به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ،نصرت اله تاجيک در وبلاگ خبر انلاين نوشت برای تجزیه تحلیل دلایل و انگیزههای صهیونیستها در دست زدن به حماقتی اشکار در توهین به مقدسات اسلامی باید کمی به عقب رفت.
اگر چه این اقدام با حرکت و اقدام مناسب مسلمانان و نیز محکومیت شخصیتهای جهانی روبرو گردید و بی خاصیت ترین آن متعلق به بانکی مون دبیر کل سازمان ملل بود که بجای پرداختن به واقعیت مسئله صرفا مسلمانان را دعوت به ارمش کرده است ولی عکس العمل طبیعی مردم در سه کشور لیبی، مصر، یمن علیه دولت آمریکا که احتمالا دامنه آن به سایر کشورهای اسلامی نیز گسترش پیدا خواهد کرد نتیجه نحوه دید دولتمردان آمریکا به مسائل جهانی و عمل مقامات کاخ سفید است. ولی این وقایع نشان از آن دارد که این بار نیز پوست خربزه صهیونیستی زیر پای دولتمردان امریکائی و مخصوصا اوباما قرار داده شده است. مقامات صهیونیستی با علم به اینکه اوباما تا انتخابات ماه نوامبر ریاست جمهوری آمریکا نمیتواند مخالفت زیاد و علنی با سیاستهای این رژیم در قبال مسائل خاورمیانه ، فلسطین، سوریه و مخصوصا ایران بعمل آورد لذا حداکثر تلاش خود را برای نزدیک ساختن سیاستهای آمریکا به این مواضع و بعبارت دیگر خراب کردن پلهای پشت سر آمریکائیها و نیز سوء استفاده حداکثری از حمایتهای آمریکا برای ترکتازیشان در خاورمیانه دارند.
ولی این روش صهیونیستها با واقعیتهائی که در صحنه قدرت جهانی اتفاق افتاده و خود آمریکا در معرض تهدید و آسیب پذیری قرار گرفته است نمیخواند. اشتباه محاسبات صهیونیستها در طرح مسئله حمله نظامی به ایران تا آنجا پیش رفت که مجددا تئوری کاربرد تسلیحات غیر متعارف نظیر بمبهای مغناطیس برای انهدام تاسیسات زیر بنائی ایران از طریق نشر خبر یک مقام امنیتی آمریکائی در روزنامه ساندی تایمز انگلیس را مطرح نمود که متاسفانه اقدام و عکس العمل مناسبی هم از سوی محافل سیاسی ، دیپلماتیک و رسانه ائی ایران در قبال این موضوع صورت نپذیرفت. ولی از آنجا که صهیونیستها بدنبال استفاده هر چه بیشتر از این موقعیت هستند و خود نیز توانائی دست زدن به چنین اقدامی را ندارند و انتظار دارند که آمریکائیها تامین کننده چنین فن آوری ائی باشند در قدم بعدی درخواست کردند که آمریکا در قبال فعالیت هسته ائی ایران ضرب الاجل تعیین و خطوط قرمز مشخصی تعریف کند که اگر چه درخواستی بیهوده بود زیرا خود آمریکائیها در شرایطی نیستند که بتوانند دست به چنین اقدامی بزنند ولذا با مخالفت مقامات آمریکائی روبرو شد.
در ادامه چنین روندی بود که در کنار تضادها و اختلافات دیگر بین دست اندرکاران رژیم صهیونیستی که حتی در میان خود نیز در مورد حمله به ایران اجماع نظر ندارند روز به روز به دامنه این اختلافات افزوده شده است. لذا سناریوی توهین به مقدسات اسلامی یا بدنیال از بین بردن انگیزه های اسلامی که رشد روز افزونی در مقاومت در مقابل سیاستهای آمریکا و صهیونیستها دارد بوده و یا در بهترین حالت حرکتی از سوی صهیونیستها در جهت رودر رو قرار دادن آمریکا با مسلمان جهان بود تا هم آمریکا راه بازگشتی نداشته باشد و هم تمام قد در دفاع از سیاستهای آنها بر آید و لذا این عکس العمل مسلمانان پیام خیلی واضحی برای آمریکا و صهیونیستها دارد که دنیا ظرفیت اشتباه محاسبه دیگری را از سوی آنها را ندارد.
مشکل اصلی در این روند دو مسئله است اول نپذیرفتن این واقعیت که دیگر مسلمانان حاضر به پذیرش خفت و تحقیری که آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم با حضور خود در صحنه جهانی به آنها تحمیل کرده نیستند. پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 شروع این عکس العمل در قبال مجموعه سیاستهای نا بحق آمریکا در جهان و مخصوصا خاورمیانه بود. و نکته دوم نیز میزان خشم آنها از اقدامات دخالت گونه آمریکائیها و همکاری بی قید و شرط با صهیونیستها و پیوند زدن امنیت ملی آمریکا با این رژیم است. من بارها نوشته ام که اگر آمریکا خواهان حاکمیت صلح و دوستی در جهان است هر چه سریعتر باید در سیاستش نسبت به رژیم صهیونیستی تجدید نظر کند تا مردم و کشورهای جهان تکلیف خود را با زیاده خواهیهای رژیم صهیونیستی بدانند و تمامی اقدامات صهیونیستها به پای مردم و دولت آمریکا نوشته نشود.
متاسفانه مقامات آمریکائی بجای ریشه یابی وقوع چنین اتفاقاتی و حداقل در کوتاه مدت با عذر خواهی از مسلمانان جهان که صهیونیستهای افراطی احساسات آنها را جریحه دار کرده است یا بفکر بررسی کم بودن میزان حفاظت و برقراری امنیت بیشتر سفارتحانه های خود در کشورهای اسلامی با اعزام سربازان و تفنگداران خود هستند و یا به داستان سرائی عملیات پلیسی کشف کارگردان و تهیه کننده آن مشغولند و بی بی سی نیز به کمک آن شتافته تا این اقدام را به قبطیها و مصری الاصلها نسبت دهد که این نیز خود به گونه دیگری از حرکات توطئه آمیز است که خوشبختانه با هوشیاری و آگاهی و سرعت العمل مناسب مردم مسلمان کشورهای منطقه نقش بر اب شد.
شروع و روند عکس العملی در سه کشور لیبی، مصر و یمن که آمریکائیها بیشترین دخالت را در این کشورها داشته اند به خوبی نشان میدهد که چگونه مردم این سه کشور از سیاستهای آمریکا سر خورده و عصبانی هستند. مردم این کشورها با نوع عکس العمل خود نشان داده اند که مخالف سیاستها و عملکرد آمریکا در کشورشان و در منطقه و دنیای اسلام هستند. مهمترین مسئله برای مسلمان عملکرد رژیم صهیونیستی و توطئه های این رژیم در قبال کشورشان، فلسطین و اسلام است و من متاسفم که حتی محافل علمی و دانشگاهی آمریکائی نیز یا به این مسئله و عمق کینه مسلمانان نسبت به رژیم صهیونیستی توجه ندارند و یا اگر هم کمی توجه وجود دارد راه کار عملی برای جدا سازی منافع ملی و امنیتی آمریکا از رژیم صهیونیستی در پیش نگرفته اند تا چنانچه صهیونیستها دست به حماقتی در اینده زدند به حساب دولت آمریکا نوشته نشود.