بای در بیان این مطلب اشاره کرد: در این جوامع مدیریت منزل به شکل ذاتی در زن وجود دارد ولی در جوامع غربی اینطور نیست چون ما در مدیریت خاصی دارد و مدیریت بیرون به عهده مردها گذاشته شده است و توانای های آنها متفاوت است و مرد با تمام توانائیهای خود در مدیریت منزل ناتوان است و فقط زنان می توانند از عهده این مدیریتها بربیایند و اشتغال زن باعث می شود بسیاری از نقشها به عهده نهادهای جدیدی گذاشته شود ولی در اصل نمی توان به جای نهاد خانواده نهاد جدیدی گذاشت و به خاطر همین طرز تفکر خانواده غربی دستخوش دگرگونی و گرفتاری هایی شده که امروزه غربیها تلاش می کنند نهاد خانواده را به شیوه های گوناگون مستحکم کنند و نهادهای جایگزین را بوجود بیاورند.
وی خاطر نشان کرد: در این جوامع نقش تربیت فرزندان به مادر سپرده شده در حالیکه این نقش را مهدهای کودک نمی تواند مثل مادر انجام بدهند و نیاز روحی و عاطفی را فرزند نمی تواند از مهد بگیرد.
وی همچنین یکی دیگر از وظایف خانواده را انتخاب همسر برای فرزند جوان خانواده داشت و گفت: این مسئولیت هم به مراکز همسریابی انتقال پیدا کرده که به طور حتم نمی توانند این کار را درست انجام بدهند و بین انتخاب توام با شناخت و مواردی که نهاد خانواده عقیم است فرق زیادی وجود دارد و زمانی که خانواده متلاشی شد هیچ کدام از این مراکز نتوانسته جایگزین شوند و به همین دلیل است که می گوئیم نهاد خانواده مهمترین خشت جامعه و زیربنای آن است.
بای گفت: جنس زن و مرد و توانایی ها و مسئولیتها و رسالتهای آنها در همه جوامع بشری یکسان است ولی زمانی جامعه نقشهای متفاوت آنها را می پذیرد ولی بعضی جوامع به خاطر قدامتی که نقش زن دارد این موضوع را نمی پذیرند چون نمی خواهند زن قربانی اشتغال خود شود.
وی همچنین گفت: مردها به لحاظ تقسیم کار اجتماعی که اتفاق افتاده و توانائیهای ارگان خانواده مسئول تأمین درآمدهای بیرون از منزل هستند و تأمین معاش خانواده با مردها است و مرد موظف است وظیفه ذاتی خود را انجام دهد، همچنین جنس کار مرد با زن در بیرون از منزل متفاوت است و به عقیده من زن به عنوان مدیر خانواده محسوب می شود و زن چون کاردان است از عهده این کار برمی آید و این تقسیم کار موجب می شود مردها هم مدیریت پیدا کنند.
بای تصریح کرد: بعضی از خانواده های مرفه هم هستند که نیاز به منابع مالی ندارند و زن به خاطر شخصیت اجتماعی خود می خواهد بیرون از منزل فعالیت کند ولی این مردها چون اعتقاد دارند اگر زن به استقلال مالی برسد ممکن است تغییر منش بدهد و در روابط خانوادگی دچار تغییر بشود با این موضوع مخالفت می کنند همچنین عده ای به خاطر اینکه مشکلات خروج زن بر خانواده تحمیل نشود با اشتغال زنان مخالفت می کنند لذا بخاطر اینکه نقش مدیریت زن در خانواده دچار مشکل نشود با این امر مخالفت می کنند و امروزه خواسته ناخواسته بوسیله حضور زنان در بیرون منزل نهاد خانواده دچار تزلزل شده است./ز