براساس گزارش موسسه «رند» اطلاعات نقل شده از ایرانیان عادی داخل و خارج ایران و همچنین تحلیل گران مسائل ایران، حاکی از این موضوع بود که گروهک منافقین از هیچ حمایت عمومی قابل توجهی داخل ایران برخوردار نیست.

به گزارش حوزه سياست خارجي باشگاه خبرنگاران  به نقل از «انجمن دفاع از قربانیان تروریسم خاورمیانه»، خروج از فرقه تروریستی منافقین ممنوع است. فرقه، در طول مدت استقرار در پادگان اشرف با برقراری گشت‌های انتظامی در داخل این پادگان، تردد ساکنان این پادگان را تحت کنترل گرفته و این ترددها در مناطق خاصی از پادگان و طی ساعات مشخصی صورت می‌گرفته است.

در گزارش موسسه تحقیقات دفاع ملی به صراحت آمده است که  بیش از هفتاد درصد اعضای فرقه را به زور در این پادگان نگاه می‌دارند. مهمتر اینکه جذب بیشتر این افراد نیز با نیرنگ بوده است. بر این اساس عده زیادی از اعضای فرقه دچار فریب و قاچاق انسان شده‌اند: سازمان منافقین با ترتیباتی مسیر ایرانیانی که به وسیله قاچاقچی از ایران خارج شده بودند را به سمت اردوگاه‌های سازمان در عراق منحرف می‌کرد.

اعضای فرقه منافقین مجبورند ساعات طولانی در روز که بالغ بر 16 الی 17 ساعت در روز گزارش شده کار کنند. هدف از این کارها که عموماً پرداختن به کارهای فیزیکی است این است که این افراد فرصت فکر کردن نداشته باشند.

علاوه بر این آنها از لحاط عاطفی نیز در وضعیت انزوایی قرار دارند. بستگان و همسران سابق در مقرهای مختلف مستقر می‌شوند و اجازه دیدار با یکدیگر را ندارند. قبل از اشغال عراق در سال 1991، بچه‌ها برای زندگی با ناپدری‌ها و نامادری‌ها، به این بهانه که آنان را از اشغال احتمالی حفظ کنند، به اروپا فرستاده شدند، اگر چه برخی سال‌ها بعد به عراق برگردانده شدند پیش از این نیز بخشی از خانواده‌های ساکن اعضای فرقه ماه‌ها در برابر پادگان اشرف تحصن کرده و خواهان دیدار با فرزندان‌شان بودند، اما رهبران فرقه اجازه چنین دیداری را به آنها ندادند.

گزارش وزارت خارجه آمریکا، اف بی آی و  موسسه رند از دیدگاه ایرانی ها نسبت به فرقه رجوی:

آنها منفور هستند

فرقه منافقین هیچ پایگاهی در بین مردم ایران ندارد. این فرقه به دلیل ترور هزاران شهروند ایرانی و همکاری با صدام حسین در طول جنگ عراق علیه ایران به یک فرقه منفور در بین ایرانی‌ها تبدیل شد.

وزارت خارجه آمریکا اخیراً در گزارشی بر فقدان جایگاه مردمی سازمان مجاهدین خلق در بین ایرانی‌ها تاکید کرده است. بر اساس این گزارش که در نتیجه مصاحبه کنسولگری‌های آمریکا در شهرهای مختلفی چون کلن و آنکارا به دست آمده «اطلاعات نقل شده از ایرانیان عادی داخل و خارج ایران و همچنین تحلیل گران مسائل ایران، در رویدادی که نمایانگر اتفاق نظر نادری بین ایرانیان است، حاکی از این موضوع بود که گروهک منافقین از هیچ حمایت عمومی قابل توجهی داخل ایران برخوردار نیست». پاسخ دهندگان ایرانی به نسبت آشنایی بیشترشان با منافقین تنفر عمیق‌تری را نسبت به این گروه ابراز کردند. دلیل اصلی این تنفر ائتلاف منافقین با صدام حسین در طول دوران هشت ساله جنگ ایران و عراق است.

