مجله شبانه باشگاه خبرنگاران:گفت و گوي متفاوتي شد؛ اصلاً و اصولاً گفت وگو با رويا تيموريان چهره مطرح و پيشکسوت بازيگري عرصه سينما و تلويزيون خواه يا ناخواه متفاوت مي شود؛ نوع گفتارش، صداقت و بي آلايشي اش در پاسخ به سوالات و رک گويي و صراحتش هر گفت وگويي را متفاوت مي کند.
رويا تيموريان را با بازي فوق العاده اش در سريال رعنا که از او چهره ماندگاري در دهه ۶۰ ساخت مي شناسيم. بازي زيبايش در نقش «ملوک» شخصيت اصلي فيلم کافه ستاره، «آسيه» در سريال خاطره انگيز در پناه تو، «مادر حبيب» در مدار صفر درجه و يا اين اواخر که در نقش «شهربانو شکيب» در فيلم سينمايي «گزارش يک جشن» ابراهيم حاتمي کيا بازي کرد او را چهره اي شناخته شده در بين مخاطبان هنر هفتم قرار داده است.
با اين وجود محور اصلي گفت وگويم با تيموريان سينمايي نيست، بيشتر حرف دل اوست درباره امام رضا(ع)، زيارت و البته خاطراتي از مشهد که او خود آن را شيرين توصيف مي کند. به خصوص اولين زيارت را که حلاوت خاصي داشته است...
رويا تيموريان ليسانس بازيگري دارد اما مدرک دکتراي درجه يک هنرش را از وزارت ارشاد گرفته، بيشتر تئاتري است و به سخت گيري و نکته بيني معروف است.
خودش بهترين نقش اش را «ملوک» در کافه ستاره مي داند و البته فعاليت سينمايي اش را با بازي در حسرت ديدار درسال ۱۳۷۳ آغاز کرده است.موضوع گفت وگوي متفاوت ما با تيموريان که اتفاقاً همسرش مسعود رايگان نيز شخصيتي سينمايي است، روايت اولين سفرش به مشهد و خاطراتش درباره حرم امام رضا(ع) است. گفت وگويي که در مشهد خودش آن را گفت وگويي خوب درباره خاطره هاي شيرينش از مشهد ناميد.
خانم تيموريان! اگر موافق هستيد اين گفت وگو را با صحبت درباره سفر به مشهد و زيارت حرم امام رضا(ع) آغاز کنيم. چه خاطره اي از مشهد داريد که در طول اين سال ها بيشتر ماندگار شده است؟ماندگارترين خاطره ام درباره مشهد مربوط به اولين سفرم به اين شهر در دوران کودکي است؛ آن موقع به همراه خانواده ام به مشهد آمديم و به زيارت امام رضا(ع) مشرف شديم؛ ديدن بارگاه زيباي آقا که البته آن موقع شکل و شمايل امروز را نداشت، يک خاطره معنوي و احساسي گرم را از دوران کودکي و نوجواني در ذهنم به جاي گذاشته است.
از آن روز به بعد هم هر زمان به مشهد آمدم، آن خاطره در ذهنم زنده شد و تاثير خيلي زيادي در دوران کودکي ام داشت طوري که هميشه آن خاطرات شيرين را مرور مي کنم.مثل يک فيلم خاطره انگيز است؛ آن زمان هتل هاي مجلل امروزي در مشهد نبود، همه چيز ساده و صميمي بود. به هر حال خاطرات اولين سفرم آن قدر شيرين بود که هر وقت به مشهد مي آيم آن خاطرات برايم زنده مي شود.
هرچند اين سوال کليشه اي است، اما شنيدن پاسخ آن از زبان يک هنرمند بي شک متفاوت خواهد بود؛ اين که اولين حس شما در هنگام ورود به حرم امام رضا(ع) چيست؟راستش اين روزها وقتي با هواپيما به مشهد مي آيم، حس خوشايندم از همان زماني که بارگاه امام عزيزم را از آسمان مي بينم شروع مي شود؛ شايد کمي خودخواهانه باشد اما وقتي وارد مشهد مي شوم و به زيارت امام رضا(ع) مي روم فکر مي کنم که حرم آقا متعلق به من است و امام رضا(ع) تنها مرا مي بيند؛ در حرم آقا ارتباطم با زندگي عادي قطع مي شود و فقط خودم را مرور مي کنم؛ اين که آيا شايسته حضور در اين صحن و سرا هستم؟
آيا لياقت دارم خواسته هايم را براي امام رضا(ع) مطرح کنم؟ به هر حال طي چند سال اخير که به مشهد مي آيم، بيشترين عاملي که توجه ام را جلب مي کند، مردم هستند به خصوص وقتي در حرم به طور ناخواسته و يا از روي کنجکاوي درددل هاي مردم با امام رضا(ع) را مي شنوم، متوجه مي شوم که اين احساس هاي خوشايند و خواسته هاي فردي در وجود همه مردم هست، اين که مردم خواسته هاي غريبي دارند که درخواست هاي من در مقابل آن کوچک است. من هميشه از امام رضا(ع) مي خواهم مرا به سمت يک زندگي درست هدايت کنند تا سلامت روحي داشته باشم.
شما معمولاً در انتخاب نقش هاي تان حساسيت زيادي به خرج مي دهيد؛ با توجه به ارادتي که به امام رضا(ع) داريد، اگر در اين زمينه و براي ترويج فرهنگ رضوي در دنياي سينما به شما پيشنهادي ارائه شود رويکرد شما چه خواهد بود؟اعتقاد دارم که اگر در مسير درستي باشيم اين سعادت نصيبمان خواهد شد البته به شرطي که کار با کيفيت و درشأن امام رضا(ع) باشد. معتقدم که اگر لايق چنين سعادتي باشم نصيب من مي شود و اميدوارم که لايق باشم. خوشبختانه اين روزها آثار سينمايي خوبي براي امام رضا(ع) توليد مي شود که از کيفيت خوبي برخوردار است.
تاکنون شده دلتنگ امام رضا(ع) و يا مشهد شويد؟شايد باور نکنيد اما بارها شده که خواب حرم امام رضا(ع) را مي بينم. حضور در بارگاه امام رضا(ع) يک افتخار براي پابوسي است اما از فاصله هاي خيلي دورتر همچون تهران اين ارتباط مي تواند برقرار شودو من تاکنون از فاصله هايي دورتر باحرم آقايم ارتباط برقرار کرده ام. زماني که ذره اي، از خودخواهي هاي خود بگذريم مي توانيم باسرچشمه معنويت ارتباط بگيريم، خيلي وقت ها در خلوتم احساس حضور در حرم امام رضا(ع) داشته ام.
فاصله فيزيکي چندان اهميت ندارد مهم اين است که ارتباط قلبي برقرار شود بارها نشانه ها و تلنگرهايي در زندگي ام رخ داده که مرا به فکر فرو مي برد، اين که چه کارهايي کردم؟ و چه خطاهايي مرتکب شده ام و يا ديدگاهم به زندگي چيست... در اين شرايط است که قطعاً بهترين مأمن براي بازشناسي خود بارگاه امام رضا(ع) است و اينجاست که با اين صحن و سراي مقدس ارتباط برقرار مي کنم.