گلادياتور فيلمي است كه نارضايتي متفكرين غربي را از جانشيني عده اي انسان كوچك و بي مايه بجاي بزرگاني با اراده هاي بلند، فرياد مي زند و از میان رفتن فضیلت های انسانی را روایت میکند.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،وحید یامین پور در تازه ترین یادداشت وبلاگش مطالب جالبی درباره فیلم گلادیاتور نوشته است:

«روم» نماد تمدن اومانيستي غرب جديد است. «گلادياتور» فيلمي است كه يكي از مهمترين برش هاي تاريخي را در تحليل علل سقوط روم باستان به عنوان موضوع انتخاب كرده است: روم از سزار فيلسوف كه دغدغه ي شكوه و عدل دارد به دست جاه طلباني بزدل و شهوت پرست مي افتد. فرزند سزار، جواني است كه به گفته ي پدرش از تمام خصلت هاي لازم براي فرمانروايي بي بهره است؛ او دست آخر سزار را مي كشد و بر تخت او مي نشيند...

چرا هاليوود در آغاز هزاره سوم چنين فيلمي را روانه ي بازار مي كند؟
گلادياتور فيلمي است كه نارضايتي متفكرين غربي را از جانشيني عده اي انسان كوچك و بي مايه بجاي بزرگاني با اراده هاي بلند، فرياد مي زند و از میان رفتن فضیلت های انسانی را روایت میکند. دهه هاي اخير دهه هاي سياستمداران بي مايه و بي همت و جاه طلب است كه با بي كفايتي خود جهان را به محاق مي برند: ميتران، بلر، بوش، كلينتون، ساركوزي، برلوسكوني و ... بجاي روزولت، كندي، مارشال دو گل، چرچيل و... .
سردمداران غرب جديد، شكوه مدرنيته را با بي لياقتي شان تباه مي كنند و ديكتاتوري لوكس و متظاهرانه را جانشين شعار «دموكراسي براي همه» مي كنند.

گلادیاتور روایتگر عصر فروافتادگی بشر در ورطه ی اصالت نفسانیات است. امپراطوری روم ابتدائا خود را میراث دار یونان باستان می دانست و بتدریج با گسترده کردن ابعاد نفسانی آن تمدن و از یاد بردن ابعاد حکمی، به عالمی متناسب با حیوانیت بشر بدل شد. در تاریخ از انحرافات جنسی، عیاشی های پردامنه، کشتار دینداران و سرگرمی های غیرانسانی مردمان روم باستان روایات شگفتی نقل شده است. روم نهایتا در برابر خداخواهی مسیحیانی که مخفیانه رو به تزاید بودند سر خم کرد و در سنه 498 میلادی رسما مسیحیت را به رسمیت پذیرفت.

ديالوگ هاي راسل كرو در نقش ماكسيموس كه وجدان بيدار تمدن است در نقد تباهي هاي اخلاقي ساكنان روم شنيدني است. او آنها را سرزنش مي كند كه چرا از خون ريزي لذت مي برند و ...


پ ن 1: البته اين فيلم با تحريف تاريخ اميدوارانه روم را عاقبت بخير ميكند! اين هم از اعجازات هاليوود است.
پ ن 2: پيشنهاد مي كنم حتما به تاريخ مراجعه كنيد و تباهي هاي اخلاقي ساكنان روم باستان را مطالعه كنيد. بسيار شبيه آنچيزي است كه امروز امريكا و غرب را فراگرفته. بخصوص روي كار آمدن سياستمداراني شهوت پرست و بي مايه كه بر آرمانهاي بنيانگذاران روم باستان مي خنديدند و...
پ ن 3: البته اين بحث در يك نوت مختصر جا نمي شود. در مقاله اي كه در كتاب «زمانه شناسي» منتشر كرده ام به آراء فلاسفه ي تاريخ مثل ابن خلدون و اشپنگلر در علل سقوط تمدن روم اشاره كرده ام. انتشارات دانشگاه امام صادق عليه السلام

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.