اهتمام مردم کاتالونیا به جدایی از اسپانیا پس از توافق آلکس سالموند و دیوید کامرون برای استقلال اسکاتلند وارد دور جدیدی از سیر تاریخی خود شد.

انگیزه های فراوانی برای تحقق این امر وجود داشت که از نگاه برخی از تحلیل گران خارجی مورد نقد و بررسی قرار گرفت.

بسیاری از کارشناسان معتقدند ، ملکه الیزابت که با فشارهای فراوان مجبور شد با استقلال اسکاتلند موافقت کند ، امروز سعی می کند این شکست را با انتقال به مناطقی که از منظر استقلال طلبی وضعیت مشابهی با بریتانیا دارند تبدیل به یک امتیاز کند.

روبرت براید تحلیلگر شبکه آر تی در تحلیل جدایی کاتالونیا از اسپانیا معتقد است، بریتانیا با جدایی اسکاتلند ضربه سختی می خورد و در واقع ابهت ایجاد شده از قدرت بریتانیا در اذهان مردم اروپا فرو می پاشد.

او می گوید، بریتانیا برای کمرنگ نشان دادن این موضوع قصد تجزیه اسپانیا را دارد و از طرفی دیگر می تواند متهد و یا به زبان دیگر مستعمره دموکراتیک دیگری برای خود فراهم کند و به دنبال آن جایگاه از دست رفته در اروپا را به دست بیاورد.

فریدون زند کارشناس سیاسی ساکن بلژیک نیز در تحلیل موضوع استقلال کاتالونیا می نویسد، سیاست بریتانیا در عکس العمل به استقلال طلبی گروه ها و اقلیت ها ی اروپایی از کشورهای تابع ، یک سیاست دو جانبه است که حامل نفوذی نامرئی در بدنه دولت و یا حکومتی است که می خواهد شکل بگیرد.

وی معتقد است، بریتانیا سعی دارد دوباره ، جریان های استعمار طلبانه خود را در شکل و شمایلی نو ، وارد عرصه سیاسی جهان کند و به علت نفوذی که بریتانیا در اروپا و در دستگاه های اروپایی دارد می خواهد از این امتیاز بهره گرفته و در جریان یک چرخه و سیستم ، قاره اروپا را آن گونه که خود می خواهد بچیند.