شب که می شود حوصله ها مانند سایه ماه کوتاه است و کمرنگ. داستانک، قلقلکی کوتاه برای فکر و روحمان است تا در ساعات پایانی شب، لحظات کوتاه امروز را با خواندن جملاتی کوتاه بهتر و بیشتر قدر بدانیم.

مجله شبانه باشگاه خبرنگاران

کافري غلامي مسلمان داشت. روزي از مقابل مسجدي رد مي شد. غلام گفت: به من اجازه بده تا به مسجد بروم و نماز بخوانم. مرد کافر به او اجازه داد، غلام به مسجد رفت و مدتي طول کشيد و نيامد. کافر صدا زد و او را طلبيد، اما غلام گفت: او نمي گذارد که بيرون بيايم.

مرد نزديک در ورودي رفت و به درون نگاه کرد اما غير از غلام کسي را نديد سپس گفت: چه کسي نمي گذارد که بيرون بيايي؟ غلام گفت: همان کسي که نمي گذارد توبه اندرون آيي.

«فيه مافيه»

برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار