به گزارش سرويس بينالملل باشگاه خبرنگاران به نقل از اوپد نیوز، نويسنده مقاله اسرائيل را دشمن اول امنيت آمريكا مي داند.
در اين مقاله آمده است: رئیس جمهور باراک اوباما از برقراري ارتباط نزديك ايالت متحده با اسرائيل،بر خلاف ديگر كشورها،استقبال مي كند. او ارتباط بين اين دو كشور را "مستحكم" "پایدار" و "منحصر به فرد"،و براساس منافع و ارزشهای مشترك مي داند.
اخيرا رقیب جمهوریخواه اوباما، میت رامنی در اظهاراتي اعلام داشت: من تفاوتي بین خود و كشور دوست و متحدمان اسرائیل نمي بينم."
به تازگی ميت رامنی در مبارزات انتخاباتي خود از اسرائيل ديدن كرد و در آنجا اعلام داشت:شخصا به دنبال برقراري ارتباط عمیق و دوستانه بين واشنگتن و تل آویو است."
اما، در حالی چنین اظهار نظرهايي را از سوي واشنگتن شاهد هستيم، كه ديگر برقراري دوستی پايدار و مستحكم،كاذب و دور از واقعيت جلوه مي كند. اين ادعا تبلیغ پوششي سیاستمداران براي پنهان كردن واقعيت هاي موجود تلقي مي گردد،و نمونه های فراواني از دورویی و خیانت را سال هاست در ارتباط اين دو متحد به اصطلاح معتمد شاهد هستيم.
برخلاف سیاستمداران آمريكايي، نهادهاي امنیتي ایالت متحده، اسرائیل را به عنوان یک شریک بی وفا و غير قابل اعتماد در نظر مي گيرند.
بی اعتمادی را در رابطه با مسئله ایران مي توان مشاهده كرد. اسرائیل براي متقاعد كردن آمريكا در جلب حمایت و یا پیوستن در حمله نظامي به تهران،برای متوقف کردن تلاش ایران در ساخت بمب هسته اي(بنا به ادعاي اسرائيل)، فشار زيادي را بر واشنگتن وارد مي كند.
در حالی رسانه ها از خصومت شخصی بین باراک اوباما و بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل خبر می دهند، اما حقیقت این است که مقامات ایالت متحده با اسرائیل در مورد این موضوع اختلاف نظر ريشه اي دارند.
مسئله مهم اين روزها مانور نظامی مشترک آمريكا و اسرائيل مي باشد كه از آن به عنوان بزرگترین و مهم ترین مورد در تاریخ دو کشور ياد مي شود.
هدف از انجام اين مانور مشترك،سنجش ميزان آمادگی سپر دفاع موشکی اسرائيل مطرح مي گردد. اهرم نفوذي و اصلی پنتاگون بر اسرائیل، رادارهاي X مستقر در اسرائیل مي باشد،كه به طور انحصاری توسط كاركنان ایالت متحده قابل كنترل و اجرا مي باشند.اين رادار به گفته آنها قابليت ارسال هشدار اولیه در صورت حمله موشک های ایران به اسرائيل را فراهم مي كند.
يك مقام نظامی ارشد اسرائیلی در گفتگو با مجله تایم گفت: "در واقع آنچه آمریکایی ها می گویند اين است كه ما نمی توانيم به شما اعتماد كنيم براي همين اين رادارها را با كاركنان خودشان اداره مي كنند."
اما اختلاف میان این دو متحدان ديرينه تنها به مسئله ایران محدود نمی شود. تنفر موجود بين اين دو متحد ريشه اي چندين دهه اي دارد. در طول تابستان، مقامات فعلی و سابق سازمان سیا اعتراف کردند که سازمانهای امنیتی ایالت متحده همواره اسرائیل را به عنوان تهديد شماره یک ضد اطلاعاتی خود در خاور میانه در نظر مي گيرند.
"جاناتان پولارد" كه بدنام ترین جاسوس از جانب اسرائیل در خاك آمريكا مطرح مي باشد، یک افسر اطلاعاتی نیروی دریایی بود که هزاران اسناد طبقه بندی شده را در دهه 1980 به رژيم اسرائیل منتقل كرد. هرچند در تعاملات بين طرفين وعده هايي براي عدم تكرار این اقدام داده شد،اما حداقل دو جاسوس ديگر نيز در چند سال گذشته در خاك آمريكا دستگير شدند كه خود نشان از عدم تعهد رژيم اسرائيل به وعده هاي توافقي با آمريكا دارد. در سال 2008 مهندس سابق ارتش آمریکا، "بن امی كاديش"، اعتراف کرد که به عوامل اسرائیل اجازه عکاسی از اسناد محرمانه ایالت متحده در مورد جت های جنگنده و سلاح های هسته ای را در 1980 داده است. در سال 2006 نيز، "لارنس فرانکلین"، یک مقام دفاعی آمریکا، به انتقال اسناد طبقه بندی شده به اسرائیل در رابطه با مسئله ایران محکوم شد.
در واقع، وقوع چنين خیانت هايي از ابتداي آغاز رابطه ائتلافي با اين رژيم را دور از ذهن نمي كند. در سال هاي اوليه تشكيل رژيم اسرائيل،آمريكا از پايگاه هوايي خود در قبرس فعاليت هاي داخلي اسرائيل را به دقت كنترل و زير نظر داشت.
اسناد منتشر شده از سوي نیروی هوایی اسرائیل در این ماه نشان می دهد که اسرائیل در پرواز هواپيماهاي جاسوسي آمريكا در قلمروي خود در دهه پنجاه خبر داشته است.
به نشانه تداوم اقدامات محتاطانه ایالت متحده، این کشور اسرائیل را در زمره گروه کشورهاي ذي نفع و هم پيمان در رابطه با همكاري هاي مشترك اطلاعاتی مد نظر قرار نداده است. اعضای گروه "پنج چشم" ، متشکل از ایالت متحده، انگلستان، استرالیا، کانادا و نیوزیلند،تعهد كرده اند كه از یکدیگر جاسوسی نكنند.
در واقع،اسرائیل از این کشورها و هويت ملي آنها براي انجام عملیات موساد سوء استفاده كرده است. به عنوان مثال، در اقدامي در سال 2010 اسرائیل از گذرنامه های جعلی براي عوامل اسرائیل در دبی براي ترور "محمود المبحوح" رهبر حماس، استفاده كرده بود.
رژيم اسرائيل در جنگ علیه تروریسم نقش مثبتي ندارد بلكه خود مرتكب اين اقدامات شناخته مي شود. یک مقام اطلاعاتی سابق در ماه جولاي در گفتگو با آسوشیتدپرس گفت: اسرائیل در لیست کشورهای کمک كننده به مبارزه با تروریسم که توسط دولت بوش پس از 11 سپتامبر رتبه بندی شده اند،پايين تر از ليبي قرار گرفته است.
پس چرا صحبت از یک پیوند خاص بين تل آویو و واشنگتن به ميان مي ايد در حاليكه شاهد بی اعتمادی عمیق مي باشيم؟
بخشی از پاسخ در تاکتیک هاي ارعاب از لابی هاي طرفدار اسرائیل در واشنگتن نهفته است. "توماس فریدمن" مقاله نویس نیویورک تایمز سال گذشته در مقاله اي به نفوذ لابي هاي اسرائيل در كنگره آمريكا و كنترل اين نهاد تصميم گير از سوي آنها اشاره داشت كه متعاقبا فعاليت هاي وي نيز به شدت زير نظر قرار گرفت.
هفته گذشته کنوانسیون ملی دموکراتها، بیت المقدس را پايتخت اسرائيل معرفي كرد،كه خود برخلاف قانون بین المللی و خواسته های نمایندگان مي باشد و به نفوذ لابي هاي اسرائيل در سياست آمريكا اشاره دارد.
براساس گفته "فرانسیس پرین"، رئیس آژانس اتمی فرانسه در دهه 1950 و 1960، فرانسه به اسرائیل در توسعه سلاح های هسته ای آنهم برخلاف خواسته های ایالت متحده كمك مي كرد،پروژه ساخت بمب اسرائیل در واقع"با هدف استفاده از آن علیه آمریکایی ها(منافع آنها)" صورت مي پذيرفت." نه به اين معني که اسرائیل می خواست از آن برای حمله به ایالت متحده(در آن زمان) استفاده كند، بلکه با هدف دارا بودن تنها زرادخانه هسته ای در خاور میانه –به قدرتي دست يابد كه ایالت متحده آمریکا ديگر در برابر اسرائيل نياستد حتي اگر سياست هاي اسرائيل برخلاف منافع آمريكا باشد.
به همین دلیل،اسرائیل مصمم به جلوگیری از شكل گيري هر گونه رقیب، در دستیابی به تسلیحات هسته ای در منطقه است تا بدين طريق انحصار آن را در اختيار داشته و بتواند در منطقه به زورگويي سياسي خود و جلب همراهي اجباري آمريكا ادامه دهد.