تحلیلگر یک روزنامه عربی معتقد است که دیدارها و مذاكرات مخفیانه ای كه پشت درهای بسته برای حل و فصل بحران سوریه در جریان است، به زودی و به یكباره علنی خواهد شد و شکست نهایی حامیان سقوط نظام سوریه، ساختار سیاسی جدیدی را در منطقه و جهان شکل خواهد داد.

به گزارش سرويس بين‌ الملل باشگاه خبرنگاران ، روزنامه القدس العربی امروز در مقاله ای با عنوان " اخضر ابراهیمی، سرگردان میان صندوقهای رای و تفنگ های ناتو" به قلم محمد صادق الحسینی آورده است:

«امریكا و هم پیمانانش دیگر نمی توانند مثل كبك سرشان را زیر برف كنند و حقایق را نبینند. بعضی كشورهای عربی و منطقه ای هم كه تمام سعی خود را برای شكستن پشت سوری های مقاوم به كار بردند، دیگر از تكبر و نادیده گرفتن شكست مزدورانشان در پشت دیوارهای دمشق، سودی نخواهند برد.

بعد از آن كه زمستان سپری شد و روسیاهی به زغال ماند و نقشۀ كشاندن سوریه به ورطه هرج و مرج شكست خورد، دیگر حتی بازی با الفاظ و توصیف وقایع با الفاظ خوش رنگ و لعابی مانند "مرحله انتقالی" و یا "انتقال مسالمت آمیز قدرت" هم برای اردوگاه حامیان سقوط بشار اسد وبیرون راندن سوریه از صحنه مقاومت، سودی نخواهد داشت.

نشانه های برتری راه حل سیاسی مثل روز روشن است.  بعد از آن كه دخالت بیگانه غیر ممکن شد و مسلح كردن صدها هزار تن از نیروهای القاعده و تكفیری و مزدور و سوداگر مرگ راه به جایی نبرد؛ همه طرف ها به این نتیجه رسیدند كه حل و فصل سیاسی تنها راه چاره است و نمی توان بشار اسد را از صحنه سیاسی دمشق بیرون كرد. صحنه ای كه روزی اسد و احمدی نژاد و نصرالله را در یك قاب به جهانیان نمایاند تا خشم غربی ها و دست نشاندگانشان را بیش از پیش برانگیزد.

هرچند ممكن است كشتار شهروندان بی گناه با "ساطور و اره" ادامه یابد و مواد اولیه از انبارهای دولت سوریه غارت شود و تاسیسات زیربنایی برای حراج در كشورهای مجاور قطعه قطعه شود و انفجارها و كشتارهای گروهی برای هفته ها و شاید ماه ها ادامه پیدا كند، اما از حالا به بعد همه این دست و پا زدن ها فقط برای بهتر كردن وضع پایگاه دشمنان سوریه در مذاكراتی است كه به زودی و به ناچار به آن تن خواهند داد و با بشار اسد رئیس قانونی دولت سوریه - كه دوستانش و دوستداران حقیقی ملت سوریه نگذاشتند از صفحه روزگار خط بخورد- بر سر میز گفتگو خواهند نشست.

تهران و مسكو و جمعی از كشورهای منطقه ای و جهانی "آزاده" كه تحت سیطره امریكا و صهیونیسم نیستند، خواهان توقف خشونت مسلحانه و سرازیر شدن كمك های مالی حاصل از فروش نفت به سوی تروریست های مسلح سوریه و آغاز فوری گفتگوی غیر مشروط میان معارضان و قوای حاكم شدند تا بدین ترتیب ملت سوریه به عنوان تنها تصمیم گیرنده در مورد نوع نظام سیاسی و چگونگی اصلاحات و نوع تغییرات و نیز نام رئیس جمهورشان به یك نتیجه مشترك ملی برسند.

این معادله كه "طرح ایران برای حل بحران سوریه" نام گرفت و در عرصه بین المللی و برای طرفین درگیری ها نیز مطرح شد؛ اكنون به شاخصی برای اخضر ابراهیمی تبدیل شده تا قدم هایی كه خواسته یا ناخواسته درباره پرونده سوریه بر می دارد را با این "شاخص" اندازه گیری كند.

بی گمان بعد از نگاشته شدن این معادله با خون شهدای ارتش  و ملت آزادۀ سوریه هیچ تغییری در این سرزمین جز با اراده سوری ها ایجاد نخواهد شد و هركس با این معادله مخالفت كند یا از آن بترسد و از گفتگوی مبتنی بر آن امتناع كند دشمن واقعی ملت سوریه خواهد بود و هدف او چوب حراج زدن به این كشور در بازار مكاره جهانی و تجاوزه به اراده مردم آن است. چرا كه چنین شخصی واقع خواهان تغییراتی است كه به صندوق رای و دموكراسی حاصل از آن منتهی نمی شود.

