مرلین مونور در سردخانه
به عنوان نمونه، سازمان تحقیقات فدرال، در گزارشی به تاریخ ژوئیه 1962، یعنی درست یک ماه پیش از مرگ مشکوک مونرو، نوشته است: «دیدگاههای سوژه تماماً و آگاهانه، گرایشهای چپ دارند.»
علی رغم این، در همین گزارش آمده است: «اگر حزب کمونیست فعّالانه استفاده ای از وی کرده باشد، فعّالان جنبش در لوس آنجلس اطّلاعی از آن ندارند» که میزان دقیق ارتباط وی با جنبشهای کمونیستی را همچنان در هاله ای از ابهام نگاه می دارند.
مرگ مشکوک این ستاره سرشناس سینمای هالیوود در پنجم اوت سال 1962، امّا، به انگیزه ای تبدیل شد تا تنور بحثهای مربوط به ارتباطهای وی با جنبشهای کمونیستی آمریکا همچنان داغ بماند ـ به ویژه آنکه فعّالان سرشناس بسیاری بودند که در سالهای تنشهای سرد نظامی و سیاسی آمریکا با شوروی سابق قربانی عملیات تروریستی مخفیانه آمریکا می شدند.
دلیل مرگ مونروی 36 ساله خودکشی مسمومیت حاد ناشی از مصرف ماده باربیتورات اعلام شد؛ امّا بسیاری از کارآگاهان آن زمان، از جمله «جک کلمونز» ـ اولین افسر اداره پلیس لوس آنجلس که بر سر صحنه مرگ مونرو حضور یافت ـ آن را رد کرده و قتل را عامل مرگ وی اعلام کردند.
تلاشهای مستمر برای افشای اطلاعاتی که بتواند کمونیست بودن مونرو و به تبع، انگیزههای قتل وی را آشکار سازد، به درهای بسته اف بی آی می خورد، اما خبرگزاری آسوشیتدپرس در اوت سال گذشته از اف بی آی خواست تا به مناسبت پنجاهمین سالگرد درگذشت مونرو اسناد تحقیقات مربوط به وی را افشا کند.
این تلاشها بی ثمر بود تا آنکه اف بی آی سرانجام در هفته گذشته موافقت کرد به موجب «قانون آزادی اطلاعات» نسخه ای عریض از این پرونده ها را در اختیار آژانس خبری آسوشیتدپرس قرار دهد که این خبرگزاری هم بلافاصله انتشار این اسناد را آغاز کرد.
اسناد تازه انتشار یافته بیش از هر چیز نشان می دهند که اف بی آی نگرانی دامنه داری درباره تمایلات مونرو به سمت جنبشهای چپ گرا داشته و تمامی حرکات وی را به دقّت زیر نظر داشته است.
بر اساس اسناد افشا شده، اف بی آی نظارت و پایش مونرو را بعد از موفقیت وی در فیلم «خارش هفت ساله» در سال 1955 که وی را به عنوان بزرگترین نماد جنسی جهان بر سر زبان ها انداخت، آغاز کرده است.
«مورلین مونرو» پیش تر آشکارا از تنفرش از «ادگار هوور» مدیر وقت اف بی آی سخن رانده و زبان به تحسین فعالیتهای رواج یافته در چین گشوده بود؛ ضمن اینکه او خشمش را از رواج مک کارتیسم کمونیست ستیزانه در سینمای هالیوود که در غیاب ادلّه کافی بسیاری از شهروندان آمریکا را به کمونیست بودن و همدلی با کمونیسم متهم می کرد هم پنهان نکرده بود.
جاسوسهای اف بی آی که این گرایشهای ستاره پرطرفدار آمریکایی را زنگ هشدار قلمداد کرده بودند، تحقیقات گسترده ای هم درباره روابط فردی و سفرهای وی آغاز کردند که در اسناد مذکور به آنها اشاره شده است.
اسناد مذکور نشان می دهند دوستی مونرو با «فردریک واندربیلت فیلد» یکی از فعّالان حزب کمونیست منشأ نگرانیهای عمده ای برای اف بی آی بوده است. «فردریک واندربیلت» عضو خانواده ای ثروتمند بود که به خاطر ظنّ گرایشهای چپ خود از ارث محروم شده بود. جد بزرگ وی «کورنلیوس واندربیلت» هزاران کیلومتر از راه آهنهای قاره را ساخت و دانشگاه معروف «واندبیلت» امروزه به افتخار وی نامگذاری شده است. فردریک فیلد که به خاطر ترس از دستگیر شدن به اتهام کمونیست بودن به مکزیک گریخته بود، بعدها در کتاب خاطراتش به نام «از راست به چپ» به کمونیست بودنش اعتراف کرد.
مونرو در خلال سفری به مکزیک برای خرید مبلمان با فردریک فیلد آشنا شده بود و اف بی آی هم «علاقه دو جانبه ای» که بین آنها شکل گرفته بود را تحت نظر قرار داد.
در اسناد اف بی آی آمده است: «این وضعیت نگرانی زیادی در بین اطرافیان خانم مونرو و از جمله در میان گروه کمونیستهای آمریکایی در مکزیک شده بود.»
فدرریک فیلد در خاطرات شخصی اش گفته است او و همسرش، خانم مونرو را در خریدها و در رستوران همراهی می کرده اند. در این خاطرات تنها به یک یا دو جمله سیاسی از خانم مونرو بر میخوریم که در نوع خود جالب توجه هستند.
فدریک فیلد در کتاب «از چپ به راست» می نویسد: « او بیشتر از خودش میگفت و از بعضی افرادی که برای او مهم بوده اند یا هنوز هستند. از این گفت که جنبش حقوق مدنی و برابری سیاهان برایش اهمیت بسیاری دارد و از تحسین بسیارش برای آن چه در چین میگذرد، از خشمش از کمونیست ستیزی و مک کارتیسم و نفرتش از جی. ادگار هوور (مدیر اسبق اف بی آی)».
منظور از «آنچه در چین میگذرد» البته انقلاب کمونیستی بود که در سال 1949 به رهبری مائو تسهتونگ به پیروزی رسیده بود و در سال 1962، چهار سال پیش از آغاز انقلاب فرهنگی، در اوج خود به سر میبرد.
اشاره ی مونرو به «نفرتش» از هوور می تواند به این معنی باشد که او از تعقیب گسترده ی خود توسط اف. بی. آی باخبر بوده است.
یکی از مواد جدیدی که این اسناد برای اولین بار آشکار می کنند و پیش از این هیچ اطلاعی در مورد آنها وجود نداشت تقاضای مونرو به همراه گروهی دیگر از هنرمندان چپگرا برای دریافت ویزای شوروی بود.
افراد مشهور دیگری که در لیست نظارت و پایش اف بی آی قرار گرفته بودند، چارلی چاپلین و آرتور میلر که زمانی همسر مونرو بود را شامل می شدند.
افشای این اسناد را می توان نمونه ای از آنچه در دهه 50، یعنی در اوج جنگ سرد، به رهبری سناتور مک کارتی، برای تجسس و حذف عقاید کمونیستی در آمریکا و هالیوود جریان داشت، دانست.
انتشار این پرونده درباره مونرو اگر با انتشار سایر پروندههای مشابه پی گرفته شود می تواند جزئیات مرگ مشکوک وی و ارتباط آن با تروریسم دولتی آمریکا در خلال جنگ سرد را روشن سازد.