سلسلة الذهب شرط توحید...!!!
حدیث سلسلة الذهب به معنای سخنی است که از زنجیره ای طلایی درست شده است و به حدیثی گفته می‌شود که تمام راویان آن از امامان معصوم علیهم السلام باشند.
به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، وبلاگ اهل بیت در جدیدترین نوشته خود آورده است:
حدیث سلسلة الذهب به معنای سخنی است که از زنجیره ای طلایی درست شده است و به حدیثی گفته می‌شود که تمام راویان آن از امامان معصوم علیهم السلام باشند1. بدین صورت که امام معصوم مانند موسی بن جعفر علیهما السلام روایتی را از پدر خود امام صادق علیه السلام نقل کند و او از پدرش تا این که به حضرت علی علیه السلام یا پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم برسد و گاهی به نقل سخن خدا می‌رسد. چون در تمام نقل راویان امامان معصوم علیهم السلام قرار دارند، مانند این است که یک زنجیره طلایی را تشکیل می‌دهند، .......
به همین خاطر حدیث سلسلة الذهب گفته می‌شود امام هشتم علی بن موسی الرضا علیه السلام هنگامی که در سفر به خراسان وارد شهرستان نیشابور شد، در بازار شهر دو عالم و پیشوای شهر به نام ابوذرعه و محمد بن اسلم طوسی (که حافظ احادیث نبوی بودند) به حضرت عرض کردند: به حق پدران پاکیزه و گذشتگان گرامی خود، صورت مبارک خویش را بر ما آشکار کن و حدیثی از پدران خود از جدت برای ما ذکر کن معروف است که بیست و چهار هزار نویسنده در انتظار شنیدن حدیث بودند که آن را ثبت کنند، که حضرت این حدیث معروف را فرمودند2 :
اسحاق بن راهویه مىگوید: هنگامى كه حضرت ابو الحسن على بن موسى الرضا علیهما السلام [در سفر خراسان] به نیشابور رسیدند و خواستند از آنجا به سوى مأمون كوچ كنند ، محدّثان (نویسندگان و ناقلان حدیث) نزد او گرد آمدند و گفتند: اى پسر پیامبر خدا، از نزد ما مىروى و براى ما حدیثى كه از آن بهره ببریم بیان نمىكنى؟ این در حالى بود كه آن حضرت در عمارى ( کجاوه ، هودج ، نوعی وسیله که روی شتر قرار می دهند که شخص درون آن می نشیند) نشسته بود. پس حضرت سر خود را از عمارى بیرون آورد و فرمودند :
از پدرم موسى بن جعفر علیهما السلام شنیدم كه مىفرمودند : از پدرم جعفر بن محمّد علیهما السلام شنیدم كه مىفرمودند : از پدرم محمّد بن على علیهما السلام شنیدم كه مىفرمودند : از پدرم على بن الحسین علیهما السلام شنیدم كه مىفرمودند : از پدرم حسین بن على علیهما السلام شنیدم كه مىفرمودند : از پدرم امیر مؤمنان على بن ابى طالب علیه السلام شنیدم كه مىفرمودند : از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم كه مىفرمودند : از جبرئیل شنیدم كه مىفرمودند :
از خداوند بزرگ شنیدم كه مىفرمودند : كلمه «لا اله الّا اللَّه نیست خدایی جز خدای یگانه » دژ استوار من است، هر كس به این دژ در آید، از عذاب من ایمن خواهد بود. پس هنگامى كه مركب حضرت حركت كرد، با صداى بلند فرمودند : البته با ( حفظ ) شروط آن ، و من خود یكى از شروط آن هستم (در واقع شرط اصلی و کلی ایمنی بخشیدن این دژ ، وجود مقدس حضرت و ولایت ایشان است چون ولایت ستون و رکن دین است )3 .
1.طرائف المقال، سید علی بروجردی، ج2، ص 255.
