شب که می شود حوصله ها مانند سایه ماه کوتاه است و کمرنگ. داستانک، قلقلکی کوتاه برای فکر و روحمان است تا در ساعات پایانی شب، لحظات کوتاه امروز را با خواندن جملاتی کوتاه بهتر و بیشتر قدر بدانیم.

مجله شبانه باشگاه خبرنگاران؛

يکى در پيش بزرگى از فقر خود شکايت مى‌کرد و سخت مى‌ناليد. آن مرد بزرگ گفت: خواهى که ده هزار درهم داشته باشى و چشم نداشته باشى؟ گفت: البته که نه، دو چشم خود را با همه دنيا عوض نمى کنم. گفت: عقلت را با ده هزار درهم، معاوضه مى کنى؟ گفت: نه! باز پرسيد: گوش و دست و پاى خود را چطور؟ مرد گفت: هرگز.

حکيم گفت: پس هم اکنون خداوند، صدها هزار درهم در دامان تو گذاشته است باز شکايت دارى و گله مى کنى؟! بلکه تو حاضر نخواهى بود که حال خويش را با حال بسيارى از مردمان عوض کنى و خود را خوش تر و خوش بخت تر از بسيارى از انسان هاى اطراف خود مى بينى. پس آنچه تو را داده اند، بسى بيش تر از آن است که ديگران را داده اند و تو هنوز شکر اين همه را به جاى نياورده، خواهان نعمت بيشترى هستى!

برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید
برچسب ها: باشگاه ، شبانه ، داستانک
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار