در باشگاه خبرنگاران جوان پیگیری شد؛
معلمان نهضت سوادآموزی چگونه میتوانند استخدام آموزشوپرورش شوند؟
ميدل ايست آنلاين مدعي شد:
واکنش مثبت ايران به تغييرات کابينه دوم اوباما
ميدل ايست آنلاين در مقاله اي پيش بيني کرد ايران به نشانه هاي حسن نيت آمريکا در انتصاب جان کري و چاک هيگل به عنوان وزيران خارجه و دفاع واکنش مثبت نشان خواهد داد.
به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از ميدل
ايست آنلاين، اين پايگاه خبري در مقاله اي به قلم "کاوه افراسيابي"، استاد
دانشگاه و تحليلگر مسائل سياسي نوشت انتخاب جان کري و چاک هيگل از سوي
اوباما براي دو وزارتخانه مهم آمريکا نشانه تمايل اين کشور براي حل مسائل
تهران- واشنگتن از طريق ديپلماسي است و به احتمال فراوان ايران به اين
نشانه هاي حسن نيت واکنش مثبت نشان خواهد داد.
ميدل ايست در ادامه مدعي شد "در تهران در مورد اهداف و مقاصد دولت دوم باراک اوباما در قبال ايران حدس و گمان هاي فراواني مطرح است که دليل آن تغييراتي است که در کابينه دوم اوباما ايجاد شده که حاکي از احتمال اتخاذ سياست جديد رابطه با ايران از سوي کاخ سفيد است. از نظر ايران، باراک اوباما در طول دوره اول رياست جمهوري خود رويکرد جدي و متفکرانه اي را در قبال ايران در پيش نگرفت که بخشي از آن به دليل نفوذ و تاثيرات منفي برخي از اعضاي دولت او بود که با اوباما در مورد رابطه با ايران همفکر نبودند، در نتيجه چندين دوره تحريم هاي يکجانبه آمريکا عليه ايران، کشتي ديپلماسي آمريکا- ايران به سوي مسير جنگ اقتصادي و تهديدهاي فزاينده برخورد نظامي بر سر برنامه هسته اي ايران، حرکت کرد. اما با گزينش جان کري و چاک هيگل به عنوان دو وزير وزارتخانه هاي خارجه و دفاع، تهران اميدوار است که دولت آمريکا به طور جدي با هدف بهبود روابط بين دو کشور گفتگو و مذاکره را جدي گرفته باشد."
"درست يا غلط گفته مي شود هم جان کري و هم هيگل براي گستراندن تور ديپلماسي با ايران بسيار علاقمند هستند و به دنبال يافتن محل هاي دادرسي جديدي براي حل مسائل برجسته ميان ايران و آمريکا هستند، بنابراين اين تفکر برخي از آمريکائيان که مي گويند انتخاب هيگل باعث ناسازگاري بيشتر ايران مي شود غلط است آنها چنين استدلال مي کنند که به دليل اظهارات سابق هيگل در مورد امکان ناپذيربودن گزينه نظامي ايران تهديد نظامي را جدي نخواهد گرفت."
"مشکل چنين قضاوت هاي پيش دستانه اي در مورد اثرات انتخاب هيگل به عنوان وزير دفاع آينده اين است که اين قضاوت ها برپايه فرضيه قابل ترديد ايران هسته اي استوار است در حالي که هيچ سند و مدرکي در مورد تسليحاتي بودن برنامه هسته اي ايران وجود ندارد و تأسيسات هسته اي ايران تحت نظارت دقيق آژانس بين المللي انرژي اتمي است، که ده ها بار از اين تاسيسات بازرسي کرده است."
"در حال حاضر ايران و آژانس بين المللي انرژي اتمي براي همکاري هاي پيشرفته در حال دستيابي به يک مداليته جديد هستند. نشست موفقيت آميز ايران و نمايندگان آژانس بدون شک تأثيرات مثبتي بر دور بعد مذاکرات هسته اي ايران خواهد گذشت و مذاکره کننده ارشد ايران در سفر اخير خود به دهلي نو آمادگي ايران براي مذاکره با نمايندگان گروه 1+5 در اواخر ماه جاري را اعلام کرد."
