به گزارش مجله شبانه
باشگاه خبرنگاران، سایت سینمای پایه ایران در مورد نقل فیلم "ایران یک مشکل نیست"در آخرین یادداشت خود اینگونه نوشت؛
فیلم مستند سینمایی ایران یک مشکل نیست. اثری متفاوت است از سینمای مستقل آمریکا که سعی می کند از روایتهای مرسوم سینمای آمریکا علیه ایران فاصله بگیرد و روایتی متفاوت را ارائه دهدو
این فیلم به بررسی دروغهای رسانه ای و شکستهای رسانه ای آمریکا در قبال مساله ایران است.
در معرفی این مستند آمده است:
« ما شنیده ام که ایران یک تهدید هسته ای و در حال سرپیچی از جامعه بین المللی است ، یا بدنبال "پاک کردن اسرائیل از نقشه جهان”، حمایت از تروریسم بوده و تمایلی به مذاکره هم ندارد. این مستند بررسی می کند که آیا این ادعاها درست است یا صرفاً با یک ریاکاری و عملیات روانی از سوی امپریالیزم آمریکا مواجهیم؟
آن را در مبارزه برای دموکراسی در داخل ایران، عواقب ناشی از تشدید فعلی و بالقوه و / یا حمله اسرائیل به نظر می رسد، و نشان می دهد برخی از جایگزین هایی برای در نظر گرفتن.
ویژگی های این مستند ۷۹ دقیقه ای وجود مصاحبه های متفاوت و تحلیل های غیر آشنا برای مخاطبین دائمی رسانه های پرقدرت آمریکایی است. هدف از این فیلم ترویج گفتگو و بحث در ایران است.»
آرون نیومن، کارگردان فیلم ” ایران یک مشکل نیست” فیلمسازی مستقل و عضوی از کمپین دست دادن با ایران است.
برخی مخاطبان این فیلم در سایت رسمی آن نوشته اند:
” پس از سالها کار و پژوهش در ایران این بهترین فیلمی بود که دیدم و توضیح می داد که عمده ی مساله ی دنیای غرب با ایران ناشی از یک سوء تفاهم پیچیده است… ساناز مشکن پور”
” ایران مشکل نیست! یکی از بهترین منابع ما برای شناختن رفتار سیاسی ایالات متحده با ایران است… دبرا سوئیت”
این فیلم با جملات متفاوتی نسبت به عموم فیلمهای آمریکایی آغاز می شود:
[در اوائل سال ۲۰۰۷، فعالان ضد جنگ در منطقه سان.فرانسیسکو در کالیفرنیا گرد هم آمدند تا فیلمی تهیه کنند دربارهی بن بست مذاکرات ایران و آمریکا. این فیلم میکوشد تا با اطلاعات غلطی که توسط حجم عظیم رسانهها در آمریکا ارائه میشود، مخالفت کند.
تفاوتهای بسیاری در ایدههای مطرح شده در این فیلم وجود دارد، اما همه موافقند که «جنگ» غیرمنطقی خواهد بود.]
در دقایق اولیه فیلم داریم:[دو سوم نفت و گاز دنیا در منطقه خاورمیانه مرکزی است. بزرگترین منبع، عربستان است. دومین منبع، عراق است و سومین منبع، ایران. کنترل این کشورها از بعد از جنگ جهانی دوم و زمانی که آمریکا به یک ابرقدرت تبدیل شد، در دست آمریکا بوده است.
برای اینکه همیشه حرف اول را بزنید، باید کنترل نفت را در اختیار داشته باشید و آمریکا همین را میخواهد... آمریکا تبادلات تجاری و نظامی خود را با دیکتاتورهای منطقه برقرار کرد. خاندان سعودی در عربستان، صدام حسین در عراق و شاه در ایران. (همراه با تصاویری از ملاقاتهای کلینتون، بوش پدر و بوش کوچک با این افراد) کشورها و نفت آنها تحت کنترل بود. اما در ایران و عراق، کنترل، از دست آمریکا خارج شد! باید کاری کرد! بعد از یازده سپتامبر در سال ۲۰۰۱، آمریکا و به خصوص، رژیم بوش (به کار بردن کلمه «رژیم» توسط این کارشناس نکته مهمی است)، مردم را درگیر جنگی ناپایان کرد تا امپراطوری آمریکا را گسترش دهد در لباس مبارزه با تروریسم!... آنها متوجه بودند که قدرتهایی چون روسیه، فرانسه و ... در حال گسترش نفوذ خود هستند. بنابراین، وقتی یازده سپتامبر آمد، دریافتند که این شانسی است که فقط یک بار در طول عمرشان به آنها رو میکند و فرصتی بسیار مناسب است تا خاورمیانه را دوباره شکلدهی کرد!!]
در بخش دیگری از فیلم آمده است « ما صدام حسین را برکنار کردیم در حالی که در بسیاری از جنایتهایش پشتیبان او بودیم! و اسنادی از تجهیز عراق به سلاحهای شیمیایی نمایش میدهد… خیلیها جنگ عراق را یک اشتباه میدانند، اما این جنگ، اشتباه (Error and mistake) نبود، بلکه یک جرم (Crime) به حساب میآید!
آمار: ۶۵۴۹۵۶ کشته تا سال ۲۰۰۶ در جنگ عراق!
۴٫۲ میلیون نفر بیخانمان.تبدیل نفت از یک سرمایه ملی به یک سرمایه خصوصی و تصاحب قانونی نفت، بعد از تصویب اجباری قوانین، برای آمریکا کاملاً میارزید تا چند سال در عراق بماند تا دولت و قوانین مورد نظرش تثبیت شود. اما دولت منتخب مردم، تن به این کار نداد.
هیلاری کلینتون:رهبران عراقی شرایط لازم برای از تصویب گذراندن قانون نفت مورد نظر ما را ندارند. ما باید پیامی به رهبران عراقی بفرستیم و اعلام کنیم که کندی پیشرفت سیاسی، قابل قبول نیست!! (آگوست ۲۰۰۷)
… آمریکا عراق را یک مهره کلیدی بعد از افغانستان تصور کرد که بعد از آن میتواند، ایران و سوریه را نیز تحت سلطه بگیرد و از آنجا فلسطین را برای آرامش بیشتر اسرائیل از میان بردارد. اما آمریکا کاملاً برعکس عمل کرد! بوش، قدرت آمریکا را تضعیف کرد و ایران را قدرتمندتر از گذشته کرد.
در این حالت، دولتمردان آمریکا نقشهای برای یک جنگ ناعادلانه دیگر کشیدند، این بار با ایران! یک بار دیگر، هدف، تغییر رژیم اعلام شد!
با این دیدگاه، رسانهها جنگی رسانهای بر علیه ایران به راه انداختند. چرا که پیش از هر حمله، باید افکار عمومی آمریکا متقاعد میشد. همانطور که قبل از جنگ عراق، در یک نظرسنجی که پرسیده شده بود: آیا صدام حسین در حمله تروریستی یازده سپتامبر نقش داشت؟ ۶۹ درصد مردم گزینه «احتمالاً» و ۲۸ درصد آنها «احتمال نمیرود» را انتخاب کرده بودند.
در همین حین، احمدینژاد با اخلاقیات خاص خودش (جبهه گرفتن علیه آمریکا و اسرائیل، انکار هولوکاست و دست نکشیدن از انرژی هستهای) بهترین فرد برای زوم کردن رسانهها بود! چرا که مطمئناً با تبلیغ آنها خشم مردم آمریکا برانگیخته خواهد شد.
میشل پلیتنیک، عضو کمیته ضد جنگ «صدای یهودیان برای آرامش» میگوید: ایران همیشه یک نقش منطقی و متعادل در صحنه سیاست جهانی داشته است، اما درهای این کشور بعد از انقلاب، به روی آمریکا بسته بوده است، ولی برخی اروپائیان با ایران روابط خوبی داشتهاند.»
… در ادامه، جنگ روانی رسانهها بر علیه احمدینژاد به راه میافتد و دهها بار تکرار یک جمله از رئیس جمهور احمدینژاد: اسرائیل باید از روی نقشه محو شود…اسرائیل باید از روی نقشه محو شود… در حالی که این جمله، یک «mistranslation» (اشتباه در ترجمه) بوده است!! صحبت اصلی احمدینژاد، تغییر رژیم در اسرائیل بوده است، نه آغاز یک جنگ!!
سؤال یک خبرنگار از احمدینژاد: شما پیشنهاد میدهید اسرائیل از روی نقشه حذف شود؟
جواب رئیس جمهور: پیشنهاد ما واضح است: به فلسطینیان اجازه دهیم در یک رفراندوم آزاد، سرنوشت خود را تعیین کنند.»
این فیلم با بررسی کودتای ۲۸ مرداد آرام آرام به حمله صدام حسین میرسد که قصد تصاحب نفت خوزستان را داشت.
« جنگی که نزدیک به نیم میلیون ایرانی در آن کشته شدند. این جنگ، بیش از هر چیز چهره آمریکا را نزد ایران منفورتر کرد. چرا که ما عراق را از نظر مالی، تکنولوژی و اطلاعات نظامی ساپورت کردیم. از جمله عکسهای ماهوارهای برای کمک به بمباران نقاط مهم ایران!
کمک به صدام حسین برای خرید سلاح از آمریکا و اروپا.
آمریکا حتی بعد از اینکه فهمید عراق از سلاح شیمیایی علیه ایران استفاده کرده است، به پشتیبانی خود ادامه داد.
اما فیلم بعد از مدتی شبیه بخش دیگری از فیلمهای ضد ایرانی می شود:
یک جوان به نام آقا شهاب لایقی لب به سخن میگشایند و از خطرناک بودن حکومت ایران برای ایرانیان صحبت میکنند! و حکومت جاری ایران را یک دیکتاتوری میدانند.
یک دختر خانم ایرانی-آمریکایی (که از خانمهای دیگر فیلم کمی لختتر به نظر میرسند) و متن فیلم توسط ایشان خوانده میشده، از محدود کردن خانمها در ایران میگویند و البته معتقدند که آمریکا با حمله، کار را خرابتر خواهد کرد.
و اشخاصی که سال ۱۹۷۹ و ۱۹۸۰ به ایران سفر کردهاند (همان روزهای اول انقلاب) از خاطرات بدشان دربارهی انقلاب اسلامی میگویند! البته آنها هم معتقدند که حمله به ایران یک اشتباه است.
مجید برادر هم از قدرت دانشجویان در ایران میگوید و از قدرت زنان و کارگران.
شهاب هم میگوید: ما باید فکر کنیم چطور میتوانیم بهترین کمک را به مردم ایران کنیم!!
وفیلم این صحبتها راوصل میکند به انتخاب جناب حجة الاسلام خاتمی!! و به ۱۸ تیر هم اشارهای دارند.
جملهی جالبی دربارهی انتخاب ایشان دارد: او انتخابات را با شعار پشتیبانی از زنها و جوانان برد. جوانانی که والدین خود را تحت فشار قرار دادند تا به او رأی دهند. (جملهی انگلیسی: He won the election in large part due to support women and the country’s youth who pressed their parents to vote for him)
سپس فیلم ورود به برنامهی هستهای ایران می کند.
« آمریکا در حالی با برنامهی هستهای ایران مخالفت میکند که اسرائیل با ۱۰۰ تا ۲۰۰ کلاهک هستهای، هند با ۱۰۰ تا ۱۴۰ کلاهک هستهای و پاکستان به ۶۰ کلاهک هستهای، نه تنها جزء MPT نیستند، بلکه آمریکا هنوز آنها را در توسعه برنامهی هستهایشان پشتیبانی میکند.»
« شورای امنیت، هیچ وقت، حتی هنگامی که در جنگ ایران و عراق ثابت شد که صدام حسین از سلاح شیمیایی علیه ایران استفاده کرده است، از ایران دفاع نکرد! اینجا بود که ایران فهمید باید خودش از خودش دفاع کند.»
- وظیفه آژانس بین المللی انرژی اتمی یا IAEA این است که برنامه هستهای کشورهای مختلف را مانیتور کند (بررسی کند) و اگر متوجه شد که کشوری در حال توسعه سلاحهای غیرصلحآمیز اتمی هستند، به UN یا سازمان ملل گزارش کند. سپس، شورای امنیت (Security Council) در سازمان ملل، تصمیم میگیرد که در برابر این کشور از تحریمها (Sanctions) استفاده کند و یا زور (Force). دربارهی ایران، هیچ مدرکی وجود ندارد که ثابت کند ایران در حال ساخت و یا حتی تصمیم به ساخت سلاحهای اتمی دارد. البرادعی بارها تأیید کرده است که هیچ خلافی در برنامهی هستهای ایران مشاهده نشده است. (جملات البرادعی را پخش میکند که همین جملات از زبان او گفته میشود)
این فیلم سپس به ارائه راهکار می پردازد:« باید به تهاجمات مختلف تبلیغاتی علیه ایران پایان دهیم. – به تحریمها علیه ایران پایان دهیم. – قوانین و اهداف NPT را رعایت کنیم. – با احترام وارد مذاکره شویم.
تغییرات بنیادی که دیر یا زود باید اتفاق بیفتد: – تبدیل شورای امنیت سازمان ملل به یک سازمان چرخشی بدون عضو ثابت و بدون وجود حق وتو برای کشورهای خاص – پذیرش نقش و اقتدار دادگاه جهانی – پیروی از قوانین بین المللی – آمریکا باید از افغانستان، عراق و کلاً خاورمیانه خارج شود – پرداخت غرامت به کشورهای زیان دیده – پایان دادن به قرارداد آمریکایی در عراق – کمک به فلسطین و اسرائیل برای رسیدن به آرامش، با وتو نکردن بیانیههای شورای امنیت دربارهی برگشت به مرزهای سال ۱۹۶۷ – دست برداشتن از تفکر امپراطوری بودن آمریکا »
این فیلم بزودی با زیر نویس فارسی در اختیار مخاطبان قرار خواهد گرفت.