تمام ایرانیانی که مورد پرسش قرار گرفتند به ادعاهای مطرح شده توسط مجاهدین مبنی بر پیروی از آرمان‌های حقوق بشر و دموکراسی، باوری نداشتند.

در گزارش وزارت دادگستری آمریکا FBI در 29 نوامبر 2004 آمده است؛ تک تک اعضا، حامیان و مبارزان منظره‌ای از یک جامعه آرمانی از ایران را به رهبری منافقین در ذهن می‌پرورانند.

آنها حتی دولتی متشکل از ارتش آزادی بخش ملی و اعضا شورای ملی مقاومت را نیز به عنوان دولتی تشکیل داده‌اند که تصور می‌کنند که در نهایت کنترل ایران را به دست خواهند گرفت، اما در عمل و از نظر افکار جمعی این رویکرد کاملاً غیر ممکن است؛ دلیل این امر را می‌توان بزرگی ارتش ایران و همچنین جامعه‌ای دانست که مجاهدین خلق را تروریست‌هایی خائن می‌دانند که مردم خود را کشتند و از صدام حسین حمایت کردند.

با وجود تمام این تناقض‌ها، این سازمان فرقه گونه همچنان بر سبک عملکرد خود پابرجا بوده و معتقد است که به زودی کنترل ایران را به دست خواهد گرفت.

جالب اینجاست که نتیجه تحقیقات موسسه رند نیز بر همین موضوع اتفاق نظر دارد. در گزارش رند تصریح شده که «ایرانی‌ها سازمان منافقین را مانند خمر سرخ و فرقه داویدیان در ویکو در تگزاس می‌دانند، که این مقایسه‌ها همچنین از جانب مقامات فعلی و سابق آمریکا نیز صورت گرفته است». البته، همانطور که قبلاً اشاره شد، تصمیم سازمان منافقین جهت اتحاد با صدام علیه جمهوری اسلامی و کشتن مدافعان ایرانی در جریان جنگ وحشتناک ایران و عراق به میزان زیادی حمایت سازمان در ایران را تخریب کرده است.

اگر چه منافقین مکرراً مدعی شده‌اند که با نفوذترین گروه اپوزیسیون در کشور هستند، اما در واقعیت به نظر می‌رسد که این گروه معارض که زمانی نقش برجسته‌ای داشته است حالا تنها می‌تواند مدعی باشد که خیلی سازمان یافته و دارای امکانات مالی بسیار است.

باید به این موارد، سابقه تروریسی منافقین را افزود. این سازمان مسئول ترور بیش از 12 هزار شهروند ایرانی و 7 شهروند آمریکایی از جمله ژنرال «هارولد پرایس» و سرهنگ «لوئیس  هاوکینز» می‌باشد.

آیا حامیان سازمان منافقین از پایگاه اجتماعی این گروه در ایران اطلاعی ندارند و از میزان منفور بودن این گروه در نزد مردم ایران آگاه نیستند؟

بنابر این با این توصیف از سازمان مجاهدین خلق به عنوان یک فرقه تروریستی و فاقد اعتبار در وهله اول لازم است نهادهای حقوق بشری تلاش کنند، ساکنان کمپ اشرف را از اسارت آنها آزاد سازند.

انتقال از کمپ اشرف به پایگاه لیبرتی فرصت خوبی است تا نهادهای حقوق بشری با ساکنان کمپ مصاحبه داشته و از نزدیک واقعیت‌ها را ببینند. ساکنان کمپ به خاطر سال‌ها زندگی در یک پادگان نظامی و تحت آموزش‌های فرقه‌ای سازمان دچار انواع مشکلات روحی-روانی و از جمله افسردگی‌های مزمن شده‌اند و لذا لازم است تحت درمان قرار گیرند.

بی شک این دوره‌های درمان نیازمند چند سال زمان و شرایط و امکانات خاصی است که دور از کنترل‌های پلیسی مجاهدین خلق امکان پذیر است.

ادامه دارد...

انتهای پیام/ش3
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار