مثل تمام بازيگران عشق و علاقه‌ام از دوران كودكي شكل گرفت. با وجود پدر و مادري هنرمند حتما فرزنداني هنرمند به جامعه تحويل داده مي‌شود. من هم يكي از همان خانواده‌ها . بازيگري در خانه ما ذاتي است. مثل همه هنرمندان دوست داشتم يك هنرپيشه محبوب باشم، نمي‌دانم محبوب هستم يا نه اما هنرمندم.

وی به رسالت گفت: مسائل و مشكلاتي فعلا برايم پيش آمده كه بهتر ديدم كار نكنم، معمولا وقتي آدم بيكار مي‌شود خيلي بهتر مي‌تواند فكر كند ودوباره نگري كرده و به كارهاي گذشته‌اش بنگرد و براي آينده خودش نيز برنامه‌ريزي كند، ناچار تصميم گرفتم در اين سريال كه مناسبتي هم بود ايفاي نقش كنم. از فيلمنامه خوشم آمد وبهتر ديدم ليلاي اين نقش را بازي كنم.

شخصيتي آرام همراه با كمي شيطنت. انساني فوق العاده مهربان ودل رحم است. من به‌عنوان يك بازيگر دوست داشتم كه با آقاي حقيقت دوست بازي كنم و اميدوارم دوباره بتوانم با اين هنرمند همبازي شوم.

ليلا، زن مهرباني بود كه همه چيز را در وجود يك فرزند مي‌ديد. نقش ليلا حس خوبي به من داد. با وجود اينكه مجردم اما احساس مي‌كنم تمام بچه‌هايي كه در سريال هستند فرزندان خودم هستند. ليلا حس بودن به من مي‌دهد. وقتي يكي از بچه‌ها را در آغوش مي‌گيرم انگار تمام وجود خودم است . در كل حس خوبي به من داد. حس نفس كشيدن و بودن.

اولين كار بازيگري‌ام را كه شروع كردم جالب اينكه زمان تماشا كردن خودم خيلي انرژي مي‌گرفتم و خوشحال مي‌شدم اما ديگر برايم عادي شده .

من در يك خانواده هنرمند به دنيا آمدم. شايد زندگي ما هنرمندان با آدم‌هاي عادي كمي فرق مي‌كند، تمام كارها و حرف‌هايمان هنري است و من خيلي دوستشان دارم.

اين را قبول دارم كه جزء آن دسته از بازيگراني هستم كه شايعه و حاشيه‌هاي زيادي برايم ساخته‌اند. در كل هر چيزي را كه به شخصيت و چهره‌ام ضرر بزند شايعه و حاشيه مي‌دانم. اصلا قضيه شايعه سازي براي من مهم نيست، حرف و حديث زياد است، پس نبايد به اين حرف‌ها گوش كرد.

الگوبرداري در اين عرصه بد نيست به شرطي كه تقليد نشود. درست است كه اولين گام بازيگري با تقليد شروع مي‌شود چه تقليد صدا و چه تقليد فيلم‌ها، ولي اين بايد بعدها تبديل به ابتكار و ابداع شود، نه چيز ديگر.

اگر فرصت داشته باشم حتما به سفر مي‌روم. فرقي نمي‌كند داخل كشور يا خارج از كشور.

سيندرلا و خيلي از كارتون‌هاي آن زمان دوران كودكي‌ام. من خيلي كارتون دوست داشتم. الان هم اگرفرصت كنم حتما نگاه مي‌كنم.

شايد. آن‌قدر مشغول كار هستيم كه نمي‌دانيم چه موقع تواناييم و چه موقع ناتوان. اما بايد بدانيم كه آدم وقتي كاري را نمي‌تواند انجام بدهد تنها احساس ناتواني مي‌كند.

قطعا فرصتي براي انجام كار خاصي نيست ، فقط با آنهايي كه دوستشان دارم خداحافظي مي‌كنم و فكر مي‌كنم آماده شدن براي پذيرش اين موضوع دشوار است چرا كه بايد از زندگي‌اي كه به آن عادت داريم جدا شويم و پا به محيطي ناشناخته بگذاريم.

فرقي نمي‌كند. هر كاري كه بيننده از آن بيشتر خوشش بيايد و دوستش داشته باشد بيشتر استقبال مي‌كنم.

زياد انعطاف پذير نيستم در بعضي مسائل چرا ، مثلا در محيطي مثل كارم سعي مي‌كنم خودم را با شرايط سازگار كنم اما در كل آدم انعطاف پذيري نيستم.

آينده سينما و تلويزيون را چطور مي‌بينيد؟

برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید