به گزارش
حوزه حقوقي قضايي باشگاه خبرنگاران، با توجه به اینکه منشاء قوانین اسلامی، وحی خداوند در قرآن است بر همین اساس وظایف و مسؤولیتهای انسانها متناسب با وضعیت و شرایط روحی و جسمی هر دو جنس تعیین شده است. در دین اسلام آمده که همه انسان ها در پیشگاه خداوند جایگاهی یکسان دارند و اینطور نیست که عدهای از حیث سفید یا سیاه بودن، زن یا مرد بودن بر دیگری برتری داشته باشد بلکه در اسلام ملاک برتری تقواست. در مسوولیتپذیری و انجام مسوولیت زن به مرد برابر است و از دیدگاه اسلام زن می تواند به صورت مستقیم خرید و فروش و حق تملک و انجام دیگر معاملات را داشته و در سرنوشت اجتماعی خود مشارکت داشته باشد. خداوند در قرآن فرموده است که انسانها را از زن و مرد آفریده است و همه باهم برابرند و معیار برتری نزد خداوند عمل صالح و تقواست.
خداوند نسبت به همه بندگان رئوف و مهربان است و به هیچ انسانی ظلم و ستم نمیکند؛ بنابراین چون واضع قوانین بشر خداوند است لذا بهترین و متناسبترین نوع قانون برای بشر برنامه ریزی شده است. در صورتی که میبینید حتی در جوامع پیشرفته وقتی بشر قانونگذاری میکند به نوعی بر عدهای ظلم میشود مثلا در مقرراتی که در جهان حاکم شده است میبینید که فقط 5 کشور حق وتو دارند و بر این اساس خیلی راحت کمترین منافع جمع را در نظر میگیرند و ملاک اصلی برای قانون گذاری کشورهای خودشان است.
خداوند در دین و قانون، با توجه به قدرت بدنی و متناسب با شرایط جسمی بشر جهاد را خاص مردان قرار داده است یا بعضی از تکالیف را برای مردان و بعضی از تکالیف را برای زنان واجب کرده است و این تقسیم وظایف بر اساس فطرت بشری در نظر گرفته شده است. اسلام، زن را نه همچون دوران جاهلیت موجودی زشت و بی ارزش میداند بلکه گامهای مؤثری برای رفع تبعیض و بالا بردن مقام زن برداشته است. اسلام همه آن حقوق انسانی و اجتماعی را که مرد از آن برخوردار است برای زن نیز مقرر کرده و همچنین بر اساس فطرت و ساختمان جسمانی و روحی و آنچه مناسب حال اوست وظایفی را برای زن در نظر گرفته است. از آنجایی که مرد دارای نیروی جسمانی و عقلی کاملتر است و به دلیل کنترل احساسات عاطفی و توانایی و مقاومت در برابر مشکلات و صبر بر سختیها اسلام مرد را مسوول امور زن قرار داده تا از زن دفاع کند و از دسترنج خود برای او خرج نماید.
حتی اگر در بطن کشورهای غربی و کشورهایی که ادعای برابری حقوق زن و مرد را مطرح میکنند وارد شوید از نزدیک متوجه این موضوع خواهید شد که تعداد مسؤولین عالیرتبه این کشورها از لحاظ جنسیتی یکسان نیست و تنها شعار برابری حقوق زن و مرد را سر میدهند اما در عمل به زور میخواهند این کار را انجام دهند. اگر نگاهی به وضع زن در سرزمین هایی که به گمان خود پیشرفته و متمدن هستند بیاندازیم متوجه خواهیم شد که وضعیت زنان بسیار اسف بار و بحرانی است. توهین و ذلت ، فساد و بی بندوباری ، سنگ دلی و استفاده بیرحمانه از زنان که به فجیعترین وضع از وجود آنها برای تأمین اهداف خود استفاده میکنند و این امر را فقط افرادی میپذیرند که از سلامت فطرت برخوردار نیستند و سرشت و خوی آنها فاسد و زشت شده است.
با توجه به تفاوت هایی که خداوند در خلقت زن و مرد قائل شده کاملا شفاف است که این دو جنس از بسیاری جهات با یکدیگر تفاوت دارند بنابراین نمیتوان یک جنس را بر دیگری ارجح دانست زیرا تمام این تفاوتها ناشی از ظرفیت و توانی انسانهاست.
البته اسلام معنای اشتغال زن مسلمان در بیرون از خانه نیست و به زن مسلمان اجازه داده تا در میان خانواده و جامعه به عنوان عنصری مطلوب و اساسی در ساختن خانواده مسلمان و جامعه و حکومت اسلامی فعالیت کند. دین مبین اسلام اشتغال زنان را قطعاٌ ممنوع نکرده است بلکه اسلام روش و نوع کار زن را مشخص نموده به گونهای که مناسب با طبیعت و فطرت خدادادی زن باشد. اسلام شرایطی را برای کار کردن زن در نظر گرفته که حافظ کرامت و شرافت زن باشد اما به عنوان نمونه در انتخابات مجلس کشور خودمان ملاحظه میکنید که خانمها همجنسهای خود را برای این کار نمیپذیرند و حتی 5 نام از خانمها در شمارش آرای تهران هم در نمیآید. بنابراین میبینید که خود خانمها به یکدیگر رأی نمیدهند.
در جوامع اسلامی طبیعتا تندرویها و کندروی هایی را شاهدیم و در بین جوامع اسلامی تقریبا کشور ایران به صورت متعادل و برروی خط مستقیم در حال طی مسیر است. کشورهای اسلامی به دلیل درک نادرست از اسلام و قرآن نه تنها در بحث حقوق زنان بلکه در مباحث دیگر اسلامی هم دچار مشکلات بسیاری هستند به عنوان مثال زمانی که به حج عمره مشرف میشوید افرادی را مامور کردند تا نوت بوک و تلفنهای زائرین را بازرسی کنند و اگر دعا و زیارت نامهای در آن باشد حذف میکنند در صورتی که اگر کمیتوجه کنید میبینید با پیشرفت علم و تکنولوژی به سادگی میتوان دعاهای حذف شده را مجددا از اینترنت دریافت کرد اما آنان به قدری کوته فکر و نادان هستند که هنوز این مساله را باور ندارند و زمان و هزینه بسیاری برای بازرسی هدر میدهند.
در بعضی کشورهای اسلامی زنان اجازه رانندگی، حضور تنها در رستوران و حتی شناسنامه ندارند مسلما این موارد در قوانین اسلامی و قرآن نبوده بلکه انسانها به و اسطه تندروی و کندروی خود این قوانین اشتباه را وضع کردهاند. آنچه که ما امروزه در قوانین بعضی از جوامع اسلامی میبینیم به معنای دین اسلام نیست.
منشا تفاوت زن و مرد در بحث ارث و دیه هم با توجه به نقش این دو جنس در جامعه وضع شده است. مهریه و دیه در اسلام دو امر اقتصادی است که با توجه به مسؤولیت ها و نقش انسانها در زندگی تعیین شده است و اینگونه نیست که سیر خلقت انسان ها با یکدیگر متفاوت باشد؛ قوانین اسلام را باید در کنار هم مورد توجه و مطالعه قرار داد تا به معنا و مفهوم واقعی آن دست یافت. در دین اسلام وظیفه تامین معاش زندگی بر عهده مرد نهاده شده است و تربیت فرزند و خانه داری جزو وظایف زن قرار گرفته است؛ بنابراین کارهای سخت و دشوار مثل کشاورزی و تجارت کارهایی بوده که با طبیعت مردان سازگاری داشته و بانوان در این مشاغل نقشی نداشتند. وقتی اسلام تهیه معاش را برعهده مرد خانواده نهاده است اگر بنا به دلایلی این فرد نان آور خانواده از بین برود با این که یکی از اعضا خانواده از دنیا برود بسیار متفاوت است اسلام برای اینکه از لحاظ اقتصادی عدم حضور این مرد را برای آن خانواده جبران کند دیه را قرار داده چراکه خانم در تامین معاش و اقتصاد خانواده هیچ تکلیفی ندارد و حتی مهریه و نفقه هم میگیرد به همین خاطر زمانی که نصف دیه از مرگ او به خانواده تعلق بگیرد هیچگونه بی انصافی و ظلمیبه زن روا نشده است.
اسلام برای زنان در مهریه تفاوت قایل شده است و به زنان اجازه داده در برابر کارهایی که در منزل انجام میدهند و حتی برای شیر دادن فرزندشان از همسر طلب مزد کنند و با توجه به این شرایط است که اسلام دیه زن را نصف دیه مرد قرار میدهد زیرا آن مرد نان آور خانواده بوده است در حالی که به زنان بر طبق دین، مهریه و نفقه تعلق میگیرد و با این تفاسیر از ارث هم به میزان نصف یک مرد برخوردار میشود که اگر همه اینها را بر روی هم حساب کنیم متوجه میشویم که نهایتا تراز دریافتی بانوان در اسلام بیشتر از مردان است.
خداوند قوانین اسلام را به صورت یک بسته کامل و جامع در نظر گرفته که باید همه مسایل را در کنار یکدیگر مورد تفسیر و بررسی قرار دهیم. عدهای تصور میکنند با توجه به اینکه امروزه زنان و مردان به صورت مشترک در جامعه فعالیت میکنند و چرخ زندگی در کنار یکدیگر به گردش در میآورند بنابراین باید در نظام حقوقی اسلامی تغییراتی انجام دهیم در صورتی که اگر امروزه هم به احکام و قوانین اسلام توجه شود و به صورت کامل و جامع اجرا شود دیگر نیازی به تغییر قوانین نیست زیرا ما نمیتوانیم در احکام خداوند دخل و تصرف کنیم لذا هنوز هم خانواده هایی که در بحث ازدواج و مسایل خانواده از قوانین دینی تبعیت میکنند هیچ مشکلی در زندگی نخواهند داشت.
امروزه زنان در جوامع اسلامی همیشه از حقوق خود ناراضی هستند و اینگونه تصور میکنند که در حق آنان اجحاف شده است،در صورتی که اینگونه نیست و اکثرا خود بانوان مقصر اصلی هستند که در زمان مشخصی که اسلام حق طبیعی و مسلم زنان دانسته است از حق خود دفاع نکرده و پافشاری لازم را برای مطالبه حقوقشان ندارند و زمانی که به حقوق شان تعرض میشود، تازه اعتراض میکنند در حالی که در روایات داریم اگر کسی از همسرش ناراضی باشد خداوند به دعاهایش پاسخ نمیدهد و استجابت نمیکند. دختران باید زمانی که این حق به آنان داده میشود تحقیق و بررسی کنند مثلا زمانی که دختری با یک نگاه خانواده خود را رها میکند و به سوی پسر مورد علاقه اش میرود درصورتی که در زندگی دچار مشکل شد باید مجازات کارش را بدهد یا مثلادر بعضی خانوادهها جوانان هنگام مراسم خواستگاری خجالت کشیده و عرف اینگونه است که خانمها مطلبی را عنوان میکنند و پسر هم میپذیرد ، پس از اینکه همه امضاها را دادند و بدون آگاهی و آشنایی با حقوق شان وارد زندگی مشترک شدند با هزاران مشکل روبرو میشوند.
اگر تاکید و سماجتی که بانوان بر روی بحث ارث داشتند نسبت به مطالبه مهریه و نفقه میکردند مشکلی نداشتند و چرا ما بجای اینکه عرفیات جامعه را به طور درست اجرا کنیم در صدد تغییر احکام خداوند هستیم. زمانی مهریه را وجه نقد قرار میدادند و به مرور مشخص شد که با تورم از ارزش این پول کاسته میشود بنابراین ملاک مهریه به سکه طلا تغییر کرد آنچه که اسلام قرار داده اینست که مهریه به عنوان نوعی هدیه قابل وصول است و نباید به صورت اعداد نجومی امروزه تعیین شود. زن باید با حقوق خود آشنا باشد و در زمان ازدواج به صورت کاملا شفاف مشخص کند که اگر میخواهد در خانه کار کند هزینهای در قبال آن دریافت میکند و میزان و ملاک مهریه و نفقه زن بر روی حساب و کتاب باشد چرا که خداوند این ظرفیت ها را برای زنان در نظر گرفته است و این خود بانوان هستند که به حقوق شان توجهی ندارند. در جوامع و خانوادههای متدینی که احکام دین را به خوبی پیاده میکنند میبینم که میزان شکایت بانوان و طلاق بسیار پایین است و همه اینها بستگی به و جدان انسانها دارد.
درک نادرست از اسلام و نشناختن خداوند و احکامش باعث میشود دختران امروزه تصور کنند در حقشان اجحاف شده است و همچنان ناراضی باشند. ضعف ایمان و عدم معرفت به دین باعث میشود دختران جوامع اسلامیبه مقایسه خود با جوامع غربی بپردازند و بگویند آزادی لازم از ما سلب شده در صورتی که اینچنین نیست و زمانی که ما فلسفه و حکمت احکام و قوانین خداوند را ندانیم با این مسایل و مشکلات روبرو میشویم. خداوند اهل ظلم به کسی نیست و متناسب با ظرفیتهای وجودی انسانها برای آنان برنامه ریزی کرده و به هریک مسوولیتهای خاص خود را واگذار کرده است.
در جوامع اسلامی، زنان برای مطالبه حقوق و آزادی بیشتر پافشاری میکنند و تمایل دارند نقش بیشتری در جامعه داشته باشند حتی در بحث بیداری اسلامی میبینیم که حضور زنان بسیار پررنگ شده است. در بعضی از کشورهای اسلامی حقوقی را برای خانمها در نظر گرفته اند مثلا در قانون افغانستان حضور یک سوم از بانوان در مجلس را وضع کرده اند و هنوز این میزان بیشتر نشده است؛ در ایران نیز ظرفیت ها محدود نشده و میبینیم که فقط 3 الی 4 شغل است که در تصدی بانوان قرار نگرفته است.
*حجتالاسلام و المسلمین موسی قربانی، عضو سابق کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس ایران و از قضات دیوان عالی کشور
منبع: ستاد حقوق بشر
انتهاي پيام/
http://generally.persianblog.ir/