"اين مسائل و در کنار آن واکنش مثبت وزارت خارجه ايران به انتخاب هيگل نشان دهنده رفتار و رويکرد غيرمقابله اي ايران است. حسن نيت، حسن نيت مي آورد، و در حقيقت در اثر اقدامات اعتماد ساز دو طرف اين خوشبيني احتياط آميز وجود دارد که ممکن است پيشرفتي در مذاکرات هسته اي به وجود آيد."
"اما مسئله بزرگ اينجاست که هم پيمانان غربي آمريکا، بالاتر از همه انگليس ممکن است با گرايش و رويکرد اوباما همفکر و موافق نباشند. قطعا اين روابط اکنون در مقطع حساس قرار دارد و با اتخاذ ديپلماسي مناسب مي توان از افتادن در مسير غلط تنش ها و خصومت بيشتر پرهيز کرد. به موازات تلاش هاي ايران و آژانس، آمريکا و ايران نيز بايد مداليته يا چارچوب خود براي مذاکرات دو يا چند جانبه را تهيه و تنظيم کنندف مانند چارچوبي که براي توافقنامه سال 1981 الجزاير، ميان ايران و آمريکا منعقد شد، يا چارچوب معاهده ان پي تي."
"هنوز فراموش نکرده ايم که سناتور جان کري در مصاحبه سال 2009 خود با فايننشال تايمز درخواست از ايران براي کنار گذاشتن چرخه سوخت هسته اي خود را احمقانه توصيف کرد با اين وجود، آمريکا به طور رسمي همچنان به تفکر صفر دستگاه سانتريفوژ در ايران متعهد است هرچند که اظهارات نيمه رسمي اين طور مي رساند که آمريکا تمايل دارد حق ايران در داشتن چرخه سوخت رسمي تا مادامي که تحت نظارت دقيق بازرسان آژانس و محدود غني سازي در سطح پايين باشد، به رسميت بشناسد آنچه که تيم امنيت ملي دولت دوم اوباما انجام خواهد داد تلاش براي کم کردن شکاف ميان سياست واقعي و سياست لفاظي است.
با درنظر گرفتن سياست خروج آمريکا از افغانستان و مشکلات موجود در عراق، نياز مبرمي به مذاکرات گسترده ميان ايران و آمريکا که به مسئله هسته اي محدود نباشد و همه مسائل امنيتي منطقه را نيز در بربگيرد، وجود داد. اما، يک پيش نياز مهم براي هرگونه پيشرفت در جاده ناهموار روابط ايران و آمريکا اين است که اولا درسهاي گذشته به کار گرفته شود و دوم آن که بر مشترکات و علاقمندي هاي دوجانبه متمرکز شود فقط در اين صورت است که مي توانيم انتظار داشته باشيم خصومت ميان آمريکا و ايران از بين برود.
ميدل ايست در ادامه مدعي شد "در تهران در مورد اهداف و مقاصد دولت دوم باراک اوباما در قبال ايران حدس و گمان هاي فراواني مطرح است که دليل آن تغييراتي است که در کابينه دوم اوباما ايجاد شده که حاکي از احتمال اتخاذ سياست جديد رابطه با ايران از سوي کاخ سفيد است. از نظر ايران، باراک اوباما در طول دوره اول رياست جمهوري خود رويکرد جدي و متفکرانه اي را در قبال ايران در پيش نگرفت که بخشي از آن به دليل نفوذ و تاثيرات منفي برخي از اعضاي دولت او بود که با اوباما در مورد رابطه با ايران همفکر نبودند، در نتيجه چندين دوره تحريم هاي يکجانبه آمريکا عليه ايران، کشتي ديپلماسي آمريکا- ايران به سوي مسير جنگ اقتصادي و تهديدهاي فزاينده برخورد نظامي بر سر برنامه هسته اي ايران، حرکت کرد. اما با گزينش جان کري و چاک هيگل به عنوان دو وزير وزارتخانه هاي خارجه و دفاع، تهران اميدوار است که دولت آمريکا به طور جدي با هدف بهبود روابط بين دو کشور گفتگو و مذاکره را جدي گرفته باشد."
"درست يا غلط گفته مي شود هم جان کري و هم هيگل براي گستراندن تور ديپلماسي با ايران بسيار علاقمند هستند و به دنبال يافتن محل هاي دادرسي جديدي براي حل مسائل برجسته ميان ايران و آمريکا هستند، بنابراين اين تفکر برخي از آمريکائيان که مي گويند انتخاب هيگل باعث ناسازگاري بيشتر ايران مي شود غلط است آنها چنين استدلال مي کنند که به دليل اظهارات سابق هيگل در مورد امکان ناپذيربودن گزينه نظامي ايران تهديد نظامي را جدي نخواهد گرفت."
"مشکل چنين قضاوت هاي پيش دستانه اي در مورد اثرات انتخاب هيگل به عنوان وزير دفاع آينده اين است که اين قضاوت ها برپايه فرضيه قابل ترديد ايران هسته اي استوار است در حالي که هيچ سند و مدرکي در مورد تسليحاتي بودن برنامه هسته اي ايران وجود ندارد و تأسيسات هسته اي ايران تحت نظارت دقيق آژانس بين المللي انرژي اتمي است، که ده ها بار از اين تاسيسات بازرسي کرده است."
"در حال حاضر ايران و آژانس بين المللي انرژي اتمي براي همکاري هاي پيشرفته در حال دستيابي به يک مداليته جديد هستند. نشست موفقيت آميز ايران و نمايندگان آژانس بدون شک تأثيرات مثبتي بر دور بعد مذاکرات هسته اي ايران خواهد گذشت و مذاکره کننده ارشد ايران در سفر اخير خود به دهلي نو آمادگي ايران براي مذاکره با نمايندگان گروه 1+5 در اواخر ماه جاري را اعلام کرد."
"اين مسائل و در کنار آن واکنش مثبت وزارت خارجه ايران به انتخاب هيگل نشان دهنده رفتار و رويکرد غيرمقابله اي ايران است. حسن نيت، حسن نيت مي آورد، و در حقيقت در اثر اقدامات اعتماد ساز دو طرف اين خوشبيني احتياط آميز وجود دارد که ممکن است پيشرفتي در مذاکرات هسته اي به وجود آيد."
"اما مسئله بزرگ اينجاست که هم پيمانان غربي آمريکا، بالاتر از همه انگليس ممکن است با گرايش و رويکرد اوباما همفکر و موافق نباشند. قطعا اين روابط اکنون در مقطع حساس قرار دارد و با اتخاذ ديپلماسي مناسب مي توان از افتادن در مسير غلط تنش ها و خصومت بيشتر پرهيز کرد. به موازات تلاش هاي ايران و آژانس، آمريکا و ايران نيز بايد مداليته يا چارچوب خود براي مذاکرات دو يا چند جانبه را تهيه و تنظيم کنندف مانند چارچوبي که براي توافقنامه سال 1981 الجزاير، ميان ايران و آمريکا منعقد شد، يا چارچوب معاهده ان پي تي."
"هنوز فراموش نکرده ايم که سناتور جان کري در مصاحبه سال 2009 خود با فايننشال تايمز درخواست از ايران براي کنار گذاشتن چرخه سوخت هسته اي خود را احمقانه توصيف کرد با اين وجود، آمريکا به طور رسمي همچنان به تفکر صفر دستگاه سانتريفوژ در ايران متعهد است هرچند که اظهارات نيمه رسمي اين طور مي رساند که آمريکا تمايل دارد حق ايران در داشتن چرخه سوخت رسمي تا مادامي که تحت نظارت دقيق بازرسان آژانس و محدود غني سازي در سطح پايين باشد، به رسميت بشناسد آنچه که تيم امنيت ملي دولت دوم اوباما انجام خواهد داد تلاش براي کم کردن شکاف ميان سياست واقعي و سياست لفاظي است.
با درنظر گرفتن سياست خروج آمريکا از افغانستان و مشکلات موجود در عراق، نياز مبرمي به مذاکرات گسترده ميان ايران و آمريکا که به مسئله هسته اي محدود نباشد و همه مسائل امنيتي منطقه را نيز در بربگيرد، وجود داد. اما، يک پيش نياز مهم براي هرگونه پيشرفت در جاده ناهموار روابط ايران و آمريکا اين است که اولا درسهاي گذشته به کار گرفته شود و دوم آن که بر مشترکات و علاقمندي هاي دوجانبه متمرکز شود فقط در اين صورت است که مي توانيم انتظار داشته باشيم خصومت ميان آمريکا و ايران از بين برود.
