؛آنها معتقدند که اینطور نیست که افراد در دوران بازنشستگی به پول
کمتری نیاز داشته باشند، بلکه بسیاری از آنها کمی بیش از قبل به پول نیاز
خواهند داشت. در اینصورت محاسبات را چگونه باید انجام داد تا از ورشکستگی
هنگام مرگ جلوگیری شود؟
خیلیها ممکن است با نزدیک شدن به سالهای پایانی عمر کاری، خود را بازخرید
کنند تا بازنشستگی را به تعویق اندازند. اما برای افراد مرفه و ثروتمند،
این فرصتی است تا مخارج خود را به گونهای محاسبه کنند که نه پیش از مرگ
بیپول شوند و نه پس از آن بیش از اندازه برای فرزندانشان باقی گذارند.
برای مرفهین، آنها که اندوختهای حدود ۵۰۰،۰۰۰ تا ۵ میلیون و یا حتی ۱۰
میلیون دلار دارند، کار محاسبه دشوار است: بودجهبندی مخارج سالانه آنها
چگونه باید باشد درحالیکه ممکن است تا ۲۰، ۳۰ و یا شاید ۴۰ سال دیگر عمر
کنند؟
برای کسانی که مشخصا ثروتمند محسوب میشوند و بین ۱۰ تا ۴۰ میلیون دلار دارند، این مساله امسال کمی متفاوت است: اینکه
چیزی که مراجعین اغلب فراموش میکنند،
هزینههای ثابت است- خانه، ماشین، بیمه- که باید کاهش یابد اما تحقق آن
زمان میبرد. مهمتر از آن، عدم ریسکپذیری مراجعین است؛ نقد کردن همه
ثروتشان ممکن است در آنها ایجاد احساس امنیت کند، اما احتمالا شیوه زندگی
که مایلند تا سالها ادامه داشته باشد را تأمین نخواهد کرد.
هم اکنون تا چه میزان میتوانند از ۵.۱۲ میلیون دلار بخشودگی مالیاتی که
تا ۳۱ دسامبر منقضی میشود استفاده کنند و شیوه فعلی زندگی خود را نیز تا
آخر حفظ کنند؟
به گفته خانم جون کرین ، مدیر ارشد و استراتژیست
دارایی شرکت مدیریت دارایی بی. ان. وای ملون ، "برای افرادی که ۲، ۳ و یا ۴
میلیون دلار دارند، زمانیکه به ما مراجعه میکنند و میخواهند بدانند که
آیا میتوانند با این پول زندگی کنند، بحث بسیار جدی میشود چراکه جایی
برای اشتباه وجود ندارد."
چیزی که مراجعین اغلب فراموش میکنند،
هزینههای ثابت است- خانه، ماشین، بیمه- که باید کاهش یابد اما تحقق آن
زمان میبرد. مهمتر از آن، عدم ریسکپذیری مراجعین است؛ نقد کردن همه
ثروتشان ممکن است در آنها ایجاد احساس امنیت کند، اما احتمالا شیوه زندگی
که مایلند تا سالها ادامه داشته باشد را تأمین نخواهد کرد.
بخشودگی
مالیاتی ۵.۱۲ میلیون دلاری- که طی توافق رئیس جمهور اوباما و کنگره در سال
۲۰۱۰ تصویب شد- ثروتمندان را با تصمیمی مواجه ساخته که شامل عواقبی در
کوتاه مدت و بلند مدت میشود. آنها هماکنون چقدر باید به وراث خود بدهند-
تا بعداً از پرداخت مالیات بر املاک به دولت اجتناب کنند- و شیوه زندگی خود
را نیز در حالیکه نمیتوان باقی عمر را پیشبینی نمود، به مدت طولانیتری
حفظ کنند؟
توصیهای که کارشناسان مالی به بازنشستگان مضطرب میکنند
این است که مخارج چندین سال خود را بصورت نقدی نگاه دارید و مابقی را برای
بلندمدت سرمایهگذاری کنید.
او همچنین معتقد است اینطور نیست که افراد
در دوران بازنشستگی به پول کمتری نیاز داشته باشند، بلکه بسیاری از آنها
کمی بیش از قبل به پول نیاز خواهند داشت. در اینصورت محاسبات را چگونه باید
انجام داد تا از ورشکستگی هنگام مرگ جلوگیری شود؟ پاسخ این سوال به همان
اندازه که به میزان مخارج بستگی دارد، به زمانبندی نیز ارتباط دارد.
مارک
کورتازو ، یکی از شرکای ارشد گروه مشاورین ماکرو، برای مراجعینی که این
سوال را میپرسند داستان ساختگی سه برادر را تعریف میکند که هریک با سه
سال اختلاف از یکدیگر در روز اول ژانویه با ۱ میلیون دلار بازنشسته
میشوند-
استفان پولن ، نویسنده ای که کتاب «مرگ در
ورشکستگی» او در اواخر دهه ۱۹۹۰ سر و صدای زیادی به پا کرد، توصیه می کند
کنترل شغلتان را خود بدست گیرید تا وابسته به کارفرما نباشید، از بدهکاری
بپرهیزید، فعال باقی بمانید و تا جایی که می توانید اموال و دارایی خود را
طی زندگی به وراث منتقل کنید. به نظر می رسد این ایده با شرایط و احوال
بازنشستگان امروز و یا کسانی که در شرف بازنشستگی هستند جور در می آید.
یعنی سالهای ۱۹۹۷، ۲۰۰۰، و ۲۰۰۳. هر سه برادر یک میلیون دلار خود را در یک صندوق سرمایهگذاری سپرده میکنند.
از
زمانیکه آنها بازنشسته شدند تا ۳۱ آگوست ۲۰۱۲، هرکدام ماهانه ۵۰۰۰ دلار
برداشت میکردند. در ۳۱ آگوست، دارایی برادری که زودتر از بقیه بازنشسته
شده بود، معادل ۱.۱۴ میلیون دلار و دارایی برادری که آخر همه بازنشسته شده
بود به ۱.۱۵ میلیون دلار میرسد. اما برادر میانی که برداشت ماهانه خود را
در سال ۲۰۰۰ آغاز کرده بود، تنها ۱۶۰۵۶۸ دلار دارایی دارد. علت چیست؟ طی سه
سال نخستی که وی بازنشسته شده بود، بازار سهام افت داشته، و یک بار دیگر
در سال ۲۰۰۸ شدیداً افت میکند. بنابراین او برای اینکه بتواند ۵۰۰۰ دلار
ماهانه خود را برداشت کند باید سهام بیشتری میفروخت.
درحالیکه
احتمال اینکه فرد بازنشسته تمام پول را خود تنها در یک صندوق مشارکت
سرمایهگذاری کند اندک است، سادگی مثال فوق بیانگر این نکته است که اگر قصد
دارید هر ماه صرف نظر از اینکه سرمایهگذاری های شما در چه وضعیتی است،
میزان معینی را برداشت کنید، زمان بازنشستگی شما اهمیت زیادی پیدا می کند.
راه حلی که آقای کورتازو پیشنهاد می کند، تعیین یک مقرری متغیر
است- که طی آن بیمه کننده موافقت می کند بر اساس ارزش جاری مقرری فرد،
پرداخت هایی منظم به وی صورت گیرد- هرچند آقای کورتازو نسبت به سابقه بدی
که این مقرری ها نزد مشاوران دارد نیز آگاه است.
مدیر یکی از شرکت
های مشاوره معتقد است زمانیکه بازار فرار است، میزانی که از دارایی خود
برداشت می کنید حساسیت فوق-العاده بالایی پیدا می کند.
استفان پولن ،
نویسنده ای که کتاب «مرگ در ورشکستگی» او در اواخر دهه ۱۹۹۰ سر و صدای
زیادی به پا کرد، توصیه می کند کنترل شغلتان را خود بدست گیرید تا وابسته
به کارفرما نباشید، از بدهکاری بپرهیزید، فعال باقی بمانید و تا جایی که می
توانید اموال و دارایی خود را طی زندگی به وراث منتقل کنید. به نظر می رسد
این ایده با شرایط و احوال بازنشستگان امروز و یا کسانی که در شرف
بازنشستگی هستند جور در می آید.
آقای پولن که در ۸۳ سالگی همچنان کار می کند معتقد است "بازنشستگی معنی ندارد.
بازنشستگی اوج حماقت و بسیار مخرب است. یکی از مهمترین چیزها در زندگی داشتن هدف است."
او
که قیل و قال مردم درباره بی پولی را مضحک می داند، می گوید مقرری من و
همسرم ناچیز است اما ما هنوز کار می کنیم. کار کردن همان هدف ماست. زندگی
بدون هدف پوچ است.
اگر با او موافقید، به کار کردن ادامه دهید.
درغیر اینصورت، احتمالا وقت آن رسیده که چند تا ماشین حساب برای انجام پاره
ای محاسبات جدی بکار گیرید.
منبع: نیویورک تایمز