2.منتهی الامال، شیخ عباس قمی ، ج2، ص 503؛ مستدرک سفینة البحار، شیخ علی نمازی، ح2، ص 234؛ مستند الامام الرضا(ع) عزیز الله عطاردی، ج1، ص 61.
حدیث سلسلة الذهب به معنای سخنی است که از زنجیره ای طلایی درست شده است و به حدیثی گفته می‌شود که تمام راویان آن از امامان معصوم علیهم السلام باشند1. بدین صورت که امام معصوم مانند موسی بن جعفر علیهما السلام روایتی را از پدر خود امام صادق علیه السلام نقل کند و او از پدرش تا این که به حضرت علی علیه السلام یا پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم برسد و گاهی به نقل سخن خدا می‌رسد. چون در تمام نقل راویان امامان معصوم علیهم السلام قرار دارند، مانند این است که یک زنجیره طلایی را تشکیل می‌دهند، .......
به همین خاطر حدیث سلسلة الذهب گفته می‌شود امام هشتم علی بن موسی الرضا علیه السلام هنگامی که در سفر به خراسان وارد شهرستان نیشابور شد، در بازار شهر دو عالم و پیشوای شهر به نام ابوذرعه و محمد بن اسلم طوسی (که حافظ احادیث نبوی بودند) به حضرت عرض کردند: به حق پدران پاکیزه و گذشتگان گرامی خود، صورت مبارک خویش را بر ما آشکار کن و حدیثی از پدران خود از جدت برای ما ذکر کن معروف است که بیست و چهار هزار نویسنده در انتظار شنیدن حدیث بودند که آن را ثبت کنند، که حضرت این حدیث معروف را فرمودند2 :
اسحاق بن راهویه مىگوید: هنگامى كه حضرت ابو الحسن على بن موسى الرضا علیهما السلام [در سفر خراسان] به نیشابور رسیدند و خواستند از آنجا به سوى مأمون كوچ كنند ، محدّثان (نویسندگان و ناقلان حدیث) نزد او گرد آمدند و گفتند: اى پسر پیامبر خدا، از نزد ما مىروى و براى ما حدیثى كه از آن بهره ببریم بیان نمىكنى؟ این در حالى بود كه آن حضرت در عمارى ( کجاوه ، هودج ، نوعی وسیله که روی شتر قرار می دهند که شخص درون آن می نشیند) نشسته بود. پس حضرت سر خود را از عمارى بیرون آورد و فرمودند :
از پدرم موسى بن جعفر علیهما السلام شنیدم كه مىفرمودند : از پدرم جعفر بن محمّد علیهما السلام شنیدم كه مىفرمودند : از پدرم محمّد بن على علیهما السلام شنیدم كه مىفرمودند : از پدرم على بن الحسین علیهما السلام شنیدم كه مىفرمودند : از پدرم حسین بن على علیهما السلام شنیدم كه مىفرمودند : از پدرم امیر مؤمنان على بن ابى طالب علیه السلام شنیدم كه مىفرمودند : از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم كه مىفرمودند : از جبرئیل شنیدم كه مىفرمودند :
از خداوند بزرگ شنیدم كه مىفرمودند : كلمه «لا اله الّا اللَّه نیست خدایی جز خدای یگانه » دژ استوار من است، هر كس به این دژ در آید، از عذاب من ایمن خواهد بود. پس هنگامى كه مركب حضرت حركت كرد، با صداى بلند فرمودند : البته با ( حفظ ) شروط آن ، و من خود یكى از شروط آن هستم (در واقع شرط اصلی و کلی ایمنی بخشیدن این دژ ، وجود مقدس حضرت و ولایت ایشان است چون ولایت ستون و رکن دین است )3 .
1.طرائف المقال، سید علی بروجردی، ج2، ص 255.
2.منتهی الامال، شیخ عباس قمی ، ج2، ص 503؛ مستدرک سفینة البحار، شیخ علی نمازی، ح2، ص 234؛ مستند الامام الرضا(ع) عزیز الله عطاردی، ج1، ص 61.
