لَهُ
دَعْوَةُ الْحَقِّ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِهِ لاَ يَسْتَجِيبُونَ
لَهُم بِشَيْءٍ إِلاَّ كَبَاسِطِ كَفَّيْهِ إِلَى الْمَاء لِيَبْلُغَ فَاهُ
وَمَا هُوَ بِبَالِغِهِ وَمَا دُعَاء الْكَافِرِينَ إِلاَّ فِي ضَلاَلٍ
دعوت حق براى اوست و كسانى كه [مشركان] جز او مىخوانند هيچ جوابى به آنان نمىدهند مگر مانند كسى كه دو دستش را به سوى آب بگشايد تا [آب] به دهانش برسد در حالى كه [آب] به [دهان] او نخواهد رسيد و دعاى كافران جز بر هدر نباشد
*نقش دلپذیری است از تمثیلات بدیع و بصیرت آفرین الهی در بیان چگونگی دعوت حق یعنی خدای را خواندن و دعوت او یعنی از باطل استمداد جستن.*در این تمصیل حال کسی که غیر خدا را می خواند به تشنه ای تشبیه شده که دو دست خود را مقابل آب (بر سر چاه) دراز کرده تا اب بنوشد و البته هیچ آبی به دستان او نخواهد رسید.
*درخواستهای کافران دقیقا از همین نوع است. گویی می خواهند به صِرف خواستن مطلوب، به آن دست یابند، درحالی که مطلوب را باید کسب کرد و کسب را وسیله ای باید و آن افکندن دلو در چاه است.
*تأکید آیه بر قانون علیت است که برای به دست آوردن هر چیز باید چنگ در اسباب زد، چنانکه اگر کسی بخواهد خطاط شود چله نمی نشیند و به قدیسان متوسل نمی شود بلکه باید نزد استاد زانو زده و زحمت بکشد و در عین حال موهبت را از خداوند بداند