گلدن گلوب
در سینمای امریکا همه فعالیتهای سینمایی به جشنواره اسکار ختم میشود و بعد از پایان یافتن آن سال جدید سینمای امریکا آغاز میشود اما مجموعه جشنوارهها و مناسبتهای سینمایی هم وجود دارد که به اسکار ختم میشود. مناسبت هایی مانند جشنوارههای ایالتی فیلم، در میان این جشنوارهها دو جشنواره از بیشترین اهمیت برخوردارند، که اولی گلدن گلوب است که درماه اول سال جدید میلادی برگزار میشود و دومی جشنواره «بفتا» است که در ماه دوم سال میلادی برپا میشود و در نهایت در ماه سوم میلادی مراسم اسکار است پايان جشنوارهها به شمار میرود.
منتقدين بي طرف سينمايي بارها و بارها از تاثير و نفوذ فراوان صهيونيستها بر هاليوود ، اسکار، گلدن گلوب ،بفتا و ...
پرده برداشته و در اين زمينه فاکتهاي فراواني وجود دارد که بازنويسي آنها
مثنوي هفتاد من کاغدي را مي طلبد آنگونه که اين قاعده مشخص سينمايي را بسياري پذيرفته و از بيان آن ابايي نيز ندارند: " فيلم ضد يهودي در هاليوود ساخته نخواهد شد"
ماهيت سياسي جوايز اهدا شده در گلدن گلوب را خود برگزار کنندگان نيز تاييد مي کنند ، بارها فيلمهاي صهيونيستي و ضد اسلامي در گلدن گلوب برنده جايزه شده بودند. اما امسال با حضور بيل کلينتون رئيس جمهور اسبق ايالات متحده ، سياسي ترين مراسم گلدن گلوب با ماهيتي کاملا ضد ايراني برگزار شد ، مراسمي که نشان از دغدغه فکري سياستمداران و سياستگزاران فرهنگي آمريکا دارد.
با نگاهي دوباره به اين جوايز به روشني مي توان فهميد که "ايران" و دشمني با آن تمام فضاي فکري برگزار کنندگان اين مراسم را پر کرده است.
جوایز به چه کسانی میرسد ؟
امسال با آنکه کارگردانان سرشناس امریکایی مانند اسپیلبرگ، تارانتینو، ریدلی اسکات و کاترین بگلو آثارشان را به جشنواره فرستاده بودند و فیلمهای خوش ساختی چون، لینکلن، سی دقیقه بامداد، جانگوی رها شده و زندگی پای در جشنواره حاضر بودند، فیلمی با کيفيت متوسط چون «آرگو» و کارگردانش «بن افلک» بهترین جوایز جشنواره را از آن خود میکنند. همان طور که میدانید فیلم آرگو، به دروغ پردازي هاي بنافلک در داستان نجات شش امریکایی توسط یک مأمور CIA پرداخته است. فيلمي که به گفته تاريخ شناسان بي طرف تنها يک ژانر حادثه اي - تخيلي دارد و مبناي تاريخي و رفرنسهاي آن کاملا مجعول مي باشد . دروغهاي آرگو به قدري عيان و ناشيانه ترسيم شد که در ايران پرداختن فيلم به 13 آبان را به طنز و کنايه "دروغ 13 آرگو "خواندند!
در همین جشنواره جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن به خانم جسیکا جاستین میرسد که در فیلم سی دقیقه بامداد، نقش مأمور CIA را بازی میکند که چندین سال روی پرونده دستگیری بن لادن کار کرده است و حاصل فعالیتهای وی به عملیات دستگیری و کشتن بن لادن ختم میشود. فیلم سی دقیقهبامداد، ساخته کاترین بگلو، فیلمی ضد اسلامی است که در آن با ارتباط دادن دروغين میان القاعده و ایران، مواضع ضد ایرانی را به نمایش میگذارد. در این فیلم نیز بازیگر نقش مأمور CIA جایزه بهترین بازیگر زن را میگیرد.
جایزه دیگر گلدن گلوب، « بهترین سریالهای کوتاه یا فیلمهای تلویزیونی»، است. جایزه بهترین فیلم تلویزیونی، جشنواره گلدن گلوب به تله فیلم Game Change داده شد. این فیلم که محصول شبکه HBO است، به رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری سال 2008 میان باراک اوباما و جانمککین میپردازد. در انتخابات ریاست جمهوری امریکا هر نامزد ریاست جمهوری معاون اول خود را نیز معرفی میکند که در آن سال اوباما جوبایدن را انتخاب و مک کین، سارا پیلین را معرفی میکند. در game change به شخصیت سارا پیلین پرداخته میشود و آموزش هایی که به وی در مورد ایران، مسئله هستهای ایران، غنیسازی اورانیوم و شخص دکتر احمدی نژاد رئیسجمهور کشورمان، داده میشود. حتی نام احمدی نژاد در این فیلم برده میشود. جالب اینجا است که در میان همه فیلمهای قابل توجهی که در بخش تله فیلمها حاضر بودند، این فیلم ضد ایرانی جایزه بهترین تله فیلم و بازیگر نقش ساراپیلین نیز جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن فیلمهای تلویزیونی را از آن خود میکند.
در گلدن گلوب جایزه بهترین سریال نیز به فصل دوم سریال Home Land ( میهن) رسید. این فصل از سریال که در سال 2012 تولید شده در ادامه فصل سریال است. داستان Home Land پیرامون داستان زندگی یک سرباز نیروی دریایی امریکا است که در مأموریتی به خاک عراق اعزام میشود و در آنجا به مدت هشت سال ناپدید میشود و همه فکر میکنند که وی کشته شده است، تا اینکه بعد از مدتها وی را در زندان القاعده پیدا کرده و به عنوان قهرمان ملی به امریکا باز میگردانند. این فرد در بازگشت به امریکا نامزد انتخابات پارلمان میشود و به عنوان سناتور به سنای امریکا راه پیدا میکند. در این میان یک مأمور زن CIA به وی مشکوک شده و در پی این است که بداند طی مدت هشت سال تغییراتی در عقاید آن سرباز به وجود آمده یا خیر.
ما در طول فیلم متوجه میشویم سرباز امریکایی در طول اسارتش در عراق مسلمان شده و قرآن میخواند، هم اکنون نیز با القاعده در ارتباط است و در حال برنامهریزی عملیات تروریستی با کمک القاعده در امریکا است، اما به دلیل اخراج مأمور زن از CIA تحقیقات وی ناتمام میماند و سرباز امریکایی لو نمیرود. در فصل دوم این سریال، داستان با حمله اسرائیل به ایران و انهدام پنج سایت هستهای کشورمان آغاز میشود. ایران ادعا دارد در این حملات 3 هزار تن کشته شدهاند و میخواهد به تلافی حملات اسرائیل، به امریکا که متحد اسرائیل است حمله کند. حال CIA دوباره مأمور زن را به خدمت دعوت میکند و وی را برای تحقیق در مورد چگونگی حمله ایران به امریکا به لبنان میفرستد. از سوی دیگر سرباز پیشین امریکایی نیز نامزد معاون اولی انتخابات امریکا شده است و بر خلاف گذشته شروع به همکاری با CIA کرده است. کلیت سریال home land کپی شده از سریالی اسرائیلی است. این سریال که به شدت ضد ایرانی است توانست در میان چند سریال خوب و خوش ساخت، جایزه بهترین سریال درام را از آن خود کند و جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد به بازیگر نقش سرباز امریکایی رسید که همکار CIA شده است و همچنین جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن را نیز بازیگر نقش مأمور CIA دریافت کرد.
ترکیب جالب گلدن گلوب
جشنواره گلدن گلوب در بخش فیلم دارای 10 اثر سینمایی است که پنج فیلم درام و پنج فیلم کمدی موزیکال هستند. این 10 فیلم در طول تقریباً دو ساعت برگزاری جشنواره معرفی شده و برای هر فیلم، فردی متناسب با آن به روی سن میآید و توضیحاتی میدهد. هنگامی که قرار شد فیلم «آرگو» در جشنواره معرفی گردد، شخص « تونی مندز» همان مأمورCIA که اکنون پیر و از کار افتاده شده است به روی صحنه آمد. همراه وی یکی از عوامل فیلم بود که در معرفی مندز، وی را قهرمان ملی کشور نامید و حضار به افتخار این مأمور CIA تشویق مفصلی انجام دادند. جالبتر این است که در فیلمهای حاضر در جشنواره گلدن گلوب، هر فیلمی که در آن به موضوع CIA پرداخته بود یا نقشی از مأمور CIA در آن وجود داشته است، یا جزو نامزدهای نهایی بوده یا جایزه گرفته است. همان طور که اشاره شد، امسال فیلمهایی توانستند جوایز اصلی گلدن گلوب را ببرند که سیاستهای ضد ایرانی را دنبال کرده و به دنبال تبلیغ سازمان جاسوسی امریکا (CIA) بودهاند. این نکات میتواند برای کسانی که هنوز فکر میکنند گلدن گلوب یا حتی اسکار جشنوارههایی صرفاً هنری و دور از تصمیمات سیاسی هستند، مفید باشد. سینمای امریکا بر خلاف سینمای ما که شعار هنر برای هنر یا همان هنر برای کاسبی و درآمد داشتن را تبلیغ میکند، دنبال اهداف مهمتر و استراتژیکی است که شاید در نگاه ساده و گذرا نتوان آنها را حس کرد.
* برگرفته از روزنامه جوان 29/11/91