بی تردید كسانی كه در سوریه برای گفتگو شرط می گذارند و از آن می گریزند، همان كسانی هستند كه از روند دموكراتیك و نتایج صندوق های رای هراس دارند و گرنه درصورتی كه این افراد از وضعیت و محبوبیت خود در نزد مردم مطمئن باشند، دلیلی ندارد كه از رقابت انتخابات ریاست جمهوری كه در آن بشار اسد هم مانند یك شهروند عادی در آن شركت می كند و براساس همه طرح های ارائه شده با نظارت شدید بین المللی برگزار می شود، هراس داشته باشند!

در مقابل آنها که به گفتگوی بدون قید و شرط و با مشاركت همگان و بدون طرد و اخراج هیچ طرفی دعوت می كنند، معتقدند كسانی كه از محبوبیت خود مطمئن هستند و راه كار سیاسی را قبول دارند، باید با اقتدار در برابر هرج و مرج سازماندهی شده در كشور كه با هدف نابود كردن اقشار مختلف مردم و ویران كردن كشور صورت می گیرد، ایستاد. اما كسانی كه خواهان نظامی كردن اوضاع در سوریه هستند، می خواهند مردم سوریه در نبرد رسیدن به قدرت، هیچ جایگاهی نداشته باشند و به ابزاری در دست آنان تبدیل شوند تا همه مردم را از میدان خارج كنند تا خود بتوانند به آسانی و به هرقیمتی به جای مسئولان فعلی به قدرت برسند، حتی اگر رسیدن آنان به قدرت به قیمت متوسل شدن به عناصر مزدور یا القاعده یا توپخانه های ناتو باشد.

مادامی كه نظامی گری - آن هم تحت حمایت كشورهایی كه دارای نفت و دلار و پیرو سیاست های ناتو هستند- در سوریه حاكم باشد، این است سرنوشت واقعی مردم، اكثریت و اقلیت مردم، دموكرات یا غیردموكرات آنان!

دموكراتیك یا اصلاح طلب بودن واقعی امروزه به معنای كنار گذاشتن تفنگ و قتل عام مردم با خنجر و ساطور به بهانه های مذهبی یا طایفه ای؛ و از بین بردن همه عوامل خارجی است كه بر تصمیمات فردی و اجتماعی تاثیرگذار است.

اگر این چنین نیست، پس اقدام جبهه النصره وابسته به تشكیلات القاعده مبنی بر بیرون راندن همگان از میدان و تحمیل خود بر دیگران به عنوان رهبر همه مخالفان چه معنایی می تواند داشته باشد؟! آن هم در شرایطی که مردم از میدان های محل برگزاری تظاهرات مسالمت آمیز برای تغییرات در كشور خارج شده اند.

آیا این بدان معنا نیست كه تصمیمات بین المللی فریبكارانه ای وجود دارد كه هدف از آن خارج كردن همه سوری ها از دایره تصمیم گیری و اقدام و تغییرات مسالمت آمیز واقعی و تحمیل راهكارهایی با هدف تجزیه سوریه و به راه انداختن جنگ داخلی دراین كشور برای حذف سوریه از تاریخ مشرق عربی اسلامی و از بین بردن نقش این كشور در راستای خدمت به دشمن صهیونیست است؟
سوریه اكنون در میان دو راه حل "صندوق های رای" - كه ما دیگران را به آن دعوت می كنیم- و " تفنگ های ناتو"، هفته ها و ماه های بسیار سختی را می گذراند و این وضعیت آنقدر ادامه پیدا می كند تا غرب و پیروانش به پیروزی اراده عظیم مردم سوریه و راهكارهای مسالمت آمیز آنان اذعان كنند.

اما مقاومت، آزادی خواهی و استقلال مردم و حکومت سوریه، مسائلی است كه اخضر ابراهیمی فرستاده سازمان ملل در سوریه در مورد آن اطمینان پیدا كرده، ولی دراعلام آن تردید دارد و تنها در مورد تبدیل سوریه به "جهنم" هشدار داده و اکنون منتظر است تا آمریکایی ها نیز به پایان دوره جنگ – اعم از جنگ مستقیم یا نیابتی- اذعان کنند.
برچسب ها: ایران ، بحران ، سوریه
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار