به طور اتفاقی با وی آشنا شدیم و وقتی به دفتر کار مدیر حرم حضرت زینب(س) رفتیم، این پیرمرد را دیدیم که با زبان شیرین فارسی سلام کرد و یک بیت شعر خواند.
خوشحال شدیم و بعد از گپ و گفتی که با هم داشتیم، متوجه موضوعی بسیار جالب شدیم. پیرمرد زینبدوست در این فرصت کوتاه از علاقه و خدمتش در طول نزدیک به 70 سال به حضرت زینب(س) گفت، از اوایل حضورش که جوانی 12 ساله بوده و صحبتها تا جایی ادامه پیدا کرد که مراد نورعلی همدانی از تحویل گرفتن جسد شریعتی در فرودگاه دمشق از امام موسی صدر گفت. همین امر بهانهای شد تا دقایقی با وی به گفتوگو بنشینیم.
* چطور شد به سوریه آمدید و ایران را ترک کردید؟
ـ بچه کوچکی بودم که از کربلا به دمشق آمدم، آن زمان کلیددار حرم حضرت زینب (س) به من گفت که میتوانی خادمی این حرم را بر عهده بگیری؟
* چه سالی بود، یادتان میآید؟
ـ دقیق نمیدانم ولی من 10 تا 12 سال بیشتر نداشتم که اینجا آمدم، این گنبد و بارگاه نبود، بیشترین تعداد زائری که اینجا میآمد 8 تا 9 نفر بود، اینجا چندان آباد نبود بیشتر خراب بود گنبد خیلی کوچکی نیز روی قبر و ضریح بود.
* از اینکه اینجا هستید راضی هستید؟
ـ خدا را شکر میکنم، الحمدلله.
این پیرمرد جسد دکتر علی شریعتی را از امام موسی صدر تحویل میگیرد و در قبرستانی در زینبیه دفن میکند
*در صحبتها به مرحوم شریعتی اشاره کردید، از شریعتی بگویید؟
ـ وقتی پیکر شریعتی را از لندن به دمشق آوردند امام موسی صدر همراه وی بود، یادم هست از فرودگاه دمشق پیکر وی را با تشریفات به حرم حضرت آوردند و تحویل من دادند و من هم در قبرستانی در کنار حرم حضرت زینب (س) وی را دفن کردم. امام موسی صدر مسئولیت این کار را به من سپرد.
* شما شخصاً او را دفن کردید؟
ـ بله، تمام مراحل کفن و دفن و تدفین را خودم انجام دادم. سال 1356 بود که وی را دفن کردم بعد از اینکه وی را دفن کردم خیلی از افرادی که به اینجا میآمدند میپرسیدند که قبر شریعتی کجاست؟
*زواری هم بودند که سراغ شریعتی را از شما بگیرند؟
ـ قبلا خیلی مردم میآمدند و میرفتند تا قبر وی را ببینند اما بعد از اینکه اوضاع شلوغ و بحرانی شده، دیگر کسی سر قبر او نمیرود.
* از خاطراتتان بگویید، اتفاقاتی که برایتان افتاده، آیا تهدید هم شدهاید در این مدت؟
ـ الحمدلله خطری متوجه من نبوده است، الان نزدیک به 70 سال است که من در سوریه زندگی میکنم اما تاکنون و برای من هیچ مشکلی پیش نیامده است. هیچ کس حتی از من نپرسید که شناسنامه تو کجاست اهل کجا هستی الان 70 سال است که خدمتگزار حضرت زینب هستم.
* آیا در این مدت بحران، مراسم در حرم برگزار میشود یا تعطیل شده؟
ـ بله مراسم برگزار میشود در گوشهای از صحن زوار میآیند دعای توسل دعای کمیل و حتی نماز جماعت و نماز جمعه برگزار میشود.
* خانوادهتان کجا هستند؟
ـ خانوادهام در زینبیه هستند بعد از 40 سال صاحب یک خانه شدهام.
* برای ایرانیها هم پیامی دارید؟
ـ فقط سلامتی ایرانیان را میخواهم خدا به همه دست اندرکاران حرم از جمله آیت الله حسینی توفیق دهد.
* در پایان سخن خاصی دارید؟
ـ ما حاضریم برای نوکری بیبی، کوچکترین فرد در حرم من هستم.
این پیرمرد زینب دوست بعد از مصاحبه به خبرنگار ما گفت که در انفجار قبلی که بر اثر خودروی بمبگذاری شده در نزدیکی حرم حضرت زینب (س) رخ داد، خداوند جانی دوباره به من بخشید و طعم مرگ را چشیده است. در آن انفجار دهها تن از شیعیان کشته و بیش از 30 نفر زخمی شدند.