درباره فیلم "تنهای تنهای تنها" باید گفت که تا این حد خوب در آمدن این فیلم، یک تو دهنی معنادار به بعضی پدرخوانده های سینما بود.

باشگاه خبرنگاران-عبدالکریم که به رنجرو معروف است یک پسربچه بوشهری است او با پسر یکی از مهندسان روسی که در نیروگاه اتمی کار می کنند دوست شده و یک خانم روسی هم حرف های این دو را برای هم ترجمه می کند.
رنجرو یک شب فکر می کند که بالای سر شهرشان بشقاب پرنده آمده اما آنچه که او دیده در حقیقت بالن تحقیقاتی نیروگاه است اولگ(پسر بچه روس) هم حرف او را باور می کند.
کم کم مردم منطقه و حتی دوستان و هم کلاسی های رنجرو به خاطر دوستی او با اولگ از دستش عصبانی می شوند. این عصبانیت ها پیرو اتفاقات سیاسی بین المللی و زیاده خواهی روس ها در این میان است.
عاقبت اولگ به همراه بقیه روس ها از بوشهر می روند و رنجرو مخفیانه سوار یک کشتی می شود تا به سازمان ملل برود و نامه اش را به دست تمام رئیس جمهورهای دنیا برساند.
وقتی می شنویم قرار است یک پسربچه به رؤسای جمهور تمام دنیا نامه بنویسد ذهنمان سمت فیلم های شعاری می رود که ادعاهای احساساتی گرایانه ای در باب انسان دوستی دارند اما اگر فیلم را ندیده باشید باور نمی کنید چقدر با تمام این دست کلیشه ها متفاوت است.
اتفاقا نامه رنجرو موقع تیتراژ پخش شد و تمام محتوای آن را قبل از پخش نامه و در طول فیلم با بیان دراماتیک و غیرمستقیم به بیننده رسانده بودند.
برای همین بود که مخاطب نمی خواست هنگام تیتراژ از صندلی بلند شود و حتی وقتی - در سالنی که من بودم- در اواسط نامه، پخش فیلم را قطع کردند، اعتراض مخاطبان بلند شد.
در طول فیلم کلی بلند بلند خندیدیم و مثل همیشه در این باب آقایان پیشقدم بودند اما در اواخر کار همه خجالت می کشیدند احساساتشان را بروز داده و گریه کنند.
در این زمینه هم مثل همیشه خانم ها پیشقدم شدند.
وقتی دنیای کودکانه رنجرو و اولگ دستخوش بازی های سیاسی می شد و رنجرو از معلم مدرسه شان پرسید: حق وتو یعنی چه؟ یا هنگامی که رنجرو مجبور شد برای پیگیری این که دوستش در بوشهر می ماند یا نه؟ روزنامه های سیاسی بخواند، وقتی روی در و دیوار اتاق او تصاویری از مردان و زنان سیاستمدار دنیا را می دیدیم یا آرم سازمان ملل را، در تمام این مدت می خندیدیم اما همزمان و با همان خنده ها بغضی در حال گرم شدن در گلویمان بود.
احساس می کردیم این معادله چقدر مسخره است: پنج به اضافه یک، این تصاویر چقدر خودخواهند: بزرگان سیاسی، و این عنوان چقدر قلابی است: سازمان ملل- آرزو می کردیم کاش رنجرو واقعا بتواند جلوی سازمان ملل رنکینگ بفروشد و پشت شیشه ماشین رئیس جمهوری نامه ای را بگذارد که به آنها رفقای کلاس چهارم ابتدایی شان را یادآوری کند تا به خود بیایند و همان شب باک بنزین همه هواپیماهای جنگی را سوراخ کنند.
این فیلم لحظه ماقبل فاجعه را نشان می دهد و پیشگویی وقوع جنگ های نسل افکن و آتش های جهان سوز است که از تصادم زیاده خواهی های اربابان قدرت بر می خیزد و زمزمه های آرزویی است که داریم، جهانی بدون حضور طوافيت؟ استبداد گران، جهانی بدون پلیس ضد شورش، بدون زندان، بدون جدل سیاسی، بدون دست اندازی به ملک و مملکت دیگران و دنیایی پر از گندم و گل و آب شیرین
در مورد ساختار اثر، به دقت و با ذکر جزئیات، هنگام اکران آن باید صحبت کرد اما این اشاره کلی که در ادامه می آید، بی موقع نیست.
بین خیلی از منتقدین باب بود که ما به شرایط ساخت اثر کاری نداریم( بودجه فراوان بوده یا کم، سانسور وجود داشته یا نه و...)، هیچکدام موقع نقد یک اثر محاسبه نمی شوند و ما صرفا خود اثر را می بینیم و هیچ توجهی را نخواهیم پذیرفت.
اما در مترقی ترین تئوری ها نزد منتقدین نحله نئوفورمالیسم عقیده دیگری وجود دارد و آنها شرایط ساخت اثر را هم در محاسباتشان جای دادند.
جالب است بدانیم قرن ها پیش از این اجداد هنرپرور و فکور ما هم در تئوری های زیباشناختی به چنین متدی رسیده بودند.
آنها در نقد خود از یک اثر مطرح می کردند بدساخت اگر سنگ بدی را در اختیار یک استاد زبده کار گذاشته باشند، ضعفی که در اثر نهایی است از جانب(قابل) به حساب می آید یعنی ماده و امکاناتی که قابلیت بهتر از این شدن را نداشت اما اگر سنگی صیقلی و با کیفیت را در اختیار پیکرتراشی نابلد گذاشتیم و کار بدی از آب درآمد می گویند ضعف از(فاعل) است . حالا با این معیار اگر سراغ فیلم(تنهای تنهای تنها) برویم باید گفت اگر ضعفی در کار است باید آن را از جانب قابل دانست که چنین نقدی متوجه سیاستگذاران و مسئولیتی است که باید حمایت می کردند و قوتی اگر در کار است قط یقین از سمت فاعل است یعنی کارگردان و تمام حامیان مردمی و هنر دوست او اگر اجازه کمی صراحت را به من می دهید باید گفت که تا این حد خوب در آمدن این فیلم، یک تو دهنی معنادار به بعضی پدرخوانده های سینما بود که خود را صاحب بیت المال و سینمای نفتی ایران دانسته اند و به جوانترها مخصوصا شهرستان های میدان نمی دهند.
به این دوست عزیزم تبریک می گویم و ممنونم که آبروی هم نسلی هایش را خرید./ي2
میلاد جلیل زاده.

براي مشاهده آخرين اخبار، تصاوير و فيلم هاي جشنواره اينجا را كليك كنيد.
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار