به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران مدتی است که نظریهای تحت عنوان «ظهور صغری» مطرح شده و ضمن آن ابراز می شود که ظهور صغری اتفاق افتاده است. دو گروه آن را طرح کردهاند. نخست دستهای بدون توجه به انقلاب، بر این باورند که ظهور در حال وقوع است و شواهدی بر آن اقامه کرده نام آن را ظهور صغری نهادهاند. دسته دوم، ضمن این که از نظر زمانی متأخر از گروه اول بوده و این نظریه را که هیچ سابقه ای در باورهای مهدویت گرایانه شیعه ندارد، از دسته اول گرفتهاند، آن را در ارتباط با انقلاب مطرح کرده، آن را مقدمه ظهور یا به عبارت خودشان ظهور صغری مینامند. آنچه در پی میآید اشاره به آن است که چه کسی این نظریه را مطرح کرده است.
یکی از جریانهایی که بحث ملاقات با امام زمان (ع) را عادیتر نشان داد و طی سه دهه گذشته، سبب تقویت بحث ارتباط با آن حضرت به صورت آسانتری شد، آقای سید حسن ابطحی (متولد 1314ش) بود که روزگاری در مشهد ـ همراه با برادر زن خود مرحوم هاشمینژاد ـ کانون بحث و انتقاد دینی را داشت. وی پس از انقلاب، به تدریج بحثهای مهدویت را به طور جدیتر طرح کرد و با نگارش آثاری، این مسأله را بسیار زودتر از برخی دیگر که اکنون شهرت به این بحثها پیدا کردهاند، در قالب تازهای پیش برد. وی گرچه مدعی مهدویت نبود، اما مدعی نوعی ارتباط با حضرت و سهل الوصول بودن آن بود، به طوری که تلویحا تصور میشد یا مریدان تصور میکردند، خودش پیوند نزدیکی با امام زمان (ع) دارد. کتاب ملاقات با امام زمان (ع) یکی از آثار اوست که بیش از بیست بار به چاپ رسید و نقش مهمی در زمینه بحث دیدار با آن حضرت را داشت. در نخستین ملاقات، و اولین سطور آن، حکایتی مربوط به جمکران نقل شده و این عبارت آمده است: «مسجد جمکران جایگاه عشاق و محل دیدار با امام زمان روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء است». کتاب شبهای مکه هم اشارتی به این مبحث دارد و بیشتر گزارش یک سفر عمره به این شهر و برخی از مباحثات مذهبی است. کتاب مصلح غیبی او نیز اثری دیگر در این زمینه بوده و نشان از آن دارد که حتی در یکی دو دهه اول انقلاب، وی یکی از مروجان این اندیشه بوده و به نظر میرسد بیش از دیگران در این حوزه فعالیت کرده است. پرواز روح شرحی از زندگی استادش ملاآقاجان زنجانی است که بخشی از آن به مباحث غیبت اختصاص دارد.
ابراز این مسائل و مباحث مشابه آن سبب شد تا وی دو بار دستگیر شده و مورد جویی قرار گیرد. بار نخست در اواخر دولت دوم هاشمی رفسنجانی بود که ادعاهایی در باره سفر خود به صورت طی الارض به مکه نقل کرد و قرآنی از مکه آورده گفته بود که امام زمان (ع) آن را امضا کرده است. با روی کار آمدن دولت خاتمی، وی آزادی عمل خود را دوباره بدست آورد و با شدت بیشتری به فعالیت های خود ادامه داد. اما برای بار دوم در سال... دستگیر شده و در نهایت به تلویزیون آمد و گذشته خود را مورد انتقاد قرار داد. این بار محکوم و به قم تبعید شد.
آقای ابطحی در مقدمهای که برای کتاب ملاقات با امام زمان (ع) نوشته، ضمن آن که امکان ملاقات در این دنیا را با امام زمان (ع) مطرح کرده به توقیعی که در باره مدعیان مشاهده آمده پاسخ گفته، تأکید دارد که برای نخستین بار از ظهور صغری سخن گفته است: شايد من به عنوان اوّلين كسى كه «ظهور صغرى» را در كتاب «پرواز روح» از قول استاد اخلاقم مرحوم «حاج ملاّ آقاجان» مطرح كردهام، مورد حملهى بعضى از جهّال قرار بگيرم و شايد هم حقّ با آنها باشد، چون در كتب روايات و اخبار حرفى از آن به ميان نيامده، ولی: «چيزى كه عيان است چه حاجت به بيان است». زيرا هيچ كس نگفته كه خدا در دنيا كارهائى كه مربوط به همهى مردم است ناگهان و بدون آمادگى قبلى براى آنها انجام مىدهد. بلكه همان طورى كه غيبت كبرى بايد غيبت صغرى داشته باشد و همان طورى كه غروب خورشيد بايد تا يكى دو ساعت بعد از آن هوا روشن باشد، همچنين ظهور با عظمت حضرت بقيّهاللّه ـ ارواحنا فداه ـ كه مىخواهد، تمام مردم دنيا را زير پوشش حكومت واحد جهانى بكشد، نمىتواند مقدّماتى و به اصطلاح «ظهور صغرائى» كه زمينهساز «ظهور كبرى» است نداشته باشد. آرى او مىگفت: از سال 1340 هجرى قمرى كه استعدادهاى افراد بشر ظهور كرده؛ نام مقدّس آن حضرت صدها برابر از قبل ميان مردم به وسيلهى نامگذاريهاى اماكن مقدّسه و غيره ظهور كرده. اكتشافات و صنايعى كه شبيه به معجزات آن حضرت است ظهور كرده. تشرّفات و ملاقاتهائى كه كمتر كسى از شيعيان يافت مىشود كه يا خودش در خواب و يا در بيدارى و يا در عالم مكاشفه و يا كسى كه مورد وثوق او است، برايش حاصل نشده باشد، ظهور كرده. و خلاصه همه و همهى آنها دليل بر اين است كه آن چنانكه خورشيد در وقت طلوعش يك ساعت و نيم الى دو ساعت هوا را روشن مىكند و نامش را طلوع فجر مىگذاريم، همچنين اين زمان كه كاملاً هوا روشن شده و نور مقدّس حضرت بقيّهاللّه ـ عجّل اللّه تعالى له الفرج ـ عالم را منوّر كرده و صبح پيروزى اسلام بر تمام مذاهب جهان طلوع كرده، نامش را «ظهور صغرى» بايد گذاشت. و ان شاءاللّه بزودى خورشيد وجودش از افق مكّه طالع مىگردد و دنيا را پر از عدل و داد مىكند، بعد از آنكه پر از ظلم و جور شده باشد، «اِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعيدا وَ نَراهُ قَريبا». (ملاقات با امام زمان (ع)، مقدمه، ص 10ـ 11)
عین عبارت وی در کتاب پرواز روح به نقل از ملاآقا جان این است: همان گونه که غیبت حضرت ولی عصر ـ ارواحنا فداه ـ دو قسمت داشت و به غیبت صغری و غیبت کبری تقسیم میشود، همچنین ظهور هم به دو بخش تقسیم میشود، یکی ظهور صغری است که از سال 1340 هجری قمری شروع شده و یکی ظهور کبری است که ان شاءالله به همین زودی انجام خواهد شد».
آقای ابطحی میافزاید: من نمیدانم که استاد این مطلب را با چه مدرکی میگفت، و در آن وقت هم من غفلت کردم که توضیح این مطلب را از او بخواهم. ولی بعدها طی یک مکاشفه که برای یکی از سادات اتفاق افتاد [شاید خودشان] مطلب معظم له به این توضیح توضیح داده شد که شاید ان شاء الله مطابق با واقع باشد. وی سپس شرحی در باره مفهوم ظهور صغری داده و معتقد است که به چند دلیل نوعی ظهور صغری رخ داده است. اول آن که به عکس زمان غیبت کبری که در میان مردم حتی در میان شیعیان نامی از آن حضرت نبود، در سر هر کوچه و بازار و در میان محافل و تمام شهرها و قرا و در نامگذاری مساجد و اماکن، نام و القاب آن حضرت زیاد برده میشود». سس به موارد متعددی که در این زمینه از سال 1340 ق به این طرف رخ داده پرداخته است. دوم رشد افکار و پیشرفت علم و صنعت و تکنیک است. به عبارت دیگر اکثر علوم و اکتشافات از آن تاریخ به بعد به مرحله ظهور و بروز رسیده است. بنابرین مردم قدرت درک بهتر معجزات امام زمان را دارند. سوم آن که دیدارها با امام زمان بیشتر شده، همان طور که در کتاب ملاقات با امام زمان نمونه های آن را نقل کردهایم. چهارم آن که از سال 1340 به بعد پرداخت وجوهات و سهم امام بیشتر شده است. وی در پایان اشاره می کند که ما در کتاب مصلح غیبی توضیحات بیشتری در باره ظهور صغری دادهایم (پرواز روح: ص 60 ـ 64)
اما این که اکنون چه کسانی دنبال نظریه غیبت صغری بوده و آن را ترویج میکنند با مراجعه به جستجوهای گوگلی و سایت هایی شبیه رایحه می توان پاسخش را به دست آورد