از قدیم همه در رویاهای کودکی‌مان به دنبال نقشه گنج بودیم، گنجی که در دل زمین پنهان شده و کلی گرانقیمت است.


به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ، از قدیم همه در رویاهای کودکی‌مان به دنبال نقشه گنج بودیم، گنجی که در دل زمین پنهان شده و کلی گرانقیمت است.

حالا یک چیز جالب برایتان بگویم، در حال حاضر در هر شهر و استان کشور چندین گنج وجود دارد که مالک آن مردم عادی هستند و فقط برای استفاده آن‌هاست.فقط یک تفاوت با رویای کودکی دارد و آن این که این گنج‌ها در دل زمین نیستند، همین بالا جلوی چشم و اتفاقا هر روز هم از کنارشان رد می‌شویم، آن هم با بی‌توجهی.

 آمارهای مختلفی از تعداد این گنج‌ها وجود دارد، اما همه آن ها در چند ده هزار مشترکند، در سایز و ابعاد و با طرح‌های مختلف، گنج‌های بیمارستانی، گنج‌های جاده‌ای، گنج‌های کتابخانه‌ای و صدها نوع گنج دیگر.

ما این گنج‌ها را هرچند به اشتباه "پروژه‌های ناتمام" صدا می‌کنیم، ده ها دلیل منطقی می‌توان برای گنج بودن‌شان آورد، مثلا این‌که هزاران هزار تومان از پول‌های ملت و مملکت صرف ساخت همین ساختمان‌هایی شده که امروز به بهانه بی‌پولی نیمه ساخته رها شده‌اند.

پول‌هایی که اگر جای دیگر خرج می‌شد شاید سودش زودتر به جیب مردم می‌رفت، خرج توسعه میادین نفت و گاز، خرج کارخانه‌ها و واحدهای تولیدی و خیلی چیزهای دیگر، اما حالا این پول‌ها برای مشتی آجر و سنگ و فلز صرف شده که باد و باران می‌خورند و نگهبانی تنها در میان آنها چادر زده که مبادا در این بین دزدی هم مزید علت شود و مصالحی که با پول مملک خریداری شده به باد فنا برود.

سرمایه‌های کشور و مردم خوابیده و هیچ کس از آن نفع نمی‌برد که هیچ، هر سال هم به تعداد این طرح‌ها اضافه می‌شود و هم پول مورد نیاز برای تکمیل آن‌ها بیشتر می‌شود.

طرحی که تا چندسال پیش پنج یا شش میلیارد اعتبار می‌خواست حالا با بیست میلیارد هم کار به جایی نمی‌برد.

باز همه این‌ها به کنار، مردم را چرا بی‌اعتماد می‌کنید؟ وعده پشت وعده، از هفته دولت به هفته دفاع مقدس از هفته دفاع مقدس به دهه فجر و از دهه فجر به ابتدای سال آینده و آن‌قدر این تاریخ‌های افتتاح در تقویم پس و پیش می‌شوند که سن برخی از پروژه‌ها به چند ده سال می‌رسد.

کرمانشاه از هرچه کم داشته باشد از این گنج‌ها آن‌قدر دارد که دیگر نمی‌داند این همه ثروت را کجای دلش جا دهد، مونوریل، راه آهن، تله کابین، بیمارستان، ورزشگاه، کتابخانه، موزه و ... .

موزه‌ای که خودش موزه شد!

داستان این یکی خیلی جالب است، اگر بگویم "موزه منطقه‌ای غرب کشور" قرار بوده از سال 52 ساخته شود، باور می‌کنید؟ یعنی همین وقت‌هاست که 40 ساله شود!

جنگ تحمیلی و بازسازی‌های پس از آن مانع پیشرفت این پروژه شد، اما امروز برای تاخیرش توجیه نداریم، توجیه نداریم چون جزو طرح‌های مهر ماندگار است و دولت وقت چندانی ندارد برای اجرای آن.

معاون اداره کل میراث فرهنگی استان همین ماه پیش از پیشرفت 83 درصدی موزه خبر داد، علیرضا مرادی بیستونی از اعتباری 30 میلیارد ریالی هم گفت که برای تکمیل طرح مورد نیاز است.

تنها مناسبتی که در پیش بود و امیدوارمان می‌کرد دهه فجر بود که آن هم گذشت، حالا قصاوت با شما!

ورزشگاهی که نگرانیم چندین 10 ساله شود!

