به گزارش سرويس بينالملل باشگاه خبرنگاران، در اين گزارش آمده است،نزديك به يك سال پيش سنان اولگن اعلام داشت:"چنين به نظر می رسید،چشم انداز سياست خارجي حزب عدالت و توسعه تركيه، ایجاد روابط قوی اقتصادی،سیاسی،و اجتماعی با همسایگان خود همراه با کاهش وابستگی به ایالت متحده، باشد". اما پس از شروع بيداري اسلامي سیاست خارجي تركيه در معرض آسیب پذیری و به نوعي چرخش قرار گرفت،كه در چنين شرايطي ترکیه باید به دنبال یک اصل راهنما برای تعامل منطقه ای باشد".
پس از وقوع جريانات سياسي در منطقه خاورميانه،چنين به نظر مي رسد كه ترکیه در یک سری از وقایع ناگوار گرفتار شده است،و به نحوي اين كشور را وادار به اتخاذ راه های متناقض با سیاست های ادعا شده قبلي خود قرار داده است.
درگیری هاي مرزي اخیر در مرز سوریه و ترکیه با شليك چند گلوله از خاک سوريه شعله ور شد.
خبرگزاری آناتولی ترکیه در گزارشي در خصوص عذرخواهی رسمی سوريه از طریق سازمان ملل متحد، پس از بمباران و تعهد به بررسی دقيق ماجرا و عاملان آن،گزارشي منتشر كرد.
در مقابل پاسخ ارتش ترکیه بدون حصول اطمينان از عاملان واقعي اين ماجرا، سریع بود. مجلس تركيه نيز، رای به تمدید ماموریت یک ساله نيروهاي نظامی به منظور انجام اقدام نظامی مرزی،داد.
چندی پیش، نخست وزیر ترکیه رجب طیب اردوغان،با اعلان نارضایتی از سياست هاي اسرائیل و آمریکا در قبال كشورهاي منطقه، به سوریه و ایران كشش بيشتري داشت. او رئیس جمهور سوریه، بشار اسد را، به عنوان برادر خود و خود را همگام با سياست هاي دمشق معرفي كرده بود.
زمانی که ترکیه در مقابل تحریم ایران در سازمان ملل متحد در ماه ژوئن سال 2010 رای منفي داد،به گفته روزنامه وال استريت يك جو نا آرام سياسي را به وجود آورد.
پس از آن، ترکیه با طرح سپر دفاع موشکی ناتو، یک سیستم دفاعي نظامي که به وضوح ایران و سوریه را هدف قرار مي داد،مخالفت كرد(هر چند بعدها در مسيري ديگر قرار گرفت).
این تحولات در پاشنه حمله مرگبار نظامی اسرائیل به کشتی ماوی مرمره اتفاق افتاد .
حمله اسرائیل به اين كشتي، به كشته شدن 9 نفر از غیر نظامیان ترکیه و زخمي شدن چندين نفر منجر گرديد.
در آن اوضاع،اردوغان و دیگر مقامات ترکیه نقش فوق ستاره ها را در میان رهبران اعراب،درست زمانيكه حسنی مبارک، رئیس جمهور مصر در محاصره غزه با بازيگران اين سناريو همكاري نزديكي داشت،ايفا كردند.
طبعا،حزب عدالت و توسعه تركيه به یک مدل سیاسی و موضوع بحث های آکادمیک و تلویزیون تبديل شد.
در داخل تركيه نيز، اردوغان و حزب او بر رشد اقتصادی،و با مهار مشكلات و در نهایت یکپارچه سازی ،و تغيير شرايط رهبری نظامی تركيه به یک نظام دموکراتیک با مدیریت مقامات منتخب از سوي شهروندان موثر شناخته مي شدند. در بعد خارجی، اردوغان و وزير امور خارجه احمد داود اوغلو، به شکستن انزوای چندين تن از رهبران عرب، از جمله معمر قذافی كمك بسزايي كردند.
بي شك رهبران تركيه در آن موقع خوب مي دانستند كه امضاي توافق نامه اقتصادي چندين ميليارد دلاري با ديكتاتور ليبي زياد باب ميل رهبران عربي كه در سركوب قذافي نقش داشتند،نخواهد بود ولي چنين كاري را از پيش بردند.اگرچه كشمكش آنکارا با تل آویو به ايجاد تغییرات محسوس در سیاست های خارجي اسرائیل و یا ایالت متحده در قبال فلسطینیان منجر نگشت اما به نوعي يك سطح از رضايت را(در باور مسلمانان منطقه) موجب گرديد.
در ادامه مردم ليبي سرنگون رئيس جمهور خود را رقم زدند و بدين ترتيب سیاست خارجی ترکیه در چند راهي دوران خود قرار گرفت.
اگرچه مواضع ایالت متحده آمریکا، فرانسه و دیگر قدرت های غربی در قبال ناآرامي هاي تونس، تناقض هايي داشت و انقلاب ها و جنگ های داخلی که در خاور میانه و شمال آفریقا در 18 ماه گذشته رخ داد بر انها تحليل هايي مي توان داشت،اما سیاست خارجی ترکیه و تناقض آن با چند سال پيش،در جاي خود مبهم بود.
در ابتدا، ترکیه در مورد حقوق مردم، عدالت و دموکراسی در ليبي صحبت مي كرد.
ترکیه آخرین عضو ناتو بود كه مداخله ناتو در لیبی را پذيرفت هر چند آخرين نفر بود اما راي به جنگ داد.
در ماجراي ناآرامي هاي سوريه پيشتر تركيه خود را براي آن آماده كرده بود. با به در دست گرفتن ابتکار چنين به نظر مي رسيد كه سياست تركيه با هدف اعمال تحریم ها بر دمشق لحاظ گرديده است.
با گسترش ناآرامي ها شرايط تغيير كرد و در ادامه منطقه مرزی تركيه با قاچاقچیان، جنگجویان خارجی، سلاح و غيره شرايط جديدي پيدا كرد.مرزهاي تركيه به ورود تجهيزات و شورشيان بسيار امن بود حتي پايگاه سازي آنها آموزش و تجهيز شورشيان نيز در داخل خاك تركيه صورت پذيرفت.
گذشته از میزبانی شورای ملی سوریه (SNC)، تركيه برای ارتش آزاد سوریه که از مرزهای ترکیه وارد سوريه مي شدند و اعمال خرابكارانه خود را پياده مي كردند،يك پناهگاه امن ايجاد كرد.
هر چند در ابتدا از آن به عنوان عمل درست ترکیه برای جلوگیری از بی عدالتی توجیه شد،ولي یکی از دلایل اصلی بود که یک راه حل سیاسی را در اين مورد دست نیافتنی كرد.
از آنجا که ترکیه عضو ناتو است، بدان معنی است که ناتو در درگیری های سوریه به طور غير مستقيم مشاركت دارد.
بعد ديگر اين ماجرا در خصوص سياست تركيه در منطقه،حضور كردها مي باشد. ترکیه به جد در تلاش براي کنترل هر گونه واکنش کردها در منطقه شمال شرق سوریه مي باشد، که عمدتا كردهاي حاضر در شمال عراق را وارد ماجرا كرده كه اين امر به گسترش درگيري مرزي تركيه نيز منجر خواهد شد.
در ماه ژوئن آنکارا در سکوت شوراي ملي سوريه را به انتخاب يك کرد مستقل، عبدالباسط سيدا،به عنوان يك رهبر كرد مجبور كرد...اين اقدام تركيه يك اقدام برنامه ريزي شده براي حفاظت ترکیه مقابل اعمال نفوذ کردهاي ( 1.5 میلیون نفر) سوریه است."
در واقع، بيداري اسلامي تا حدودی به شرايط بازبيني سیاست خارجی ترکیه نسبت به کشورهای عربی کمک بسياري کرده است. قبل یا بعد از تحول،ترکیه به ندرت یک بازيگر منفعل محسوب مي شد.
صرف نظر از اینکه چگونه سیاستمداران ترکیه مایل به تدوین و فرموله كردن دخالت خود در سوريه مي باشند، بي شك آنها در جنگ علیه لیبی شركت داشتند، و در حال حاضر بنا به هر شرايطي گرفتار يك جنگ خونين در سوریه مي باشد.
واقعيت غم انگیز این است که اقدامات تلافی جویانه ترکیه به آتش سوریه (كه دولت سوريه ارتكاب آن را تكذيب و شورشيان مسئول آن دانسته است) چيزي جز دامن زدن به نا آرامي ها نخواهد بود.
آنکارا باید در نقش خود كه به عمیق تر كردن ناآرامي ها مي انجامد، تجدید نظر كند و سیاست های معقول تري را تدبير نمايد. جنگ نباید در دستور کار باشد. چرا كه جان بسياري از مردم به خطر خواهد افتاد.