در وبلاگ خاطرات پزشک زندان امده است: پذیرش مرکز به قیافه و شکل ونوع مراجعه اینها عادت کرده تا یه آدم خفن میاد تو میگه با دکتر کار داری؟

بعضی از زندانی هاکه آزاد می شوند به مرکز تک اعتیاد من، سرمی زنند .نه که فکر کنید به خاطر علاقه وافر و سپاس گزاری و... باشه نه !
 
میان مرکز واسه تشکیل پرونده وگرفتن متادون و چه کسی بهتر از دکتر زندان که میدونه اونا تو چه وضعیت اسفناک اقتصادی و...هستند .
 
پذیرش مرکز هم به قیافه و شکل ونوع مراجعه اینها عادت کرده تا یه آدم خفن میاد تو میگه با دکتر کار داری؟
 
دیروز یکی از این بنده خداها اومده بود مرکز البته ظاهرش مرتب واصلا قابل مقایسه با زندان نبود  
 
گفتم:چیکار میکنی؟
 
گفت:یه کار پیدا کردم دیگه قراره خلاف نکنم
 
نگاهش میکنم
 
میگه:دکتر تمارض نمیکنم اینجوری نگاه نکن  
 
میگم:خدا کنه
 
میگم:چطوری اینجا را پیدا کردی؟
 
میگه با بابام همه مرکزا رفتیم و پرسیدیم از ظهر تا حالا داریم راه می ريم
 
میگم:مگه مصرف میکنی؟
 
میگه:با اجازه
 
میگم:چقدر بچه خوبی شدی اجازه هم میگیری
 
میگم:خوب یکی از این مرکزا پرونده تشکیل میدادی اینقد هم پیرمرد (باباش)رو نمی چرخوندی توشهر
 
میگه:دکتر نمی شد پذیرش نمی کنند هزینه را باید کامل میدادی  
 
باباش میگه :دکتر من دیگه خسته شدم از دستش  هر بار که میره زندان داغون تر وبدتر بر میگرده  
میگه:دکتر یه بار نجاتمون دادی حالا هم کمک کن(یه بار تو زندان دچار مسمومیت با متادون شده بود)
 
پرونده واسش تشکیل میدیم با تخفیف  وپرداخت هزینه آخر ماه و به این امید که کمکی به درمانش بشه!
برچسب ها: تمارض ، وبلاگ ، پزشک ، زندان
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار