هم آنان که پیروی کنند از آن رسول (ختمی) و پیغمبر امّی که در تورات و انجیلی که در دست آنهاست (نام و نشان و اوصاف) او را نگاشته مییابند که آنها را امر به هر نیکویی و نهی از هر زشتی خواهد کرد و بر آنان هر طعام پاکیزه و مطبوع را حلال، و هر پلید منفور را حرام میگرداند، و احکام پر رنج و مشتقی را که چون زنجیر به گردن خود نهادهاند از آنان برمی دارد (و دین آسان و موافق فطرت بر خلق میآورد). پس آنان که به او گرویدند و از او حرمت و عزت نگاه داشتند و یاری او کردند و نوری را که به او نازل شد پیروی نمودند آن گروه به حقیقت رستگاران عالمند.
*سخن در اوصاف نبی اکرم و انبیاء پیشین است که خداوند مردمان را به پیروی از آنها و تلاش در اعتلای هدف ایشان دعوت کرده است.
*طرح مسئله امّی بودن پیامبر اکرم برای آن است که مردم بدانند آنچه رسول میگوید از تعلیم و تعلم این و آن نیست بلکه قرآن او از طریق کشف و شهود و اتصال به سرچشمه علم الهی پدید آمده است.
*کلمه امّی در لغت به معنای مادرزاد است و و اکثر مفسران قرآم کریم مقصود آن را اشاره به این نکته دانستهاند که پیامبر درس نخوانده و بی هیچ سابقه تعلیم و تعلم بدین مقام رسیده است.
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد
(حافظ)
*در این آیه تصریح شده است که نام و خصوصیات نبی اکرم اسلام در تورات و انجیل مکتوب بوده است و وعده آمدن او از پیش به مردمان داده شده است اما امروز آنچه از تورات و انجیل در دست است نشانی و اشارتی صریح به حضرت محمد (ص) ندارد مگر در انجیل برنابا که نزد مسیحیان معتبر نیست و از این آیه بر میآید که در انجیل و تورات تحریف، حذف و تعدیلی صورت گرفته است.
*کار رسول در چند کلمه خلاصه میشود و آن این است که او مردمان را به همه نیکوییها فرمان میدهد و از همه کارهای زشت منع میشود و به عبارت دیگر همه خوبیها و پاکیها را برای مردمان حلال و همه پلیدیها و بدیها را حرام می شمارد آنچنان که فطرتشان نیز از آن نهی میکند.
*بنابر این قبول دیانت مایه محرومیت از هیچ چیز خوبی نمیشود زیرا همه خوبیها حلال است و آدمی مکلف به هیچ کار بدی نمیشود زیرا بدیها حرام را حرام کرده است.