغ، آلوچه وحشی، ریخوک، زالزالک، نسترن وحشی، افرا، کرکو، گز، انجیر و گردو در دره­ها و ارتفاعات منطقه یافت می­شود. همین ویژگیها منطقه حفاظت شدۀ سالوک را به یکی از عنی­ترین زیستگاه­های شمال شرق کشور بدل کرده است.

متون تاریخی

بنای قلعه صعلوک که گاهی به آن دژ سالوک هم گفته می­شود، با وجود اهمیت فراوانی که دارد هنوز به دقت مورد مطالعه قرار نگرفته و ابعاد مختلف آن ناشناخته باقی مانده است. هنوز مشخص نیست این قلعه دقیقاً در چه زمانی، به دست چه کسان و با چه اهدافی در چنان موقعیت دشواری ساخته شده است. در اشارات پراکندۀ محققان و تاریخ پژوهان به دژ سالوک، بی آنکه دلیلی اقامه شود، گاه و بیگاه ساخت این دژ را به دورۀ پیش از اسلام نسبت داده­اند.

با وجود اینها واقعیت این است که هیچ شاهدی مبنی بر وجود قلعه در محل در پیش از اسلام وجود ندارد و حتی متون اندک موجود که از وجود قلعه در اوایل دوره اسلامی در محل خبر می­دهند خود مربوط به دوره­های بعد هستند و سرشت افسانه­ای دارند و تاریخ را با اسطوره درآمیخته­اند.

از دیدگاه تاریخی نام قلعۀ صعلوک عمدتاً در متون تاریخی قرون 7 و 8 هجری ذکر شده که مهمترین آنها عبارتند از سیرت جلال الدین منکبرنی(ص.131)، تاریخ جهانگشای جوینی(جلد1، ص.121)، نزهه القلوب حمدالله مستوفی(ص.183) و جامع التواریخ خواجه رشید الدین فضل لله همدانی. به روایت شهاب الدین محمد خرندزی زیدری نسوی در «سیرت جلال الدین منکبرنی» که در اوایل قرن 7 هجری نگاشته شده، زمانی که مغولان به خراسان تاختند، سلطان محمد خوارزمشاه نتوانست در مقابل لشكريان مغول مقاومت كند و درحين فرار از نيشابور، از طريق اسفراين به استراباد رفت و پسر او، جلال الدين، در برابر مغولان مقاومت مي­كرد: «...در این مدت که سلطان جلال الدین با کفار مغل مباشرت کفاح و مداومت رماح و صفاح می­کرد... تاج الدين قمر بر نيشاور مستولی شد... و يلان قوش ايچلي پهلوان بر سبزوار و بيهق و مضافات آن حکم کرد آن و شال خطايي جوين و جام و باخزر و آن حوالی را فرو گرفت و شخصی دیگر از نام اسفهسالاران نظام الدين علي لقب داشت بر اسفراين و بندوار و توابع آن را مستخلص کرد و دیگری اسفهسالار ابو حسن قلعه صلوك را ملک کرد و میان او و نظام الدين علي حربهای متوالیواقع شد و خلقی بسیار در میانه تلف شد... ».

حمدالله مستوفی در میانۀ قرن 8 هجری در توصیف شهر اسفراین به قلعۀ صعلوک نیز اشاره ای کرده و می­گوید: «...و بر جانب شمال آن شهر[اسفراین] قلعه است محکم، آنرا دز صعلوک خوانند».

در تاریخ مبارک غازانی/جامع التواریخ که در قرن 8 نگاشته شده آمده است که در سال ٣٧٠ هجری در نبردی که میان سپاهیان عضد الدوله دیلمی و قابوس بن وشمگیر روی داد، قابوس شکست خورد و به اسفراین گریخت و مدتی اهل و عیال خود را در پناه دژ سالوک محفوظ داشت و سپس به نیشابور رفت. طبق این گزارش، در قرن چهارم هجری در محل قلعه­ای وجود داشته است ولی با توجه به اینکه تاریخ فوق در زمان غازان خان/ الجایتو نوشته شده و بسیاری از مطالب آن اسطوره­ای است و مصداق تاریخی ندارد و از سوی دیگر قدیمی ترین سفالینه­های موجود در قلعه حداکثر از قرن 6-7 هجری قدیمی­تر نیست، نمی­توان این قلعه را به قرون اولیه اسلام نسبت داد. از اینرو باید مطالب ذکر شده در تاریخ مبارک غازانی در باب پناه گرفتن قابوس در دژ صعلوک را در زمره داستان­های بی اساس و یا وقایع آمیخته با اسطوره و خارج از بافت تاریخی قلمداد کرد.

وجه تسمیه

قلعه سالوک در متون تاریخی به صورت قلعه یا دز صعلوک ضبط شده است. صعلوک کلمه­ای عربی به معنای دزد است و در بوستان سعدی به معنی درویش هم آمده است. برهان قاطع سالوک را دزد و راهزن می‏داند ولی باید فارسی صعلوک باشد که درویشان و تهی­دستان عرب را بدان نام خوانند و گروهی از فقرای عرب بودند که راهزنی می‏کردند و می‏گفتند ما حق خویش از قبل عطایای مسلمین برگیریم و هرچه راهزنی می‏کردند می‏گفتند سلطان را خبر کنید که فلان مبلغ­ها را صعلوکان گرفته­اند. المنجد گوید: «صعالیک العرب لصوصهم و فقرائهم» و از قضا سالوک نیز به همین معنی است و چنانکه صاحب برهان پنداشته دزد و خونی و رهزن نیستند بلکه فقرایی بودند که گردهم آمده و به نام اخذ حق خود از بیت­المال احیاناً به راهزنی و طغیان مشغول می‏شدند. ابن اسفندیار در تاریخ طبرستان مقارن ضعف طاهریان می‏نویسد که در خراسان طایفه­ای اوباش به طغیان برخاسته بودند. صعلوکان در دوره اسلامی‏ در مناطق کوهستانی و صعب العبور دژهای مستحکم و نفوذ ناپذیر بنا می­کردند. از همینرو به احتمال فراوان قلعۀ سالوک به یکی از همین گروه­های ضد حکومت یا صعلوکان تعلق داشته است.

میراث باستانی

قلعه صعلوک جزو استحکامات دفاعی قرون 6-8 هجری در منطقه کوهستانی غرب اسفراین است که بر فراز یک برونزد صخره­ای به شکل ذوذنقۀ قانم الزاویه به ارتفاع حدود 60 متر بنا شده است. این برونزد که دیواره­های صخره­ای آن به جز در قسمت شمالی، کاملاً عمودی و غیر قابل دسترسی است در منتهی الیه شمالی دره زاری بر روی یک پشتۀ مرتفع قرار دارد که در مجموع ارتفاع قله آن را به حدود 150 متر از کف دره می­رساند. برونزد صخره­ای مورد بحث از سه طرف دیواره پرتگاهی و غیرقابل نفوذ دارد و فقط از شمال قابل دسترسی بوده که با برج و بارو و استحکامات نفوذ ناپذیر شده است. بی تردید دروازۀ ورودی نیز در همین بخش بوده که امروزه به دلیل قرار داشتن این استحکامات و دروازه بر روی شیب تند بیشتر آنها فرو ریخته و فقط در برخی نقاط داغ آنها بر صخره باقی مانده است و یا فقط مقدار کمی از دیوار بارو یا برجها قابل تشخیص است. صخره­ای که قلعه را بر آن ساخته­اند در پهنترین نقطه حدود 140 متر عرض دارد. از برج و بارو پیرامونی قلعه فقط آثاری در شیب تند دامنه شمالی و جنوبی برجاست و با توجه به وجود پرتگاه­های رعب انگیز در سایر جهات صخره احتمالا در اصل نیز نیازی به برج و باروی مستحکم نداشته است. رون قلعه مجموعه­ای از ساختمانهای فروریخته و درهم شکسته است ولی با توجه به وسعت بیش از یک هکتاری مجموعه (12600 مترمربع) منطقاً می­توان تصور کرد که در آن دست کم 50 اتاق کوچک، انباری و مخزن آب وجود داشته است. احتمالاً محل اقامت فرماندۀ قلعه در مرتفع ترین بخش صخره، در منتهی الیه شرقی قلعه قرار داشت و برجها و استحامات بخش غربی برای سکونت نگهبانان و سایر افراد پادگان استفاده می­شد. در بخش­های میانی اتاق­های کوچک متحدالشکل و نیز چند مخزن نگهداری مایعات وجود دارد که می­توانسته­اند در آن آب، شراب، عسل و یا اقلام مشابه را ذخیره کنند. در پای دیواره جنوبی صخره و در دره­ای باریک و عمیق رودی جریان دارد که بی تردید شبکه آب قلعه به آن وابسته بوده و منبع اصلی تأمین آب ساکنین قلمداد می­شده و آب انبارها را با آب آن پر می­کرده­اند. قلعه از نظر معماری با ترکیب دیوار سنگچین و ملات ساروج، آجر و تراش صخره­ها ساخته شده و نقشۀ آن کاملاً از وضعیت پستی و بلندی و شیب صخره پیروی می­کند. در این قلعه از رخساره­های طبیعی و محیط فیزیکی به کاملترین و صورت و بهترین مزیت استراتیژیکی بهره گیری شده به نحوی که بیدرنگ احساس قدرت و صلابت را به انسان القا می­کند. تنها یک نقطۀ ضعیف در ساختار طبیعی قلعه در برابر حملات دشمن وجود دارد و آن در صخره­های شیبدار شمالی است که امروزه با وجود ریزش و تخریب استحکامات روی شیب آن بازهم به راحتی دست­یافتنی نیست و اگر باروبندی شود کسی را یارای درنوردیدن آن نیست. با وجود این اگر هم زمانی قلعه به مدد تجهیزات نظامی همچون منجنیق، دژکوب و سنگ­اندازهای مهیب(که مغولان پیوسته از آن بهره می­بردند) تسخیر شده باشد باید از همین دامنه شمالی بوده باشد.

مجموعه استحکامات، فضاهای مسکونی و انباری قلعه بر روی شیبی در امتداد شرق به غرب ساخته شده­اند.در پایین ترین بخش شیب، در منتهی الیه غربی یک فضای مستطیل شکل به طول 17 متر و عرض 7 متر وجود دارد که با چهار برج مستحکم در دیواره غربی پشتیبانی میشود. باوجودیکه دیوار بنا در بخش غربی 210 سانتی­متر ضخامت دارد ولی به دلیل قرار داشتن در شیب، برجهای نگهدارنده به آن اضافه شده است. این برجها که اکنون 5 متر از ارتفاع آنها سالم باقی مانده توپر هستند و با توجه به باریک شدن آنها در قسمت فوقانی فضای داخلی و مورد استفاده نداشته و فقط به دلایل زیبایی شناختی با این شکل ساخته­شده­اند. دیواره­های شمالی و جنوبی این فضا با توجه به اینکه عمود بر شیب ساخته شده ضخامت کمتری دارند ودیواره شرقی آن در صخره تراشیده شده است. این بخش از قلعه به واقع برجسته­ترین و سالم ترین بخش باقی مانده در مجموعه است و به غیر از یک گودال بزرگ حفاری قاچاق و تخریب بدنۀ یکی از برجها به دست حفاران قاچاق آسیب جدی به آن وارد نشده است.

به فاصلۀ حدود 50 متری در جنوب شرق فضای بارودار نخست فضای مستطیل شکل دیگری به طول 5/12 مت و عرض 8 متر وجود دارد. با توجه به قرار داشتن در شیب، دیوار غربی این فضا نیز با سه برج مستحکم شده که بازهم توپر هستند و صرفاً نقش پشتیبان را ایفا میکنند. فاصلۀ برجها از هم 5/5 متر است. باوودیکه امروزه در داخل این فضای مستطیلی بنایی وجود ندارد ولی داغ آجرها بر دیواره جنوبی و غربی این فضا نشان می­دهد مجموعه اتاق­های داخل این فضا با آجرهایی به ابعاد 5×27×27 ساخته شده بود. اکنون به غیر از داغ اجرها و تعدادی آجر شکسته و سالم در اطراف بنا اثری از آثار اولیه برجای نمانده است. بلافاصله در شرق این فضا و بر روی شیب مجموعه­ای از اتاق­های متحدالشکل وجود دارد. این فضاهای مربعی شکل که 270×270 سانتی متر هستند یک ورودی دارند که رو به غرب باز می شده و اگر ورودی دیگری هم داشته­اند اکنون به دلیل تخریب قابل تشخیص نیست. در سمت شمال 7 اتاق همشکل وجود دارد که جنوبی­ترین آنها به دلیل شکل طبیعی صخره کمی پس­نشستگی دارد و در اصل با کلاف چوبی با اتاق همجوار خود مرتبط می­شده است. در کنار این مجموعه اتاق هفت­تایی یک ردیف اتاق دیگر متشکل از 5 فضای همسان وجود دارد که احتمالاً جملگی محل سکونت بوده اند.

در شمال این ردیف از اتاقها یک فضای نامنظم وجود دارد که دیوار جنوبی و شرقی آن در صخره تراشیده شده و دیوارهای دیگر آن با ترکیبی از سنگ و آجرچینی ساخته شده است. آجرها در قسمت پایین دیوار غربی به صورت راسته­کله کارگذاشته شده و روی تمام بخشهای سنگی و آجری با ملات ضخیمی از ساروج پوشیده شده است. احتمالاً این فضا با توجه به شکل و موقعیت آب انبار بوده است. در فاصله 2 متری غرب این آب انبار یک فضای کوچک راستگوشه به ابعاد 370 در 190 سانتی متر که با یک دیوارک جدا کننده به دو بخش تقسیم شده است. دیوار غربی این فضا در اثر عدم وجود قفل و بست با دیوارهای جانبی رانش پیدا کرده است. به فاصله حدود 25 متری شمال غرب این فضا بقایای دو فضای راستگوشۀ دیگر وجود دارد که به دلیل حجم زیاد تخریب ابعاد و شکل دقیق آنها قابل بازشناسی نیست./س

برچسب ها: بنا ، تاریخ ، دژصعلوک
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
علي اكبر وحدتي
۲۰:۲۸ ۰۸ شهريور ۱۳۹۶
....