یك‌بار پس از نماز در بین راه مسجد و منزل بودیم كه بنده خدایی به همراه ایشان آمد و با اصرار می گفت كه من می‌خواهم آدم بشوم ولی نمی‌شود،

به گزارش مجله شبانه  باشگاه خبرنگاران، وبلاگ فراجه فیض ا... در آخرین نوشته خودآورده است:

یك‌بار پس از نماز در بین راه مسجد و منزل بودیم كه بنده خدایی به همراه ایشان آمد و با اصرار می گفت كه من می‌خواهم آدم بشوم ولی نمی‌شود، آقا فرمودند: چه کسی نمی گذارد؟ گفت: شیطان. حضرت استاد ناگهان با تغیّر به سوی او روی گردانیده و فرمودند: كو؟ کجاست؟ بنده خدا گفت کی؟ ایشان گفت: شیطان کو؟! تا دستش را بشكنم، كوش؟ و ادامه داد: شیطان كاری ازش می‌آید؟ خودت نمی‌خواهی، خودت را درست كن!

روی همین برخورد، یك مقدار توجّه كنیم! ما خودمون خراب می‌كنیم، و  دنبال هواهای نفسانی می‌رویم و بعد خراب می‌شود. وقتی كه خراب شد و آلوده شدیم، بنا می كنیم به پیداكردن یك شخص به نام شیطان كه بندازیم گردنش، و یا می‌گوییم ما را خوب تربیت نكردند، ما را عقده‌ای بار آوردند، كمبود محبّت داشتیم. ممكن است بعضی از این‌ها درست باشد، ولی این‌طور هم نیست كه ما هر خراب كاری کردیم بتوانیم بیندازیم گردن یك شخص یا یك گروهی و یا عده‌ای و یا محیط و وراثت و ... . البته همه آن‌ها بی‌تأثیر نیستند ولی این‌طور هم نیست كه همه انحرافات ما را گردن بگیرند بالاخره ما دارای حقّ اختیار و امتیاز نیز هستیم.

حجت الاسلام و المسلمین آقاتهرانی
برچسب ها: وبلاگستان ، شیطان ، دست ، بهجت
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.