باشگاه خبرنگاران- هنرمندان و هنرشان هميشه و در طول دوران هاي مختلف تنها از سوي هم خانواده هايشان ارج نهاده شده و اين امري بديهي است.
ما در طول سنوات مختلف گراميداشت ها و بزرگداشت هاي رنگارنگي مواجه شديم كه همه آن ها به نوعي اداي دين بود به اين عزيزان از سوي بازماندگان، اما مسئله اصلي اين جاست كه بسياري از اين مراسم از سوي مسئولان برگزار شدند.
همه ما ميدانيم كه مسئله حمايت از چنين اتفاقاتي نيازي اساسي براي هنرمندان محسوب مي شود و دولت و سازمان هاي تحت نظر و ذيربط آن به نوعي رسالتي برعهده دارند كه بايد در هر شرايطي آن را به انجام برسانند اما متاسفانه بيشتر اين رويدادها پس از درگذشتن بزرگان و هنرمندان بوده است.
اين مسئله واقعيتي انكارناپذير است كه هنرمند تا زماني كه زنده است آن قدر سختي ميكشد و رنج ميبرد تا فقط بتواند حرف خود را در قالب يك اثر هنري چه نقاشي، چه تئاتر، چه قاليبافي و مانند آن بيان كند.
دوراني بود كه وقتي صحبت از برگزاري يك بزرگداشت مي زديم شور و شوق عجيبي در آن موج ميزد و تنها صرف برگزاري يك مراسم نبود اما جاي تاسف آن باقي است كه اين روزها در بسياري از اوقات زماني ميجنبيم كه دير شده است.بهترين و مهمترين كاري كه ميتوان در قبال يك هنرمند انجام داد اهميت به اثري است كه او با جان و دل ارائه مي كند و اين كه بابت اين فرصت از وي به صورت مادي و معنوي قدرداني شود.
در چنين اوقاتي فقط تاسف خورده ايم و گفته ايم كه كاش چنين و چنان مي شد اما گويا دنيا تا بوده همين بوده و تا هست همين است و تنها دل هاي ترد و شكننده اي است كه يك به يك بي صدا مي شكند./ي2
شيوا حميدخاني.