به گزارش
خبرنگار اجتماعي باشگاه خبرنگاران:
ضبحه ی مادری هنوز در فضای شهر پراکنده است، فریاد برادران فرزندان، که از
داغ عزیزشان بر سر می کوبند و دست به دامان آتش نشانی ، هلال احمر، گروه
امداد و نجات اند...
هر کسی از هر سوی می دود وهمه در تکاپوی کمک به
کسانی که به زیر خروارها خاک، سنگ آجر و خشت مدفون اند، زنده بیرون می آیند
و یا مرده...
شعله ی سوزان اجاقی خانه ای را گرم می کند که اهل خانه
فارغ از این اندوه اند چراغ خانه شان روشن کرده سفره ی هفت رنگ شان را
منفعت طلبی بود و یا سهل انگاری،شايد سهل انگاری بود که خانه هایی با گود
برداری فرو ریختند و آدمیان را با آرزوی و آمال خود دفن کردند .
مهندس
ناظری گفت: اگر خانه ی خراب شود و گود برداریش درست نباشد تقصیر ماست ،چرا
که هزار راه برای خراب نشدن وجود دارد من که نفهمیدم ولی او چندین راه
برایم به تفضیل گفت...
او می گفت؛ مهندسین تقصیر ندارند زیرا با متری
هزار تومان نظافت هم نمی شود کرد چه برسد به نظارت! خوب زندگی خرج دارد، زن
و بچه لباس غذا می خواهند.
اگر کسی 20 تا کارو قبول کنه از دلال های بساز و بفروش نونش تو روغنه ولی خوب معلومه دیگه نمی تونه به همش رسیدگی کنه.
خلاصه
از هم پرسیدم از بساز و بفروش از مسئول و نظارت شهرداری از مهندسین
ومعماران که معلوم نبود ایرانی اندو یا افغانی ، معلوم نبود کار بلدند یا
نه، معلوم نشد که دلسوز مردم در آنان کدامند.
باشد فقط یک جمله دیگر، همیشه حادثه و فاجعه برای دیگران نیست، هر چه بکارید اول خود برداشت خواهید کرد./ل
يادداشت از مهدی محسنی