از مصوبات سفرهای استانی بود، تاریخش به سال 82 باز می‌گردد، این طرح هم دو ماه پیش به گفته مسئولین 80 درصد پیشرفت داشت و همان وقت‌ها بود که که اعلام کردند دهه فجر افتتاح می‌شود.

پروژه‌ای با 400 میلیارد ریال اعتبار که مهر ماندگاری شد، باز از حرف‌های دو ماه پیش مسئولین است که صندلی‌ها نصب شده و چمن کاری و نازک کاری هم به اتمام رسیده و به زودی شاهد بهره‌برداری‌اش خواهیم بود.

پروژه‌ای که مسئولش وزارت ورزش و جوانان است و ما هم امید داشتیم مسئولین این وزارت نگاهی به ورزش و جوانان ما داشته باشند، و دهه فجر که رسید بتوانیم کرمانشاه را با ورزشگاه 15000 نفری‌اش یاد کنیم و دهه فجر هم این بار دست خالی رفت.

تله کابین؛ پیشکسوت پروژه‌های نیمه تمام

برای تله کابین همین چند وقت پیش کلی گله کردیم که آی مسئولین به فکر مردم نیستید، دل‌تان به حال طاق‌بستان بسوزد، حداقل ده سال است که چشمش به راه این طرح خشک مانده.

حالا خوب شد استاندار اول سال تاکید کرد تله کابین باید در دستور کار شهرداری قرار بگیرد، اما باز خبری نیست از پرواز کابین‌های تله کابین بر فراز طاق‌بستان.

از سال 84 به 89 کشید و از 89 تا به امروز و باز نمی‌بینیم مرتفع‌ترین تله کابین کشور که قرار بود طولش هزار و 760 متر باشد.

علتش را که جویا بشویم می‌گویند شریک سرمایه‌گذار نداریم و طرح سنگین است و باید بررسی شود، و آن‌قدر دست دست کردند که اعتبار شش میلیاردی پیش‌بینی شده برای آن حالا به بیست میلیارد تومان رسیده است. کار خاصی هم انجام نشده، پس بهتر است حالا حالاها امیدوار نباشیم.

کتابخانه مرکزی شهر به رویا پیوسته!

آدم می‌ماند راجع به آن چه بگوید؟ اینجا دیگر نه از پیشرفت‌های 80 درصدی خبری هست و نه از وعده‌های دهه فجری و هفته دولت و سال آینده! این ساختمان نیمه کاره که زمین چهار هزار متری را اشغال کرده و خبری از قفسه‌های کتاب در آن نیست، خواب خواب است.

سال 87 بود که کلنگش را زدند و 12 میلیارد تومان اعتبار برای ساختش پیش‌بینی کردند، بخشی سهم استان و بخشی سهم دولت و این‌که چه شد و چه کسی به تعهد خود عمل نکرد

نمی‌دانیم، فقط این را خوب می‌دانیم که نداشتن یک کتابخانه مجهز و بزرگ اصلا در شأن کلانشهر کرمانشاه نیست.

پارک آبی هم به خواب رفته!

همین روزها نزدیک بلوار طاق‌بستان باید مردم می‌توانستند در یک رودخانه 540 متری شنا کنند و از این سونا به آن سونا و از این استخر به آن استخر بروند، در زمینی به مساحت 16هزار مترمربع که مثلا پارک آبی نام داشت.

سال 89 قول افتتاح دوساله‌اش را دادند، گفتیم حتما راه‌اندازی می‌شود و کلی گردشگر هم سرازیرش می‌شوند، اما حالا از کنار زمینش که می‌گذری چیزی جز خاک خالی توجهت را جلب نمی‌کند.

سرمایه‌گذارش کارشکنی بانک عامل را مقصر می‌داند، اعتبار اولیه‌اش 16 میلیارد تومان براورد شده بود و حالا شما می‌توانید به دلخواه سه یا چهار برابر در نظر بگیرید، پس دیگر به افتتاحش فکر نکنید، فکر می‌کنم موارد واجب‌تری هم داریم که بخواهیم پول صرفش کنیم.

سخن دراز است و تعداد پروژه‌ها زیاد، گاهی به تعدادشان اضافه هم می‌شود و خبری از افتتاح‌ها نیست، وعده سر خرمن حداقل ندهید، اعتماد مردم از دست برود آسان باز نمی‌گردد.

منبع : ایسنا
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.